پسرک در حالی که با دستان لرزان صحنه قتل زن عمویش را بازسازی می‌کرد ناگهان در حضور مأموران و تیم جنایی چند لحظه‌ای سکوت کرد. انگار که پشیمانی در صورتش موج می‌زد گویا به یاد محبت‌های زن عموی مهربانش افتاد اما افسوس که...

روزنامه ایران در این باره نوشت:

«زن عمویم- ساری- را خیلی دوست داشتم. او همیشه به من محبت می‌کرد به همین خاطر کشتن او برایم خیلی سخت بود. بنابر این خودم پاهایش را گرفته و همدستانم خفه اش کردند.»

در حاشیه بازسازی صحنه قتل مرد تاجر و همسر و پسرش که شامگاه پنجشنبه 15 مهر در خانه ویلایی شماره 13 محله گلسار رشت از پا در آمدند فرصت کوتاهی بدست آمد تا با شایان 16 ساله برادرزاده مرد تاجر و دو همدست دیگرش سجاد 25 ساله و سبحان 17 ساله درباره انگیزه اصلی جنایت هولناک صحبت کنیم. شایان به پرسش‌ها کوتاه جواب می‌داد. سعی می‌کرد خودش را خونسرد نشان دهد.قبل از جواب دادن به بعضی از پرسش‌ها نگاهی به همدستانش می‌انداخت و بعد پاسخ می‌داد.

درباره نحوه آشنایی و دوستی با دو برادر برایمان حرف می‌زنی؟
با سبحان از دوم ابتدایی همکلاس بودم. چند وقتی از او بی خبر بودم تا این‌که متوجه شدم آنها در نزدیکی خانه ما زندگی می‌کنند. فاصله خانه ما تا آنها یک خیابان بود.البته دو برادر همراه خواهرشان زندگی می‌کردند به همین خاطر اغلب در خانه آنها قرار می‌گذاشتیم.

علت دوستی ات با سجاد و سبحان چه بود ؟
راستش آنها خیلی آزاد بودند وقتی به خانه شان می‌رفتم خیلی راحت می‌توانستم سیگار بکشم و با کامپیوتر کار کنم.این موضوعات باعث شد اغلب وقتم را با آنها بگذرانم.

چرا تصمیم به قتل خانواده عمویت گرفتی؟
او وضع مالی خوبی داشت اما به برادرهایش بخصوص پدرم هیچ وقت کمک نمی‌کرد.اگر او بدهی 10 میلیون تومانی ما را می‌داد پدرم دو سال از زندگی اش را در زندان نمی‌گذراند. کینه‌ای که از او داشتم با قتل از بین می‌رفت.

چه کسی پیشنهاد داد اعضای خانواده عمویت را بکشید؟
وقتی موضوع اختلاف با عمویم را با دوستانم مطرح کردم آنها هم به خاطر تنفرشان از افراد پولدار قبول کردند در انتقامگیری ام کمکم کنند.

چند وقت قبل، نقشه جنایت را طراحی کردید؟
یک هفته قبل از ماجرا تصمیممان قطعی شد. در طول این مدت هم چند جلسه برگزار و نقشه را مرور کردیم. آخرین جلسه را چهارشنبه شب گذاشته و قرار شد که فردا ساعت 4 که عمویم سر کار است نقشه را اجرا کنیم. ماطبق برنامه به محل جنایت رسیدیم. باران شدیدی می‌بارید. خیابان‌ها خلوت بود. این موضوع باعث می‌شد شناسایی نشویم.

آیا قربانیان در برابرتان مقاومت نکردند؟
نه به خاطر این‌که از شیوه گروگانگیری استفاده ‌کرده بودیم. زن عمویم وقتی پسرش را اسیر ما دید مقاومت نکرد. عمویم نیز با دیدن کارد زیر گلوی خانواده اش چاره‌ای جزتسلیم شدن نداشت.

در 7 ساعتی که خانواده عمویت گروگان بودند سعی نکردند شما را از نقشه منصرف کنند؟
آنها تصور می‌کردند نقشه ما سرقت است. زن عمویم مثل همیشه دعا و قرآن می‌خواند. چند بار هم از ما خواست تا دیر نشده از راهی که رفته ایم بازگردیم اما توجه ای به حرف هایش نداشتیم. عمویم نیز پیشنهاد پول داد اما ما برای سرقت نرفته بودیم.

در این مدت چکار می‌کردید؟
بیشتر ماهواره می‌دیدیم و سیگار می‌کشیدیم.

گروگان‌ها را کجا نگه‌داشته بودید؟
در اتاق پرهام.

بعد از قتل دچار عذاب وجدان نشدی؟
اوایل چرا مخصوصاً به خاطر قتل زن عمویم.

الان پشیمانی؟
خیلی. با کارم زندگی خود، خانواده و عمویم را نابود کردم.تصمیم خیلی عجولانه و بچگانه بود.

تصور می‌کردید دستگیر شوید؟
نه نقشه ما خیلی حرفه‌ای بود.

شب حادثه دیر وقت به خانه رسیدی، خانواده ات به موضوع مشکوک نشدند؟
نه سعی کردم خیلی خونسرد رفتار کنم و به آنها گفتم همراه دوستانم به گردش رفته بودم.

با پول‌های سرقتی چه کار کردید؟
بعد از قتل، پول‌ها را بین خودمان تقسیم کردیم. نفری 200 هزار تومان به هر کدام‌مان رسید.

آیا به ارثیه‌ای که بعد از قتل اعضای خانواده عمویت به شما می‌رسید، فکر کرده بودی؟
فکر کرده بودم اما انگیزه اصلی‌ام انتقام بود.

گفت‌و‌گو با سجاد
وی که معتقد است قربانی طلاق پدر و مادرش شده است، شرکت در این جنایت را فقط به خاطر انتقام از جامعه می‌داند. در برابر بیشتر پرسش‌ها سکوت می‌کند.اما وقتی از مشکلات حرف می‌زند غم را در چهره اش می‌توان دید.

من هیچ اعتقاد مذهبی ندارم. وقتی زن عموی شایان دعا می‌خواند تعجب کرده بودم. شاید اگر سایه پدر ومادر بالای سر من و سبحان بود الآن به عنوان قاتل بازداشت نمی‌شدیم.

او که لیسانس زبان دارد همراه خواهر و برادرش در خانه‌ای که پدرشان خریده بود زندگی می‌کرد ، می گوید:«پدر و مادرم بعد از طلاق ما را رها کرده و هر کدام دوباره ازدواج کردند. من، سبحان و خواهرم به سختی در یک خانه با هم زندگی می‌کردیم. همیشه برایمان جای سؤال بود چرا بعضی‌ها باید زندگی مرفه‌ای داشته باشند و ما با مشکلات مالی رو‌به‌رو باشیم.»

پس از تحقیقات مقدماتی از متهمان و بازسازی صحنه قتل، «شایان» و «سبحان» به کانون اصلاح و تربیت و «سجاد» به زندان منتقل شدند.

محاکمه ویژه عاملان جنایت

قاضی احمد توکلی - بازپرس شعبه پنجم دادسرای رشت گفت:در این پرونده شایان برادر‌زاده تاجر آهن و دو تن از دوستانش متهم به مباشرت در قتل فرزاد 46 ساله، همسرش ساری 44 ساله و فرزندشان پرهام 17 ساله و سرقت هستند. سبحان 17 ساله و شایان 25 ساله _ دوتن از متهمان_ قربانی طلاق هستند. البته سجاد پس از دستگیری، چند تن از دوستان دانشگاهش را به عنوان عاملان جنایت معرفی کرد که تحقیقات از آنها نشان داد وی قصد داشته مسیر تحقیقات را تغییر دهد و آنها هیچ نقشی در قتل نداشته‌اند.

وی افزود: سه متهم پرونده، پس از قتل 600 هزار تومان پول و 70 برگ چک از خانه قربانیان سرقت کردند که در جریان خرج کردن چک‌ها دستگیر شدند. آنها در جریان تحقیقات از جنایت‌شان به شدت ابراز پشیمانی کرده‌اند.

وی در ادامه خاطرنشان کرد: با توجه به حساسیت ماجرا به این پرونده به صورت ویژه و با دقت رسیدگی می‌شود تا مجرمان هرچه زودتر به‌سزای عمل‌شان برسند. وی تصریح کرد: هر سه متهم به زودی تحت معاینات و آزمایشات روانپزشکی نیز قرار خواهند گرفت.

هشدار قضایی

قاضی توکلی همچنین به خانواده‌ها هشدار داد کنترل بیشتری بر روی دوستان و رفتار فرزندانشان داشته باشند و مانع ارتباط آنان با افراد ناباب شوند. البته والدین باید توجه داشته باشند با سختگیری‌های بی مورد و غیر معقول بچه‌ها را از فضای خانواده فراری ندهند. زیرا در این مواقع نوجوان به سمت دوستان به عنوان تکیه گاه کشیده می‌شوند. حال اگر در دام افراد خلافکار و مستعد ارتکاب جرم گرفتار شوند با آینده‌ای تلخ رو به رو می‌شوند.

کد خبر 109505

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
3 + 2 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 2
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • بدون نام SE ۲۰:۴۶ - ۱۳۸۹/۰۸/۲۹
    0 1
    man bakhshe havadeso kheili dost daram mamnoon az zahamatetoon
  • آذین IR ۰۹:۲۶ - ۱۳۸۹/۰۹/۲۰
    0 1
    خیلی ناراحت کنندست ای کاش هرچه سریعتر محاکمه علنی بشن تا خانواده ها عبرت بگیرن و بدونن چه خطرهایی در کمین بچه هاست جداً که چه دنیای بدیه.