رسول شقاقی: سوسان لین رئیس یک شرکت چینی فروش قطعات لنت ترمز خودروست. او امید زیادی به فروش در بازار ایران دارد و میگوید کارهای بازرگانی با ایران را از طریق دفتر دوبی انجام میدهد. شرکت او یکی از 195 شرکت کننده چینی است که امسال در پنجمین نمایشگاه قطعات و مجموعههای خودرو تهران شرکت کردهاند. امسال نزدیک به دو هزار متر مربع از فضای نمایشگاه به چینیها اختصاص دارد. آنها در قلب تهران احساس غریبی نمیکنند؛ نه در نمایشگاه و نه در بازار. قطعاتشان قبلا وارد شبکه خدمات پس از فروش شده است. حتی کنار خیابانهای پایتخت نیز دست فروشان، محصولات آنها را میفروشند. به لطف چند شریک داخلی و با بستهبندی ایرانی حتی وارد خط تولید خودروسازان نیز شدهاند.
اینجا در قلب تهران چینیها هستند، اما قطعهسازان داخلی حضور ندارند. انجمن قطعهسازان از سال پیش که برگزاری نمایشگاه را پس از سه سال به رقیبی نیمهدولتی باخت «غریبه» شد. جولان چینیها را سال گذشته دید و امسال تایوان و کره را هم در جمع این بازرگانان مشاهده می کند. در افتتاحیه هیچ یک از اعضای هیات مدیره انجمن سازندگان قطعات و مجموعههای خودرو را نمیتوان دید. وزیر صنایع روبان را میبرد. به غرفه چند قطعهساز میرود. میگوید امیدواریم شاهد بازاری باشیم که در آن هیچ قطعه بیکیفیتی نباشد. وقتی حضور پر رنگ چینیها و شرکتهای بازرگانی به وزیر یادآوری شد میگوید آن قدر اعتماد به نفس داریم و شرایط را مناسب میدانیم که نگران این موضوع نباشیم. گویا نمیداند این قطعات حتی وارد خط تولید خودروسازان نیز شده است و نمایندگان مجلس تهدید به تحقیق و تفحص هم کردهاند.
قبلترها رجال، نجفیمنش، قربانی، رزمخواه و دیگر اعضای انجمن قطعهسازان در چنین مراسمی از مشکلات و برنامههای قطعهسازی سخن میگفتند اما اینک نه خود حضور دارند و نه شرکتهایشان؛ گویا دوست ندارند فتوحات رقبای چینی را ببینند. از مشکلات آنها مقامی دولتی همچون رئیس سازمان گسترش و نوسازی سخن میگوید و خود نیز راه حل ارائه میدهد.
دیروز «عید قربان» بود و فردا جمعه. قطعهسازان ایرانی در خانههای خود نشستهاند و «هدایت» از آنها میخواهد در طراحی 4 پلتفرم جدید به خودروسازان کمک کنند، 2 درصد از فروش خود را به تحقیق و توسعه اختصاص دهند و از فناوریهای نویی همچون نانو استفاده کنند. یک سالن آن طرفتر اوضاع فرق میکند. چینیها، تایوانیها، ترکها، هندیها و کرهایها در اندیشه تجارتی دیگر هستند. اینجا به «فروشگاه» قطعات خودرو تبدیل شده است. چینیها تقریبا یک سوم از کل تعداد شرکتکنندگان را به خود اختصاص دادهاند و گویا در سرزمین مادری خود حضور دارند؛ روسریها بر گردن است، در غرفهها سیگار میکشند، انگلیسی تقریبا بلد نیستند، گویا در بازار مکاره شانگهای باشی و برای خرید نیز مجبور باشی با زبانی که آنها سخن میگویند حرف بزنی.
اینچنین در نمایشگاه احساس دلتنگی میکنی. حاضران یا شرکتهای خدمات مهندسی هستند و یا شرکتهای بازرگانی؛ یا شرکتهای قطعهساز دولتی هستند و یا چینیها. دیگر طنزهای همیشگی نیز خندهدار نیست. چند دقیقه قبل از آمدن وزیر جاروبرقی میکشند و برای محل سخنرانی او از یک غرفهدار به عاریه گل میگیرند اما کسی نمیخندد گویا همه میدانند اینجا حتی وزیر صنایع ایران نیز غریبه است.
دیگر دید و بازدیدهای این روز نیز در غرفههای آشنا نمیچسبد. میدانی از این نمایشگاه جز توافقنامههای فروش قطعه به ایران نمیتوان انتظار دیگری داشت. حتی حوصله نداری از مدیرعامل ایران خودرو که همراهانی کمتر از همیشه دارد گفتگویی برای روزنامه بگیری. تمام ذهنت را چینیها اشغال کردهاند. از کنار خیابان تا مغازه فروش لوازم یدکی. کدام یک از قطعات خودرویی که سوار شدهای، چینی است؟ وقتی از سوسان لین خداحافظی میکنی نمیدانی باید برای او و شرکتش آیا باید آرزوی موفقیت کنی؟! سوسان البته به تعارفات احتیاجی ندارد؛ او غریبه نیست.
نظر شما