پس از اجرای قانون هدفمند کردن یارانهها و حذف یارانه بنزین از ناوگان حمل و نقل و اعمال قیمت تکنرخی آن براساس 400 تومان برای تمام وسایل نقلیه در سرتاسر کشور، به احتمال بالایی انتظار میرود شرایط زیر اتفاق بیفتد:
1-2- تقریباً قریب بهاتفاق 5 هزار مسافربر شخصی ساماندهی شده خطی (و 17 هزار مسافربر گردشی غیرمجاز در سطح شهر که شغل اضطراری «مسافربری» آنها، در حقیقت، ایستگاه ماقبل آخر زمینگیری، پناه به مسافربری با موتورسیکلت و سقوط به انواع بزهکاری و احیاناً جرمهایی از قبیل سرقت، کیفزنی و... است، اجباراً از چرخه کار «مسافربری» خارج گشته و علاوه بر بیکار شدن حدود 22 -20 هزار راننده این دو بخش، حداقل 8/1 (و حد بالای 2)، میلیون سفر انجام شده توسط آنها اجباراً به سطوح بعدی ناوگان شهری منتقل خواهد شد.
2-2- احتمالاً حدود نیمی از رانندگان 68 هزار دستگاه انواع تاکسی گردشی و سبز که بالغ بر 34 هزار راننده میشود با هجوم بخشی از 2 - 8/1 میلیون سفر سرریز شده فوق و افزایش تقاضای آنها، به احتمال قوی از مراعات نرخهای مصوب و یا متعارف، بسی فراتر با دریافت کرایههای بیحساب موجبات نارضایتی خیل عظیمی از مسافران را فراهم میآورند.
3-2- بخش اعظم سواریهای مسافربر بنزینی تهران - حومه از مدار خدماترسانی حذف گشته و مسافران آنها اجباراً به سیستمهای بزرگتر موجود (اتوبوس و مترو) روی خواهند آورد، بهعلاوه در سفرهای عادی بخشی از شهروندانی که همه روزه بین شهرهای اطراف و تهران در رفت و آمدند اختلال محسوسی بروز خواهد کرد.
لازم به اشاره است که انتظار نمیرود شرایط جدید در کاهش سفرهای اجباری (شغلی/ تحصیلی) شهروندان داخل تهران، تأثیر قابل ملاحظهای بر جای بگذارد لکن قطعاً این وضعیت روی سفرهای اضطراری (خرید/ دریافت خدمات و...)، و مخصوصاً سفرهای اجتماعی - تفریحی آنها اثر قابل ملاحظهای خواهد داشت.
4-2- بخشی از دارندگان سواری اقشار پایین، اجباراً از خودروی خود استفاده نکرده یا از آن برای سفرهای اجباری و یا مسافرت کوتاه استفاده خواهند کرد اما به دلیل کاهش نسبی تراکم ترافیک در بخشهایی از شبکه اصلی از یک طرف، و عدم تأثیر قیمت آزاد بنزین در بین اقشار متوسط و بالا از سوی دیگر، اقشار متوسط و بالا کماکان و حتی بیشتر از گذشته از وسیله شخصی خود استفاده خواهند کرد که شاید چنین وضعیتی اجرای قانون هدفمندسازی یارانهها را در اذهان اقشار متوسط به پایین غیرمنطقی جلوه دهد.
5-2- به دلایل فوق، انتظار میرود بخش اعظم مسافرین مسافربرهای خطی و گردشی، بخش قابل ملاحظهای از مسافرین انواع تاکسیها و بخش اعظم مسافرین اقشار پاییندست خودروهای شخصی به سوی اتوبوس و مترو منتقل گشته و بخشی دیگر از این گروه به استفاده از موتورسیکلت و یا دوچرخه و مخصوصاً استفاده غیرایمن و غیرمجاز از وانت (و بالاخص در سفرهای حومه به شهر) روی بیاورند.
به این ترتیب تخمین زده میشود با اجرای قانون هدفمندسازی یارانهها در بخش حمل و نقل شهری بین حدود 6/5 تا 3/7 میلیون سفر از سرریز سفرهای سیستمهای سبک مسافری متأثر گشته به طرف سیستمهای سنگین مسافری اتوبوس و مترو منتقل شوند که در این صورت، تنها تقاضای مازاد بر تقاضای (درگیر با عرضه رو به کاهش دو سیستم) فعلی اتوبوس و مترو به حدود 130- 100 درصد بالغ خواهد شد که نیازمند تخصیص منابع مالی - ارزی متناظر، بموقع و برنامهریزی شده است تا بتواند احیاناً پاسخگوی متناسب وضعیت محتمل (البته در سطح کمی و کیفی ثابت مفروض) بوده باشد.
3- نتایج و عوارض حاصل از هجوم سرریز مسافران به سیستمهای اتوبوس و مترو.
هجوم حجم عظیم مسافرین به دو سیستم حمل و نقل همگانی موجود شهری (اتوبوس/مترو) در تهران موجب میشود:
الف: در بخش اتوبوسرانی شهری
1-الف: سیستم اتوبوسرانی فعلی، به علت تحمل فشار ناگهانی، به استهلاک زودرس دچار گشته وکاهش عمر ناوگان فعلی را به دنبال داشته باشد.
2- الف: به علت هجوم خیل مسافران شهری به ایستگاهها (و اشباع اتوبوسها از مسافرین نشسته و سرپا) بخشی از رانندگان آنها اجباراً از توقفهای منظم در ایستگاهها خودداری کرده با توقفهای اجباری در خارج از ایستگاهها، از یک سو موجب اختلال در جریان عادی شبکه گردند و از طرف دیگر نارضایتی مسافران منتظر در ایستگاهها یا داخل اتوبوسها را افزایش دهند.
ب: در بخش سیستم مترو
باید توجه داشت که بیشترین فشار وارده بر سیستم حمل و نقل همگانی تهران بزرگ متوجه سیستم مترو خواهد بود که احتمال میرود با شرایط زیر روبهرو گردد.
1- ب: به دلیل وضعیت یاد شده، ضمن افزایش احتمال خرابی دربها، اختلال در سیستمهای ناوبری مترو، (و افزایش شتاب استهلاک سیستم)، نارضایتی مسافران قطارها (و متعاقباً) پرسنل پشتیبان نیز افزایش یابد.
2- ب: به دلیل فوق، چنانچه تعداد ناوگان سیستم در حد همین تعداد ناوگان کنونی آن باقی بماند، عملاً بازدهی سیستم، بسی فراتر از سیستم حمل ونقل ، بلکه به سمت تهدید امنیت اجتماعی افزایش یابد.
3- ب: به لحاظ نارضایتی فزاینده مسافران در داخل قطارها و ایستگاههای متراکم خطوط (و حتی حوزه نفوذ ایستگاههای خطوط) بروز و گسترش برقآسای هرگونه اعتراض جمعی و تبدیل آن به شرایط غیرقابل پیشبینی، احتمال بیشتری پیدا میکند.
لازم به اشاره است که بهرغم آمادگی زیرساختهای اصلی زمانبر مترو از قبیل تونلها، ایستگاهها و... از یک سو و توان ظرفیتی بالقوه سیستم برای حتی5/3 میلیون جابهجایی روزانه از سوی دیگر، متأسفانه به علت فقدان واگنهای لازم، عملاً مدیریت متروی تهران امروزه تنها از 50% زیرساختها و تسهیلات در آستانه بهرهبرداری خود استفاده میکند در حالی که به محض دریافت تعهدات قانونی از طرف دولت، این سیستم توانمند و پرظرفیت میتواند با سرعتی به مراتب بیشتر از سیستم اتوبوس مجموعه توانهای خود را به صحنه خدماترسانی وارد کند...
4-«فرصت طلایی» یا «تهدید جدی»
در اینجا به عنوان نتیجه شرایط فوق، میتوان چنین نتیجهگیری کرد که با اجرای قانون هدفمندسازی یارانهها در حوزه حمل و نقل شهری تهران (وسایر کلانشهرهای کشور)، با کاهش بار شبکه از حمل و نقل شخصی پرمصرف کمبازده در جهت گسترش حمل و نقل همگانی کممصرف پربازده، با فرصتی طلایی روبهرو هستیم که میتوانست با مدیریت بموقع، یکپارچه، همه جانبه و دوراندیشانه، مطلوبترین الگوی حمل و نقلی- ترافیکی را برای تهران (و سایر کلانشهرها) رقم بزند، همانطور که در صورت فقدان چنین شرایطی این فرصت طلایی بهدست آمده میتواند به تهدیدی جدی تبدیل گشته، مدیریت شهری تهران (و سایر کلان شهرها) و مدیریتهای فراتر را با شرایط غیرقابل پیشبینی رو به رو سازد.
رئیس کمیسیون حمل و نقل اتاق بازرگانی ایران
نظر شما