استقلال بانک مرکزی همواره به عنوان یک اصل مهم مطرح بوده است و این امر از جایگاه ویژه این بانک در اقتصاد کشور ناشی میشود. براساس قانون، نظارت بر بازار پولی کشور بر عهده بانک مرکزی گذاشته شده است و این بانک تنها نهاد ناظر بر این بازار مهم و حساس بشمار میرود. این نهاد باید در جهت رویکرد کلان اقتصادی و بهبود آن گام بردارد در صورتی که بانک مرکزی بتواند از نظام سیاسی مستقل عمل کند به همان میزان میتواند در راستای منفعت بازار پولی و سیاست های کلان کشور گام بردارد.
بنابراین مصوبه اخیر مجلس مبنی بر افزایش استقلال بانک مرکزی اقدام مثبتی به نظر می رسد زیرا این تصمیم منجر به جدایی سیاستهای پولی از فضای سیاسی میشود.
ارزیابی عملکرد بانک مرکزی در سالهای گذشته نشان میدهد این بانک در عمل به کرات تحت تاثیر سیاستهای وقت دولتها قرار گرفته و بازوی سیاسی نقش پررنگی در تصمیمسازی نهاد ناظر بازار پولی داشته است. با این حال اغلب روسای کل بانک مرکزی هموره بر این باور بوده اند که استقلال لازم برای تصمیمگیری در حوزه بازار پولی را داشتهاند.
مصوبه اخیر مجلس میتواند تاثیر دولت بر سیاستهای بانک مرکزی را به حداقل برساند اما این که تصور کنیم مصوبه استقلال بانک مرکزی میتواند نفوذ دولت در سیاستهای پولی را به صفر برساند باید گفت به هیچ وجه چنین چیزی ممکن نیست. در سایر کشورهایی که سعی کرده اند بانک مرکزی استقلال لازم برای تصمیمسازی را داشته باشد این پدیده مشاهده میشود به نحوی دولتها به دنبال یافتن راههایی برای نفوذ در سیاستهای این بانک هستند و این روند همچنان ادامه دارد.
در واقع هنر اصلی این است که تاثیر سیاسیون بر بانک مرکزی و تصمیمهای این نهاد در حوزه پولی به حداقل ممکن برسد. علاوه بر این با مصوبه مجلس درخصوص استقلال بانک مرکزی، استقلال این نهاد از نظر قانونی سهلتر میشود.
با این حال به نظر میرسد با وجود تصویب این مصوبه باز هم دولت از کانالهای دیگری تلاش کرده تا در بدنه کارشناسی بانک مرکزی نفوذ کند.
*کارشناس ارشد بازارهای مالی
نظر شما