در بخشی از این یادداشت آمده است:
*یک مجموعه فرهنگی را فرض کنید که در دوره اصلاحات تاسیس شده و تمام نیروی انسانی آن با اهداف فرهنگی آن دوره چیده شده اند. حال در دولت بعد مدیر آن مجموعه اصولگراترین و معتقدترین فرد به آرمانهای انقلاب انتخاب شود و باز هم طبق معمول یک جناب مهندس یا جناب سردار! آیا خروجی آن عوض می شود؟
*مگر آقای صفار یک انقلابی اصولگرا نبود؟ آیا فیلم های زمان او و ماقبلش تفاوت فاحشی داشت؟ مسلما خیر چون این بدنه همان بدنه است فقط مدیرش عوض شده است .
*چون غالبا مدیران فرهنگی کشور از رشته های غیر از انسانی انتخاب می شوند گمان می کنند که با دو تا بخش نامه و عزل فلان معاون همه چیز حل میشود؛تقصر هم از آنان نیست ساختار ذهنی آنان مهندسی شکل گرفته است.
*مدیر فرهنگی واقعی مدیری محتوا محور است و سعی می کند برای تاثیر گذاری بر مخاطب اول بر بدنه اش تاثیر بگذارد مدیر فرهنگی باید مدیری صبور که در فکر ثمر دهی چهار ساله! نیست باشد.
*چندی پیش بازدید مقام معظم رهبری از ایرانخودرو بود. پروژه موتور ملی را چه کسی مدیریت می کرد؟ مهندس میر سلیم وزیر سابق ارشاد و استاد برجسته دانشگاه.
*جناب آقای مخبر دبیر شورای انقلاب فرهنگی برگزیده چه رشته ای در چهره های ماندگار بود؟ دامپزشکی!
*جناب آقای مهندس بذرپاش رئیس سازمان ملی جوانان که از مدیریت سایپا به امور جوانان آمد؟! و دهها مثال دیگر.
نظر شما