۰ نفر
۱۴ آذر ۱۳۸۹ - ۱۲:۲۶

حضور سعد حریری در تهران به معنای رد تحلیل‌های باطلی بود که برخی از تحلیلگران بر اساس ایده‌های طایفه‌ای ارائه می‌دادند.

حضور نخست‌وزیر لبنان در تهران به معنای رد تحلیل‌های باطلی بود که برخی از تحلیلگران بر اساس ایده‌های طایفه‌ای ارائه می‌دادند. سفر سعد حریری، نخست‌وزیر لبنان به تهران نظریه استفاده از ظرفیت سنی که منظور سفر رجب طیب اردوغان، نخست‌وزیر ترکیه به لبنان در مقابل ظرفیت شیعی که منظور از آن نیز سفر محمود احمدی نژاد، رئیس جمهوری ایران به کشورمان بود را خنثی کرد. سعد حریری که امروز دیگر به عنوان رهبر سیاسی سنی‌های لبنان شناخته می‌شود هیچ مشکلی نمی‌بیند که برای حل مشکلات لبنان که یکی دوتا نیست با ایران به مذاکره بنشیند و راه‌های حل بحران‌های کشور را با ایرانی‌ها در میان بگذارد. به خصوص الآن که زمان صدور رای نهایی دادگاه بین‌المللی ترور رفیق حریری نزدیک است و عدم هماهنگی‌های لازم می‌تواند کشور را به فاجعه یا بهتر است بگوییم تکرار فجایع لبنان بکشاند. چرا نباید سعد حریری به ایران برود در حالی که همه می‌دانیم حزب الله در حقیقت امتداد ایران در خارج از مرزهای جمهوری اسلامی است و یکی از جریان‌های مهم و تاثیرگذار لبنان محسوب می‌شود و دادستان دادگاه بین‌المللی نیز می‌خواهد آن را بر سر ترور رفیق حریری و همراهانش و حتی چهره‌های نزدیک به او که پس از حریری یک به یک ترور شدند، متهم کند.

البته نیازی نیست که بگوییم سفر حریری به تهران پیامی برای حزب الله و هم‌پیمانانش نبوده است. حریری به حزب الله پیام نداد و هر گونه ارائه تحلیلی در این زمینه اشتباه است. همان طور که کامل الرفاعی، نماینده حزب الله در پارلمان قبل از آن که هواپیمای حریری آسمان تهران را به روی خود ببیند، گفت: «نتایج این سفر ساده و سطحی خواهد بود.» مشخص است که حزب الله هیچ پیامی از این سفر دریافت نکرده است. حزب الله و هم‌پیمانانش بارها از نخست‌وزیر خواسته‌اند که ادعاهای دادگاه نسبت به آنها ساقط شود و به همین دلیل هم رابطه خود را با حریری تا زمانی که حکم برائت حزب الله و هم‌پیمانانش صادر شود، قطع کردند. به رغم این که اجابت این خواسته حزب الله ظاهرا محال است ولی تهران پذیرفت که از حریری به عنوان یک دوست استقبال کند اگر چه باید بپذیریم آن کسی که باید لبنان را آرام نگه دارد در حقیقت حزب الله در ضاحیه جنوبی است و حریری هم برای برقراری آرامش در لبنان ناگزیر است که در آن جا با سید حسن نصرالله دیدار کند. پرسشی که مطرح می‌شود این است که سفر حریری به تهران و دیدارش با مقام‌های ایرانی چه سودی داشت اگر بنا نباشد وی در آخر با سید حسن نصرالله دیدار کند و هم‌پیمان ایران در لبنان یعنی حزب الله نیز همچنان خود را در برابر دادگاه بین‌المللی و رای اتهامی آن ببیند؟

نمی‌توانیم پاسخی برای این پرسش بیابیم اگر بخواهیم افق دیدمان را فقط محدود به داخل لبنان کنیم. ایران، این کشور بزرگ منطقه‌ای به تنهایی می‌تواند بسیاری از معادلات منطقه را تغییر دهد حتی اگر این معادلات محدود به کشور کوچکی چون لبنان باشد. آنچه درباره تندروهای ایرانی گفته می‌شود و مواضع تند آنها را ترسیم می‌کنند و از آن اظهارات نتیجه می‌گیرند که حزب الله هم تندروی می‌کند به اعتقاد من همه اشتباه و دور از واقعیت است. ایرانی‌ها هر چقدر هم تندرو باشند تا کنون ثابت کرده‌اند که بر اساس واقعیت‌ها اهدافشان را پیگیری و سیاست‌های خود را تعریف می‌کنند. کما این که شاهد بودیم با شکست جریان 8 مارس در انتخابات آنها واقعیت را پذیرفتند و مشکلی ایجاد نکردند. جدا از آن به هر حال این جماعت به گفته برخی تندرو، میزبان نخست‌وزیر جوان کشور کوچک لبنان بود. آنها با همین تصور بسیار خوب از نخست‌وزیر لبنان میزبانی کردند. این موضوع ما را بر آن می‌دارد که ایران را به دقت مورد بررسی قرار دهیم. ایرانی که به ادعای غربی‌ها امنیت صلح جهانی را تهدید می‌کند فعلا حلال مشکلات لبنان است. از این رو لازم است که در رابطه با این کشور بازنگری کنیم و همکاری با آن را به دقت زیر نظر داشته باشیم.

شاید بد نباشد برای درک وضعیت فعلی نگاهی به وقایع همین پنج سال اخیر خودمان بیندازیم. پس از ترور رفیق حریری در سال 2005 و پس از آن جنگ 33 روزه لبنان در سال 2006 روابط سوریه و لبنان به بدترین وضعیت ممکن رسید. این پادشاه عربستان بود که به دمشق آمد و بشار اسد را با خود به بیروت برد و فصل تازه‌ای از رابطه بیروت - دمشق را رقم زد. پس از این اتفاق بود که سعد حریری به دمشق رفت و با رئیس جمهوری سوریه دیدار کرد و اذعان داشت که این سفر اتفاقی استثنائی بود.

کاری که اکنون تهران می‌کند همان کاری است که ریاض برای دمشق کرد. اکنون فقط جای مهره‌ها عوض شده است، جای سوریه حزب الله نشسته که جزئی از لبنان است. نباید فرصت را از دست داد. هیچ کس نمی‌داند آغوش باز ایران تا کی به روی ما باز خواهد ماند، اگر اکنون از فرصت استفاده نشود معلوم نیست چه زمان چنین فرصتی به وجود آید و چگونه بتوان از آن استفاده کرد.

دادگاه ترور رفیق حریری امروز به وسیله‌ای برای از سرگیری درگیرهای لبنان تبدیل شده است. از این معرکه نمی‌توان به سلامت خارج شد اگر ندانیم در منطقه چه می‌گذرد و دوست و دشمن کیست. منظور این نیست که نگذاریم دادگاه بین‌المللی کارش را انجام دهد بلکه باید کاری کنیم که کمترین هزینه‌ها متوجه کشور شد و عدالت قربانی خواسته‌های دیگران نشود. فراموش نکنیم که شهادت رفیق حریری و دیگر شهدای "انقلاب برنج" برای میهن بود و همه هدف آنها نیز این بود که کشور وارد منازعات منطقه‌ای نشود.

پس از بازگشت سعد حریری از ایران اکنون باید از خود بپرسیم که چه چیزی مانع شد ایران از سید حسن نصرالله دعوت نکند که به تهران بیاید و کنار سعد حریری در ضیافت شامی در سعد آباد حضور یابد همان طوری که یک بار در سفر احمدی نژاد به دمشق بشار اسد انجام داد؟ روشن است که دور میز شام جمع شدن به همین سادگی‌ها نیست باید ظرفیت‌های آن مهیا باشد./162/س

*تمام سلام، نماینده جریان 14 مارس در پارلمان لبنان و وزیر فرهنگ سابق لبنان در دولت فئواد سنیوره، نخست وزیر سابق لبنان و فرزند صائب سلام، نخست وزیر اسبق لبنان است که این یادداشت را به طور اختصاصی برای خبر نگاشته است.

کد خبر 113062

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 2
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • بدون نام DE ۱۲:۴۱ - ۱۳۸۹/۰۹/۱۴
    0 0
    لبنان برای منافع ملی کشورمان از اهمیت ویزه ای بر خوردار است . ایران میتواند و باید این کشور را با تمام امکانات تقویت کند تا بخشی از نیروهای اسرائیل را در منطقه مشغول کند این مسئله بنفع هردوکشور است چه اسرائیل را محدود میکند
  • بدون نام DE ۱۲:۴۴ - ۱۳۸۹/۰۹/۱۴
    0 0
    لبنان کشور کوچک بعداز جنگ جهانی دوم جولانگاه بسیاری از کشورها شده است ولی توانست با تجاربی که بدست آورده مسائل داخلی را تا حد زیادی سامان دهد . هردولتی که در این کشور حاکم بوده هرگز خود رادربست در اختیار متجاوزان منطقه قرار نداده است لذا از این کشور میشود بسیار یاد گرفت

آخرین اخبار

پربیننده‌ترین