استفان والت
باراک اوباما رئیسجمهوری ایالات متحده سرانجام دست از اصرار برای وادار کردن اسرائیل به توقف نود روزه شهرکسازیها برداشت . اصرار اوباما برای متوقف کردن شهرکسازیهای اسرائیل برای نخستین بار دستگاه دیپلماسی دو دوست سنتی را نسبت به هم بیاطمینان کرد و البته ادامه این استراتژی هم بیشک موفقیت چشمگیری به دنبال نداشت .تیم دیپلماسی باراک اوباما در نهایت متوجه این مساله شد و با اسرائیل البته چند هفته دیرتر از زمان پیشبینی شده کنار آمد.
اگر این موافقت اوباما را به خبری خوب برای اسرائیلیها تعبیر کنیم باید بگوئیم که خبر بدی هم در راه است : اکنون گام بعدی اوباما چه خواهد بود ؟ سالهاست که همگان میدانند ایالات متحده نمیتواند نقش میانجی بیطرف را در مناقشه خاورمیانه بازی کند. بسیاری هم امیدوارند که چهل و چهارمین رئیسجمهوری آمریکا از اشتباهات درس گرفته و رویکردی زیرکانه تر را در این پرونده اتخاذ کند .
شرایط فعلی حاکم بر این مذاکرات به نفع هیچ کس نیست. نه به نفع امریکا و اسرائیل و نه فلسطینیها. اکنون همگان به این باور تلخ رسیدهاند که نقشه مطلوب تشکیل دو کشور مستقل در کنار هم هرگز محقق نخواهد شد. پیش از این نیز بارها پیشبینی کرده بودم که در شرایطی که موج به رسمیت شناخته شدن فلسطین به شکل یکجانبه اغاز شود، ایالات متحده گرفتار دو گانه گی عجیبی خواهد شد .آمریکا مانند دیگر کشورها نیست که بتواند به راحتی با به رسمیت شناخته شدن فلسطین در مقابل اسرائیل کنار بیاید . زمانی که مشخص شود که راهکار تشکیل دو کشور مستقل در کنار هم جواب نمیدهد، ایالات متحده باید از تشکیل یک کشور ، توسل به استاندارهای دموکراسی بین المللی و رد کردن پاکسازیهای قومی و یا آپارتاید دائمی در این منطقه یکی را انتخاب کند. این دو راه در حقیقت تنها راهکارهای فرعی موجود در مقابل تشکیل دو کشور مستقل است. باراک اوباما باید بداند که هیچ رئیس جمهوری بعد از وی خود را در مقام انتخابی اینچنینی قرار نخواهد داد. در شرایطی که گزینه تشکیل دو کشور مستقل در کنار هم برای همیشه کنار برود ، هم باراک اوباما و هم هر رئیسجمهوری پس از وی میتواند به راحتی در این خصوص تصمیم گیری کند .
اوباما باید بداند که شکست در مذاکرات صلح یا روند کلی صلح در خاورمیانه میتواند بر دیگر تلاشهای امریکا در منطقه هم تاثیر بگذارد. همان گونه که بیل کلینتون از روسای جمهوری سابق ایالات متحده هفته پیش یاداور شد، حل مناقشه خاورمیانه نه تنها نیمی از بحران منطقه بلکه نیمی از بحران بین المللی را هم حل و فصل خواهد کرد. بیل کلینتون به درستی تاکید کرد که برقراری ارامش در خاورمیانه بیش از حد تصور به نفع مصالح بینالمللی است .
بر اساس افشاگریهای ویکی لیکس ، اعراب به شدت نگران برنامه هسته ای ایران هستند و از آمریکا میخواهند که فکری برای این برنامه بکند . البته در همین اسناد هم عیان شده است که اعراب حل بحران خاورمیانه را راهکاری مثبت برای ممانعت از قدرت گیری ایران دانسته اند.
متاسفانه دلایل چندانی برای خوش بینی به پایان این مذاکرات در چنته نداریم. این ناامیدی هم در قدرتی نهفته است که عوامل منطقه ای میتوانند در این مناقشه بازی کنند. وقتی اعراب گمان میکنند که پرونده صلح خاورمیانه مختص آمریکا است و این عمو سام است که باید مشکلات را حل و فصل کند، به کناری می نشینند و در این مناقشه دخالتی هم نمیکنند. حالا که تیم اوباما در استراتژی خود در قبال صلح خاورمیانه شکست خورده است ، عوامل منطقه ای دست به کار شدهاند و به نظر میرسد که به دنبال حذف ایادی امریکا در این مناقشه هم هستند. اکنون اعراب از خود این سوال را میپرسند که : چرا باید منتظر ایالات متحده برای رو به راه کردن مسائل بمانیم وقتی که میدانیم کاری از دست واشنگتن برنمی آید؟
آنچه در دو سال گذشته انجام شد تا حدودی جایگاهی را که در آن ایستاده ایم و جایگاهی را که پیش رو داریم برای ما عیان کرد. البته جایی که امروز مناقشه صلح خاورمیانه در آن توقف کرده است چندان هم باب میل و امیدوار کننده نیست.بازی در خاورمیانه تا بدان جا عیان شده است که کسی برای روخوانی معادلات پشت پرده نیازی به افشاگریهای ویکی لیکس ندارد./س
فارین پالیسی هشتم دسامبر / ترجمه : سارا معصومی
نظر شما