سپیده سعیدی: طبق برنامه چهارم توسعه که البته آخرین سال آن را میگذرانیم، قرار است 8 درصد مدارس کل کشور به بخش خصوصی واگذار شود، یعنی همان مدارس غیرانتفاعی که امروزه عنوان غیردولتی به خود گرفتهاند؛ مدارسی که پیش از این نقطه مقابل مدارس دولتی بودند و همواره با شهریههای سنگین این مدارس، صندلیهای خالی بسیاری در آنها مشاهده میشد. حالا با این رویکرد که مدارس غیرانتفاعی و دولتی به لحاظ آموزشی یکسانشوند و نظارت بیشتر وزارتخانه بر این مدارس، نه تنها دیگر مدارس غیرانتفاعی خالی نیستند بلکه بسیاری از والدین سعی دارند با متحمل شدن شهریههای گزاف فرزندشان را بدین مدارس بسپارند. شهریههایی که با تعرفه وزارت آموزش و پرورش چندصدهزار تومان مغایرت دارد، شهریههایی که اگر از اولیا دریافت نشود، مدیران قادر به ادامه اداره مدارس غیردولتیشان نخواهند بود.
اسفندیار اختیاری،عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی و رئیس کمیته پژوهش و فنآوری مجلس نگاه غیرواقعی به مقوله آموزش و پرورش و تخصیص بودجه سالانه دولت به این وزارتخانه را مشکل اساسی وزارت آموزش و پرورش طی این سالها میداند.
آقای اختیاری،در حال حاضر میانگین تعرفه شهریه ثابت مدارس غیردولتی شهر تهران در دوره ابتدایی 900 هزار تومان، در دوره راهنمایی یک میلیون و صدهزار، در دوره دبیرستان یک میلیون و ششصدهزار و در دوره پیشدانشگاهی دو میلیون و هشتصدهزار تومان تعیین شده است. این در حالی است که در سراسر شهر تهران نمیتوان مدرسهای یافت که مطابق این شهریه باشد؟
متأسفانه من هم با شما موافق هستم و میدانم دبستانی در سطح شهر نداریم که به این تعرفه توجه کند که در اینباره فکر میکنم آموزش و پرورش هنگام تعیین تعرفه به مسائل روز توجهی نمیکند و شهریه را منطقی طراحی نمیکند.
شهریه اگر منطقی طراحی شود، باید بیشتر شود. آن وقت تکلیف والدین چیست؟
بله، اگر بخواهیم با واقعیت به مسئله نگاه کنیم تورم مسئلهای است که حتی مدیران مدارس غیردولتی مانند دیگران با آن مواجه هستند و طبیعتاً باید شهریه بیشتر شود.
فکر نمیکنید آن وقت شهریه غیرمنطقی میشود؟
غیرمنطقی نمیشود اما واقعی به نظر میرسد. مدیران مدارس غیرانتفاعی هم باید هزینههای بسیاری را برای مدارس پرداخت کنند که همه آن از محل شهریهای که والدین میپردازند، تأمین میشود.
در کشورهای دیگر مدارس دولتی و غیردولتی هر دو از دولت بودجه دریافت میکنند اما در کشور ما این مسئله منتفی است، چرا؟
ما در ایران با مسئله تخصیص بودجه مواجه هستیم که به آموزش و پرورش به صورت غیرمنطقی داده میشود و همیشه این وزارتخانه را با مشکل مواجه میکند. بله، کاملاً درست میگویید در بسیاری از کشورها این اتفاق میافتد که به مدارس غیردولتی هم مانند مدارس دولتی بودجه میدهند. در بعضی از کشورها مدارس غیردولتی رکن اصلی آموزش هستند و دولت بدینمنظور تسهیلات خاص به آنها اختصاص میدهد. در اینجا مسئله حاکمیت و سیاستگذاری آموزش و پرورش مسئلهای است که مشکل ایجاد میکند و نیز بودجهای که دولت مقطعی و خردخرد طی سال میدهد.
چگونه؟
برای اینکه هزینه جاری دولت در ابتدا کمتر نشان داده شود و دولت خود را از این پوئن منفی مبرا کند و در اعلام بودجه معمولاً رقم واقعی اعلام نمیشود. کار بدانجا میرسد که طی سال با کسری بودجه مواجه شده و با متمم و لایحههای گوناگون ترمیم بودجه میشود. بهتر است هرچه واقعیت است در بودجه آورده شود که برنامهریزی آموزش و پرورش هم از این طریق صحیحتر انجام شود.
همانطور که میدانید دولت مدتهاست به توزیع سهام عدالت بین مردم میپردازد در حالی که آموزش و پرورش بودجه کم میآورد. فکر نمیکنید مسئله آموزش از وظایف اصلی دولت به شمار میرود که با این حساب توجه کمتری بدان میشود؟
مسئله سهام عدالت مبحثی دیگر است که با اهداف دیگری دنبال میشود. در حال حاضر ما با کاهش تعداد دانشآموزان هم مواجه هستیم که با این مسئله باید کیفیت آموزش را بالاتر برد اما شاهد هستیم هزینهها بیشتر شده است. من معتقد هستم دولت باید واقعبینانه با هزینههای آموزش و پرورش مواجه شود. این علاج معضلات بودجه آموزش و پرورش و مقوله شهریههای نابسامان است.
نظر شما