آقای رئیس رودرروی خبرنگاران ایستاد و جملاتی را گفت که بیانش تنها از چون اویی بر میآمد: «اصلا اطلاعی از حضور سعیدلو در پرسپولیس ندارم. من نمیدانم شما این حرفها را از کجا میآورید.»
1. رئیس سازمان ورزش، محمد علیآبادی در پایان مجمع عمومی فدراسیون فوتبال این جمله را در کنار دیگر جملات ابهام برانگیزش گفت. در روزی که جامعه مطبوعات ورزشی ایران داشت با پیکر شادروان منوچهر لطیف وداع میکرد، علیآبادی سخنانی به زبان آورد که استاد هربار این حرفها را میشنید دست به قلم میبرد و نقدشان میکرد. علیآبادی جملهای را شایعه خواند که منبعش خبرگزاری رسمی فارس است و گویندهاش شخص دکتر علی سعیدلو، معاون اجرایی ریاست جمهوری.
سعیدلو دو روز قبل به فارس گفته بود: «برای آمدن به پرسپولیس نیازی به حکم ندارم. در همین هفته با علیآبادی دیدار میکنم و به کمک این تیم میآیم.» او پیش از این هم به فارس گفته بود میخواهد رئیس مجمع پرسپولیس شود. علیآبادی در جمع خبرنگاران ماجرایی را تکذیب میکند که بارها سخنگوی سازمان و نمایندهاش در هیات مدیره در این باره با رسانههای مختلف حرف زده بود . آیا علیآبادی با این جمله داشته حرفهای منتسب به سعیدلو را تکذیب میکرده یا او با معاون اجرایی دولت اختلاف دارد و نمیخواهد بار دیگر به او اجازه دهد به پرسپولیس برگردد؟
2. علیآبادی که پیش از این کنفرانس خبری به مجلس رفته و در آنجا در کنار رئیس سازمان بازرسی نشسته بود تا بحث مدیران دوشغله را با هم بررسی کنند، از حل این مشکل سخن گفت: «قطعا این شدنی نیست که حدود 30 هزار نفر از مدیرانی که به ورزش کشور خدمت میکنند را از ورزش کنار بگذاریم. بنابراین قرار شد راهکار دیگری پیدا کنیم. با هماهنگی مجلس، سازمان تربیت بدنی و معاونت حقوقی ریاست جمهوری قرار است در نهایت کمیتهای تشکیل شود و تصمیمات لازم در این زمینه گرفته شود. ما در نظر داریم که ورزش را از بهترین خدمات مدیران محروم نکنیم. مدیران دولتی در ورزش باقی میمانند و ما تنها باید قانونی مصوب کنیم تا سازمان بازرسی کل کشور آن را بپذیرد.» صبح امروز علیآبادی، پورمحمدی را قانع کرده بود که با رفتن مدیران دولتی از ورزش دیگر امکان تزریق بودجههای دولتی به ورزش وجود ندارد.
سوال اینجاست: اگر مدیران دولتی میتوانند با قدرت و نفوذشان بودجهای را به ورزش تزریق کنند، چطور در نبودشان این اعتبارات وصول نمیشود؟ چرا این اعتبارات، رانتی ست در اختیار مدیران دولتی؟ مگر هزینههای ورزشی را دستگاههای نظارتی نظارت نمیکنند؟ اصلا این مدیران با کدام قانون و حق، ردیفهای بودجهای را به ورزش تزریق میکنند که اگر کسی غیر از آنها در راس کار باشد (که تنها دغدغهاش مدیریت ورزشی است)، نتواند از همان حق دراختیارگیری بودجه بر اساس همان ضوابط قانونی برخوردار شود؟
3. «ورزش فوتبال برای کشور ما تبدیل به موضوعی خاص و ملی شده است و طرفداران این رشته در ایران بیشمارند. در هر صورت شاید در فوتبال ما اکنون حرفهایگری دولتی وجود داشته باشد و بخش خصوصی چندان در آن فعال نیست، اما در هر صورت فوتبال تنها ورزشی است که در کشور، بخش حرفهای در آن شکل گرفته است. اگر به دنیایی که امروز خصوصی شده نگاه کنیم، میبینید که هنوز هم 30 درصد از هزینه باشگاهها توسط دولت تامین میشود و حق پخش متعلق به تولید کننده آن ورزش است و در دولتها مصوب شده است که یک درصد به تبلیغات اختصاص داشته باشد. شرطبندی آزاد است و کسی نمیتواند روی برند تیمها تبلیغات کند.» این قسمت از حرفهای محمد علی آبادی به ضرورت خصوصیسازی مربوط می شود. او در این بخش گفتههای بیشتری داشت و میخواست کارشناسیتر سخن بگوید: «حقوق معنوی در فوتبال ما مراعات نمیشود. در دنیایی که ورزش آن خصوصی است، زمین رایگان و وامهایی با بهره صفر درصد برای سازندگی به مردم داده میشود. قطعا تا زمانی که الزامات این کار در کشور ما اتفاق نیفتد، بقیه مسایل هم رخ نمیدهد. شخصا اگر از خصوصیسازی صحبت میکنم، 35 سال سابقه کار در زمینه اقتصادی را دارم و در بخش مشاوره، اجرا و کارفرما فعالیت داشتهام و وقتی مسایل مربوط به خصوصیسازی را میشنوم به خوبی آنها را درک میکنم. گاهی اظهاراتی از خصوصیسازی در شبکههای تلویزیونی میشنوم که بدون هیچ اطلاعی عنوان میشود. بارها هم این مساله را به ضرغامی تذکر دادهام. برای خصوصیسازی ابتدا باید یک گروه موانع خصوصیسازی را تعریف کنند که من این کار را کردهام و آن را به رییسجمهور تحویل دادهام.» آقای رئیس از خصوصیسازی که سخن میگوید بیاختیار به یاد قوانینی میافتیم که الزام را برای تسریع خصوصیسازی تیمهای دولتی آورده است. برنامه پنج ساله توسعه کشور که میگوید همه تیمها باید تا پایان سال 88 خصوصی شوند . به یاد مصوبهای میافتیم که الزام میآورد پرسپولیس باید تا پایان امسال به بخش خصوصی واگذار شود، اما سازمان ورزش بیتوجه به همه این الزامات اصرار به دراختیار داشتن تمام قدرت دو باشگاه استقلال و پرسپولیس در دستان خود دارد. همین چند هفته قبل بود که فرخزادی به نقل از آقایان سعیدلو و علیآبادی گفت: «سازمان و دولت بحثی به اسم واگذاری پرسپولیس ندارند و آخوندی هم به خبرآنلاین گفت باشگاه را نمی فروشیم که اگر بحثمان فروش تیم بود، هدایتی دست به نقد آماده است.» حال وقتی سازمان خصوصیسازی آماده واگذاری تیم پرسپولیس است،چرا آقای رئیس از این کار که میتواند گامی به پیش باشد سر باز میزند؟ چرا سهام تیم در چند مرحله واگذار نمیشود؟ آیا واقعا سازمان برنامهای برای خصوصیسازی تیمهای ورزشی دارد؟ اگر این گونه است چرا کیومرث هاشمی معاون اول علیآبادی در گفتوگو با ایسنا گفت: «قصدی برای واگذاری تیمهای بزرگ فوتبال نداریم؟» کدامیک از این گفتهها به حقیقت نزدیکترند آقای رئیس؟
4. « لیگ فوتبال ما سالانه 100 میلیارد هزینه دارد. باید بحث هزینه در فوتبال تعریف شود. چرا که با این روند بسیاری از دستگاههای دولتی تیمهای فوتبالشان را تعطیل میکنند. طی کار کارشناسی که با حضور فدراسیون و کیومرث هاشمی صورت گرفت، متوجه شدیم که 200 میلیارد تومان در فوتبال کشور دیده میشود که البته این هزینه جدای از بخش سختافزاری است. هدفها در فوتبال گم شده است. یک تیم زیرمجموعه یک دستگاه پولدار میشود ولی نمیتواند جایگاه خودش را حفظ کند.» این نکته مهمی است که رئیس تشکیلات دولتی ورزش در باب هزینهها برای اولین بار مطرحش کرده است. سالانه شرکتهای متمول دولتی چند ده میلیارد بودجه را برای تیمهایشان هزینه میکنند. پولهایی که بازدهی غیر از بالا رفتن تورم قیمت بازیکنان ندارد. بازیکنانی که بازتولیدشان آن قدر نیست که بتوانند جایگاه نسل دهه 70 فوتبال ایران را بگیرند. چرا در حالی که بوجه دولتی دست به دست شده سالانه در فوتبال کشور، سالانه 200 میلیارد تومان است، فدراسیون فوتبال به عنوان متولی این رشته در تامین بودجه 15 میلیاردیاش ناتوان است و کاسه گدایی به دست میگیرد؟ چرا این شرکتهای معظم دولتی قدمی به پیش نمیگذارند تا کفاشیان اینقدر لنگ یافتن اسپانسری برای تیم ملی نباشد؟ این بودجه میلیاردی به کجا میرود؟ آقای رئیس! پرونده جنجالی رسیدگی به اوضاع دلالیسم ورزشی را به کجا رساندید؟ راستی چرا مدیران دولتی این همه علاقه به تیمداری دارند؟ تیمهای که بازدهشان چیزی نزدیک به صفر است؟ اتفاقا دلیل این جمله را که نقل کردهاید را میخواهیم از خود شما بپرسیم. شما گفتید «در حال حاضر میتوانم اسم بازیکنان مختلفی را بیاورم که در لیگ برتر قراردادهای 200 میلیون تومانی بستهاند، اما اگر همین الان نام آنها مطرح شود، کارشناسان میگویند که 50 میلیون تومان هم نمیارزند. چرا باید چنین اتفاقاتی در فوتبال بیفتد؟» و ما میپرسیم واقعا چرا؟
5. بحث افزایش تیمهای لیگ برتری و روایت جدید محمد علیآبادی از این اتفاق خود نکتهای قابل بحث است: «واقعیت این است که در کشور درخواستها مبنی بر این است که لیگ برتر با 30 تیم برگزار شود. زمانی که دولت به سفرهای استانی میرود، مردم این درخواست را مطرح میکنند. در آذربایجان شرقی، مازندران، مرکزی و تمامی استانهای کشور این درخواست برای داشتن حداقل یک تیم در لیگ برتر وجود دارد. در واقع داشتن یک تیم در لیگ برتر فوتبال برای یک استان تبدیل به هویت یا شناسنامه شده است و اکنون باید دید آیا میشود شرایط را به شکلی دیگری مدیریت کرد تا استانهای بیشتری بتوانند در لیگ برتر حاضر شوند.» آقای رئیس! خود به خوبی میدانید که لیگ ما امکانات لجستیک برای برگزاری همین تعداد بازی را هم در سال ندارد و منطقیترین اتفاق، کاهش تیمهای لیگ برتری به 16 تیم است تا لیگ مدام با وقفههای طولانی، رو به زوال نرود. غیر از ورزشگاه آزادی کدام استادیوم ایران را سراغ دارید که بتواند برای بازیهای لیگ، همه استانداردهایی را که کنفدراسیون آسیا الزامی کرده، داشته باشد؟ البته با شما موافقیم که برای بردن هیجان لیگ به سراسر کشور، یکی از راههای مناسب، فرستادن تیمهای بیطرفدار تهرانی به شهرستانهاست و این طرح شما و همکارانتان در این دو سال اثربخش بوده است، اما به این نکته دقت کردهاید که چرا تیمهایی ریشهدار چون نفت آبادان، تراکتورسازی، تیمهای شمالی و... نمیتوانند به جمع بزرگان برگردند؟ آیا این اتفاق ریشه در سوء مدیریت مدیران دولتی ندارد؟ آنها که نقدینگی میلیاردی حساب باشگاهشان را همه ساله به فنا میدهند و تیمهای رویایی هواداران را از رسیدن به لیگ برتر محروم میکنند. نه، بهتر است بگوییم لیگ برتر را از تماشاگران هیجان انگیزشان محروم میکنند.
نظر شما