جهان عرب این روزها راهپیمایی هایی را تجربه می کند که در تاریخ این کشورها بی سابقه بوده اند

تا دیروز می توانستم در خصوص تظاهرات های مدنی در برخی کشورهای عربی نظیر تونس، اردن، کویت و مصر سخن بگویم. از دیشب اما این راهپیمایی ها به الجزایر هم رسیده است که علت آن افزایش صعودی نرخ کالاهای اساسی اعلام شده است.البته در نگاهی عمیق تر می توانیم تاکید کنیم که ناکامی های اقتصادی ، فساد مالی در دولت و خفقان سیاسی علت های اصلی این ناآرامی ها هستند. گفته می شود که شهروندان در الجزایر از طریق شبکه خبری الجزیره و رسانه های اینترنتی ، به دقت ماجراهای رخ داده در تونس را از زیر نظر گذرانده اند.

اکنون پرسش اینجاست که آیا ما به قول باراک اوباما در نخستین روزهای سال 2011 میلادی ، شاهد بهار دموکراسی و آزادی در جهان عرب هستیم؟ آیا راهپیمایی ها در بیروت که توجه همه رسانه های منطقه ای را به خود جلب کرده است، نشان دهنده بهار دموکراسی در جهان عرب است؟ آیا رسانه های اجتماعی این بار نقش الجزیره را بازی می کنند؟ آیا قرار است نتیجه چیزی متفاوت تر از پیش باشد؟

کاملا مبرهن است که رژیم های اعراب تمام همت خود را جزم می کنند تا این پویایی را بلوکه کنند. آنچه در تونس در قالب راهپیمایی رخ داد، بسیار جدی بود، از دستگیری های گسترده تا سانسور خبری و رسانه ای وحتشناک.
دولت در الجزیره نیز برای متفرق کردن تظاهرکنندگان به دستگیری های گسترده روی آورد. در اردن هم نیروهای امنیتی دست به سلاح بردند. قبایل جنوبی اردن را بستر حکومت در این کشور می دانند و با این همه نیروهای حکومتی در این منطقه هم اندک ابایی از توسل به خشونت برای سرکوب معترضان نداشتند. کویت و تونس هم به شدت بر الجزیره برای پوشش خبری تظاهرات ها خرده گرفتند. پیش بینی من از اوضاع در جهان عرب حاکی از ادامه سرکوب تظاهرات ها است. دولت همچنان به سانسور رسانه ها روی می آورد. موج اعتراضی در جهان عرب به راه افتاده و ناگفته پیداست که ژست های حقوق بشری اوباما و همراهان غربی اش هم نمی تواند حکام اعراب را از تصمیم هایی که گرفته اند، پشیمان کند. رهبران عرب هر اندازه که از کاخ سفید حرف شنوی داشته باشند باز هم آنجا که پایه های قدرت آنها در خطر می افتد، اعراب کلاه خود را دو دستی می چسبند. البته رهبران عرب دو سال است که خط مشی اوباما را مزه مزه کرده اند و می دانند که وی مانند جورج بوش جمهوری خواه نیست که برای ارتقای دموکراسی در کشورهای عربی از اهرم فشار و تهدید استفاده کند.

این بار اما فضای حاکم بر راهپیمایی ها و تظاهرات ها بسیار متفاوت است. پویایی به راه افتاده در جهان عرب با حرکت های زیرزمینی پیشین بسیار متفاوت است . درصد خشونت در این راهپیمایی ها بیشتر است و البته این حرکت ها خودجوش تر هم است . بسیاری از تحلیل گران ادعا می کنند که دلیل این حرکت های خودجوش ، تلاش دولتمردان و قدرتمندان منطقه ای برای تحکیم جایگاه خود است.انتخابات در جهان عرب یا فرمایشی است و یا آغشته به تقلب، از جامعه مدنی خبری نیست و البته جنبش های مستقل سیاسی هم خانه نشین شده اند. به نظر می رسد که مردم منتظر نهاد یا حزب خاصی برای رهبری اعتراض ها نمی مانند. دلیل افزایش تمایل به اسلام سلفی و ضعف نهادهای اعتراضی سازمان دهی شده مانند اخوان المسلمین در کشورهای عربی ، همین ناامیدی مسلمانان از کارآمدی این قبیل جریان ها در کشورهای عربی است .

این قبیل اعتراض ها نمی تواند خط پایانی بر هیچ کدام از حکومت های دیکتاتوری در جهان عرب باشد. اما چه کسی می تواند آینده را کاملا پیش بینی کند؟ در جهان سیاست، انقلاب ها در حقیقت همان لحظات غیرقابل پیش بینی بودند. بسیاری از این حکومت ها را رهبرانی کهنسال مانند حسنی مبارک مصری اداره می کنند که در یک لحظه ایست قلبی می تواند مهر پایانی بر حکومت چندین ساله آنها باشد . علاوه بر این نمی توان حرکت های دولت باراک اوباما را هم پیش بینی کرد. فراخوان های قدیمی برای ارتقای دموکراسی از سوی کاخ سفید چه آن زمان و چه در این دوره از کارآیی ساقط شده است. آنچه که ما این روزها در جهان عرب شاهد آن هستیم در حقیقت شکست در ارتقای آرام اصلاحات در گذشته است. اما این بدان معنا نست که حرکت در مسیر اصلاحات در حال حاضر می تواند تمامی چالش ها را از میان بردارد .
اگر این جریان ها ادامه پیدا کند، شاید ما بتوانیم به بهاری که باراک اوباما از آن سخن می گفت امیدوار باشیم. البته فراموش نکنید که رهبران عرب تمام عزم خود را جزم می کنند تا مانع از تحقق این امر شوند. 48

فارین پالیسی ششم دسامبر / ترجمه : سارا معصومی

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 121555

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
4 + 4 =