برزگر نوشته است : در حالی که «اعتمادسازی» مهمترین عامل در پیشبرد مذاکرات هستهای بین ایران و گروه 1+5 است، در آستانه دور جدیدی از مذاکرات در استانبول در هفته اول بهمن 1389، آمریکا صحبت از دور جدیدی از تحریمها علیه ایران میکند. اما برخلاف تصور آمریکا، این سیاست نتیجه عکس خواهد داشت چون اساساً هرگونه تلاش برای تضعیف اجماع هستهای در سیاست داخلی ایران خود مانعی جدی برای ادامه مذاکرات خواهد بود.
وی افزوده است : آمریکا از آغاز موضوع هستهای ایران در سال 2002 سرسختانه خواهان توقف غنیسازی اورانیوم در خاک ایران بدون هیچ پیششرطی بوده است. در این شرایط صحبت از دور جدیدی از تحریمها علیه ایران قبل از مذاکرات استانبول، مطمئناً با هدف افزایش فشار به ایران، تضعیف اجماع هستهای ایران و بالا بردن دست آمریکا در مذاکرات و به حداکثر رساندن امتیاز آمریکا به خصوص در موضوع سوآپ ذخایر غنی شده اورانیوم ایران است.
عضو هیأت علمی دانشگاه علوم و تحقیقات سه جنبه ازسیاست آمریکا در تضعیف اجماع هستهای ایران را به شرح زیر برشمرده است:
*نخست، تحریمهای سخت اقتصادی؛ این سیاست با هدف فشار اقتصادی به دولت آقای احمدینژاد و نشان دادن ناکارآمدی دولت در پیشبرد مسائل اقتصادی و روزمره مردم صورت میگیرد.
*دوم، فشارهای سیاسی و بینالمللی؛ این سیاست با هدف تقویت تصور انزوای بینالمللی ایران در داخل کشور صورت میگیرد.
*سوم، تهدید نظامی: این سیاست با هدف جدی بودن تهدید نظامی آمریکا و اسرائیل صورت میگیرد و هدف آن نیز ایجاد نگرانی داخلی در نزد گروههای سیاسی مبنی بر بزرگ بودن تهدید امنیت ملی است.
برزگر در ادامه احتمال موفقیت سیاست آمریکا به شکل فوق که منجر به تغییر سیاست هستهای ایران شود را کم دانسته و دلایلی برای این گفته خود برشمرده است.
متن کامل مطلب وی را اینجا بخوانید.
نظر شما