۰ نفر
۲۵ دی ۱۳۸۹ - ۱۱:۲۶

جورج بوش با چراغ سبز نشان دادن برای حمله اسرائیل به لبنان،بزرگترین اشتباه استراتژیم را مرتکب شد

نیکولاس نو
دولت ائتلاف ملی لبنان همین چند روز پیش "فروپاشی" را تجربه کرد. سقوط دولت سعد حریری از یک طرف و آغاز گمانه زمانی ها در خصوص آینده لبنان از سوی دیگر. همگان این سوال را از خود می پرسند که آیا لبنان باز هم روزهای جنگ داخلی را تجربه خواهد کرد؟ یا حداقل ناآرامی هایی از آن جنس بیروت و دیگر شهرهای بزرگ را در آغوش خواهد کشید؟
متاسفانه با وجود نگرانی ها از بن بستی دیگر در معادلات سیاست داخلی در لبنان و حاشیه های دردسر ساز اعلام نتیجه دادگاه ترور رفیق حریری ، بیم دیگری هم بر فراز لبنان این روزها سایه انداخته است : تنش میان حزب الله لبنان و اسرائیل.

نکته تاسف بار ماجرا اینجاست که دولت باراک اوباما در قامت چهل و چهارمین رئیس جمهوری ایالات متحده هیچ گونه برنامه یا نقشه راهی برای برون برد پرونده از بحران در سر ندارد. دستان اوباما از هرگونه طرح و نقشه خاصی خالی است و همزمان همان استراتژی های جورج بوش است که در خاورمیانه و لبنان ادامه پیدا می کند . قرار نبود تکه های پازل لبنان به گونه ای کنار هم چیده شوند که بازی به این جا برسد.

بازگردیم به یازده سال پیش. توافقنامه صلح میان سوریه و اسرائیل که می توانست منجر به خلع سلاح حزب الله لبنان و خروج نیروهای سوری از خاک این کشور هم شود، برای همیشه به تاریخ پیوست . در آن زمان علت شکست در این مذاکرات، دروغی اعلام شد که بیل کلینتون به رئیس جمهوری وقت سوریه حافظ اسد فقید گفته بود. ظاهرا بیل کلینتون به اسد اطمینان خاطر داده بود که رضایت طرف اسرائیلی را برای خروج کامل از بلندی های جولان گرفته است و این مساله با حقیقت مورد توافق واقع شده با تل اویو در تضاد بود .در آن زمان ایهود باراک بر مسند نخست وزیر رژیم اسرائیل تکیه داده و با بازگرداندن کامل بلندی های جولان به سوری ها کاملا مخالف بود. تاریخ گذشت تا اینکه در سال 2005 میلادی ، رفیق حریری نخست وزیر فقید لبنان ترور شد. خروج نیروهای سوری از خاک لبنان به دنبال اعتراض های مردمی در بیروت ، مجددا فرصتی را پدید آورد برای مذاکره و مصالحه در آرامش با حزب الله لبنان.

برخی منابع ادعا می کنند که در آوریل سال 2005 میلادی ، حزب الله لبنان طراد حماده وزیر کار دولت فواد سینیوره را به نماینده گی از سوی خود به واشنگتن و به دیدار با دختر معاون رئیس جمهوری وقت ، لیز چنی می فرستد. این نماینده منسوب به حزب الله لبنان دست خالی از واشنگتن بازمی گردد. دولت جورج بوش در آن بازده زمانی به دلیل موجی از اتفاق های احساسی در لبنان نظیر بیرون راندن نیروهای سوری و همدردی عمومی با خانواده رفیق حریری بیش از اندازه به خود غره شده بود. آمریکا در آن روزها گمان می کرد از نفوذ بالایی در لبنان برخوردار است و این توانایی را دارد که برای حزب الله لبنان شرط بگذارد و یا دست آنها را پس بزند.

 آمریکایی ها گمان می کردند می توانند فرمان خلع سلاح حزب الله را بدهند و صبح دیگر که از خواب برمی خیزند تسلیحات را از حزب الله لبنان به راحتی تحویل بگیرند. یک سال پس از ترور رفیق حریری ، دولت جورج بوش باز هم به استراتژی های اشتباه خود ادامه داد. بوش و همراهانش به جای آنکه مراقب ریشه دواندن حزب اللله در لبنان پس از ناآرامی ها باشند ،لبنان را به دو گروه تقسیم کردند: یا با واشنگتن با علیه آن. این استراتژی را می توان بزرگترین اشتباه دولت بوش خواند. نتیجه این لج بازی ها هم غیرقابل باور بودند. به عنوان نمونه در ابتدای سال 2006 میلادی بود که محبوب ترین رهبر مسیحی ها در لبنان میشل عون با حزب الله لبنان وارد ائتلاف و اتحاد سیاسی شد . دلیل این حرکت عون هم موافقت امریکا با خارج کردن وی از دور سیاست مرکزی در ساختار دولتی بود .

بازی تا ماه جولای سال 2006 بر همین منوال ادامه داشت. در نهایت در این تاریخ دولت بوش اسرائیل را نماینده محو کردن حزب الله از تاریخ سیاسی لبنان کرد. نه اسرائیل و نه ایالات متحده هیچ کدام آمادگی اینچنین حمله تمام عیاری را نداشتند. در همان فضا و همان دوره زمانی هم ایده محو کردن گروهی که حمایت شیعیان لبنان را در چنته خود دارد ، بسیار خنده دار بود . این حمله نه تنها دردی از اسرائیل و آمریکا دوا نکرد بلکه صدای حقانیت حزب الله لبنان برای در اختیار داشتن سلاح برای حمایت از هموطنانش را هم بلندتر کرد. از همان روزها تا کنون حزب الله لبنان پویایی خاصی را پیشه خود کرده است: دست به دست کردن وزنه توازن خود میان خود و متحدانش در منطقه مانند ایران و سوریه.

هسته اصلی سناریو فعلی حاکم بر منطقه یک چیز است: همزمان با رشد توان نظامی حزب الله لبنان ، اسرائیل هم در موضع ناگزیری از عکس العمل نشان دادن قرار می گیرد . حزب الله لبنان اعتقاد دارد که اسرائیل نمی تواند همسایگان مجهز از سر تا پا به انواع تسلیحات مدرن را بیخ گوش خود تحمل کند . با وجود آنکه این سناریو باید مولود تغییری در دستگاه دیپلماسی اسرائیل باشد اما شواهد امر که خلاف این مساله را نشان می دهد.

تحلیل گران اسرائیلی ادعا می کنند که با توجه به متوقف شدن برنامه هسته ای ایران و گمانه زنی ها در خصوص عدم سرعت گیری آن تا سال 2015 میلادی ، به نظر می رسد که پتانسیل درگیری میان حزب الله لبنان و اسرائیل بسیار پر رنگ تر است . دولت باراک اوباما گمان می کند که با مانورهای سیاسی و در منگنه قرار دادن حزب الله لبنان می تواند دست این گروه را از توسل به گزینه نظامی دور کند. اشتباه باراک اوباما اما از این منظر است که مخالفان حزب الله لبنان از منظر توان نظامی بسیار ضعیف تر از شاخه نظامی این حزب هستند و به همین دلیل نتیجه دادگاه حریری نمی تواند حزب الله لبنان را در منگنه قرار دهد. علاوه بر این حزب الله به خوبی می داند که هرگونه حمله اسرائیل به لبنان می تواند نقظه پایانی بر اختلاف های داخلی باشد . باراک اوباما در حال حاضر تنها یک گزینه دارد و آن هم تلاش برای برقراری صلحی است فراگیر. صلحی که یک پای آن هم سوریه است .48
گاردین 14 ژانویه / ترجمه : سارا معصومی

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 123475

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
1 + 12 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • م حسام از لبنان LB ۱۵:۲۳ - ۱۳۸۹/۱۰/۲۵
    0 0
    فان حزب الله هم الغالبون