فرهاد عشوندی: روی تابلوی ورودی روستا عکس قهرمان شان را چاپ کردهاند. پسر متولد سال ۷۳ روستای لپو صحرا. آخرین طلایی المپیک ایران در کشتی آزاد که پس از ۱۶ سال طلسم مان را شکست.
حسن یزدانی، او که پلنگ جویبارش مینامیم. سال ۹۸ برای، او وخانواده اش با حادثهای ناگوار آغاز شده است. مثل باقی مردم روستا. مثل تقریبا همه مردم بخشهای شرقی استان مازندران و شهرهای حاشیه دریای خزر در خلیج گرگان، میانکاله، بهشهر و تقریبا همه شهرها و روستاهای پایین دستی دامنه شمالی البرز از بابلسر تا ابتدای خراسان شمالی.
همه چیز از ابرهای سیاه روزهای پایانی اسفند ۹۷ آغاز شد. بارش بیش از ۱۳۰ میلیمتر باران در یک شب و موجهای خروشان آب.
ابرها که آمدند!
ابرهایی که ۲۷ اسفند سر رسیدند، بیشتر از همه در جنگلزارهای ارتفاعات جاده هراز و فیروزکوه بارش داشتند. طوری که در گدوک در کمتر از ۲۴ ساعت یک متر برف جدید روی زمین نشسته بود.
سستی خاک های جنگلی که حاصل قطع بیرویه درختان بوده، رانش زمین و افتادن درختان روی ماشینها را به همراه داشت. اینگونه بود که سیل در روزهای پایانی سال ۹۷ قربانی هم گرفت.
باران و سیل اما مشکلش بزرگترش تسخیر خانههای روستاییان پایین دست رودخانهها بود.
جایی که تنها در مازندران در ۴ روز، ۵ قربانی گرفت و بیش از ۶ هزار خانوار روستایی را بی سرپناه کرد.
مشکلات متعدد ناشی از قطع دسترسی به سیل زدگان در روستاهای بین گلستان و مازندران سبب شده تا مردم این مناطق سال جدید را با کابوس آغاز کنند.
سیل دقیقا با مازندران چه کرد؟
همزمانی این سیل ناگهانی با مسافرتهای نوروزی چالشی بزررگتر برای نیروهای امدادی هم ایجاد کرده است . اکبری مدیر هلال احمر مازندران که در ۷۲ ساعت گذشته از ستاد مدیریت بحران ، این اتفاقات تلخ را رصد میکرده درباره آنچه تاعصر دیروز برای کمک به سیل زدگان مازندرانی رخ داده اینگونه به خبرآنلاین گزارش میدهد:«عملکرد جمعیت هلال احمر استان مازندران در حوادث برف و کولاک و سیل و آبگرفتگی تاریخ 97/12/26 لغایت اول فروردین ۹۸:
تعداد شهرهای دچار حادثه شده : 12
چالوس : محور کندوان (حدفاصل منطقه ولی آباد تا تونل کندوان)
آمل : محور هراز (حدفاصل امام زاده هاشم تا گزنک و رینه)
ساری : محور های کیاسر به سمنان ( حدفاصل کیاسر به تلمادره )محور ساری به محمدآباد ( حدفاصل سد شهیدرجایی به محمدآباد )و سطح شهر و مناطق روستایی (پنبه چوله ، اسفندان ، آبمال،آکند، شیخ علی محله ، سوته ، داراب کلا ، کرده خیل ، حمید آباد ، فرح آباد ، مهدی آباد ، بهار آباد ،موزی باغ،مرزیب، نصیرآباد، حسن آباد،تازه آباد، شریف آباد، جناسم)
نکا : روستاهای کمیشان و کلبستون و زرندین و کلت و خورشید و امامیه و بایه کلا
سیمرغ (کیاکلا) : سطح شهر و مناطق (رکنی کلا و نجارکلا و تالارپشت و مری ،برج خیل ، پایین برج خیل و ملاکلا و پایین دسته)
بابل : جاده گنج افروز روستای تاریکلا
سوادکوه : سطح شهر زیراب ( مناطق روستایی سرخ کلا ، آزادمهر ،قادیکلا ، عالیه کلا ، بالازیراب و خواجه کلا ) و سطح شهر پل سفید و روستاهای پل سفید ( فلورد و رجه) ،محور سوادکوه ( حدفاصل پل سفید تا گدوک )
نوشهر : منطقه کجور
بابلسر : روستاهای کالش کلا ، منگلاب، سرخ دشت، روشندان ،کرفون، انارمرز و عزیزک
گلوگاه : سطح شهر و روستای خورشیدکلا و محور گلوگاه به دامغان
بهشهر : سطح شهر و حسین آباد
جویبار : روستاهای میستان ، شهنه کلا ، انارمرز ،لپو صحرا، دونه چال ونفت چال ، عروسی کتی ، مشک آباد ، پایین مشک آباد ، تالش محله.
دریا وسط خانهها
اینجا حالا انارمرز است. روستایی که از روز بارش باران سیل آسا آبش قطع شده. پیرمرد تراکتورش را آورده کمک ماموران اداره آب و میگوید:«دو شب به عید باران شد. خیلی شدید. آب راه افتاد . از سمت کیا کلا آب بود که آمد سمت خانههای مان. سد ها نشکستند.فقط آب باران بود. چند تا روستا که خانههایش کف کرسی بودند کلا رفته زیر آب. جالیزهای خیار و توت فرنگی از بین رفتند. مرکبات هم آب برده. آنهایی که خزانه های شالیشان را زودتر زده بودند هم ، شالیهایشان را آب برده ولی شکر خدا کسی نمرده است. اما می بینید که انگار دریا وسط خانههای مردم است.
این تنها بخشهای استان مازندران بودند که در اثر بارش از سیل آسیب دیدند و شرایط در استان همجوار یعنی گلستان به مراتب بدتر بود.
آب در خانه قهرمان
حسن یزدانی اگر تهران نباشد و اردو کنار خانوادهاش است. خانه پدری در روستای لپو صحرا ، جایی در دشت جویبار میان ساحل چپکرود و جنگلهای کیاکلا.
او با خانواده احتمالا مثل بقیه روستا نشسته بودند به زندگی و استراحتشان که دریا دریا آب جاری شد به زندگیشان . باران می بارید اما نه این قدر که اینچنین سیل شود. او دیروز صحنههایی از آنچه بر سر روستایش آمده را در اینستایش منتشر کرد و گلایه کرد از اینکه رسانه ملی انگار نه انگار که برای هم استانیهایش چنین حادثه ای رخ داده است. حسن روز دوم عیدهمراه بااعضای خانواده ، در خانه پدری را که آب گرفته بود، باز گذاشته بودند و روشتا را در آب رها کرده بودند. آنها به خانه برادر بزرگترش در ساری رفته بودند و دامهایشان را هم برده بودند نزدیکی ساحل . این روایتی است که روستاییان تعریف می کردند.
چه شد که روستا دریا شد؟
لپو صحرا دشتی زیباست پر از زمینهایی که باید برای کشت برنج آماده شوند. جایی که بهترین درختهای پرتغال و دشتهای کشت توتفرنگی بی نظیر دارد. این دشت اما چطور زیر آب رفت؟ یکی از اهالی محلی می گوید:«باران شدیدی بود. سدهای ولی نه اینقدر که درمنطقه ما سیل بیاید.»
پسر جوان جویباری کهاز تهران با خانواده برای تعطیلات عید آمده و سالیک به دست وسط سیلاب شانسش را برای گرفتن ماهی سفید امتحان میکند ، توضیح میدهد:«این منطقه رودخانه بزرگ ندارد. سیاهرود قائمشهر، بابلرود و تجن ساری همه از ما دور هستند. اینجا پر نهر و جویهای کوچک است و اصلا اسم شهر از همین جویها گرفته شده . سیل هم به این دلیل جاری شد که این جویها سرریز شدند.»
تقریبا ورودی روستای لپو صحرا پر بود از ماهیگیرانی که سالیک به دست ایستاده بودند به صید .دو اتفاق مجالی شده بود برایدرامان ماندگان از سیل تاسرگرم صید ماهی باشند. شکستن یا باز شدن آببندها و سدهای خاکی که پر هستند از ماهیهای پرورشی و البته سرریز شدن رودخانهها به مزارع. رودخانههای منتهی به دریا اینروزها پر است ماهیهای سفید مشغول تخمریزی ، خود این صیاد میگوید:«کلی ماهی در آبهاست.خیلیها تور زدهاند و دارند ماهی میگیرند و خیلیهای دیگر هم با سالیک به آب زده اند. کلی هم ماهیهای سفید و کپور گرفته اند.»
ترسیدند سدها بشکند، زندگی ما را آب برد!
دامداری که خانهاش درست چسبیده به خانه حسن یزدانی میگوید:«سه روز قبل باران گرفت. ولی باران این قدری نبود که سیل شود و زندگیمان را ببرد. میبینید که تمام طویلههایمان نابود شده. گاوهایم را بردم در خانه. گوسفندها را بردیم لب ساحل. مرغ و خروسها و بره های کوچک هم که هلاک شدند.»
اما چه شد که این اتفاق افتاد؟ دلیل سیل چه بود؟ او میگوید:«سال قبل کم آبی شده بود. امسال بالادست رودخانهها کلی آببند زدند. باران که شدید شد، از ترس شکستن سدها ، آب را ول کردند توی دشت و زندگی ما خراب شد.»
مشکل سیل زدگان مازندرانی چیست؟
دوم فروردین که آفتاب شده بود ، وضعیت در روستاهای مازندران کمی بهتر بود. دیگر شرایط بحران نبود. مرد روستایی که روی موتورش نشسته میگوید:«خدا به هلالاحمر خیر بدهد. در آن باران خوب به ما رسیدند. کار زیادی که نمیشد کرد ولی کنارمان بودند. غذا و پتو رساندند. در تخلیه مردم هم کمک امدادی کردند.»
او مثل سایر اهالی روستا از این میگویند که استاندار، فرماندار و نمایندگان به مناطق سیل زده رفته بودند و کنار مردم بودند. ولی مشکل حالا خسارتهایی است که وارد شده . روستاییان میگویند با دو میلیون کمک بلاعوض حتی خسارت یکی از گوسفندهای تلفشده شان هم بر نمیگردد و این تنها یکی از کمترین آسیبهای سیل است به زندگیشان درست وسط تعطیلات عید.
چشم امید به دولت
استاندار اما امیدوار است پس از بازدید رئیس ستاد بحران، وزیر اقتصاد و احتمالا معاون اول که در مسیر حضور در مناطق سیلزده هستند، بتواند اعتبارات بلاعوض بیشتری برای مردم بگیرد. او که از لحظه اول شروع سیل در مناطق سیلزده بوده میگوید:«راستش بخشی از مشکل این بود که سیل درست همزمان شد با آغاز سفرهای نوروزی و سیل سفرهای مسافران نوروزی به استان که خودش نیاز به تمهیداتش را دارد.»
در کمتر از بیست و چهار ساعت او درخواست کرد تا به این حادثه نگاه ملی شود و حالا شرایط در استانش کمی بهتر است.
در گلستان اما هنوز مردم اسیر سیلاب هستند.هنوز گمیشان و آققلا در محاصره آب است. چیزی که اقلا در مازندران حل شده.
41231
نظر شما