فائزه عباسی: در طول چهل سال گذشته تا امروز ۳۲ انتخابات از مجلس گرفته تا ریاست جمهوری را پشتسر گذاشتیم. در طول همه این انتخاباتها حکایت احزاب و جریانهای سیاسی تقریبا یک چیز و آن رسیدن به قدرت بود. در ابن میان بازی جناحهای سیاسی از راست و چپ متفاوت بوده است و گاهی کفه ترازو به سمت اصلاحطلبان سنگینی کرده و گاهی هم وزنه اصولگرایان سنگنینتر شده است. با وجود همه فراز و نشیبها اما از مجلس سوم به بعد که ساز و کاری به نام نظارت استصوابی روی کار آمد تقریبا سهم اصولگرایان در کسب کرسیهای مجلس بیشتر از جریان رقیب بود و تقریبا میتوان گفت به جز مجلس ششم همواره اصولگرایان اکثریت مجلس را در اختیار داشتهاند. البته از سوی دیگر در جریان رسیدن به ساختمان خیابان پاستور اصلاحطلبان موفقتر عمل کردهاند و جریان راست فقط دو دوره توانست سکان قوه مجریه را به دست بگیرد. هرچند اصولگرایان در رسیدن به مجلس در بیشتر موارد پیروز میدان رقابت بودند اما حداقل بعد از ۱۲ سال در دهمین انتخابات مجلس ورق به سود رقیبشان برگشت و آنها بازی انتخابات ۹۴ را واگذار کردند و حتی غلامعلی حدادعادل به عنوان سرلیست اصولگرایان از ورود به مجلس بازماند. حال که صدای پای انتخابات ۹۸ و مجلس به گوش میرسد شاید بد نباشد بازخوانی داشته باشیم از آنچه چهار سال پیش در اردوگاه اصولگرایی گذشت.
سنگ بنای وحدت در شورای وحدت
سال ۹۲ فکرش را هم نمیکردند انتخابات ریاست جمهوری را به رقیب واگذار کنند. با رد صلاحیت هاشمی رفسنجانی در جریان یازدهمین انتخابات ریاست جمهوری، اصولگرایان نفس راحتی کشیدند و دیگر کسی را حریف خود نمیدانستند. ولایتی، قالیباف و حدادعادل هم که مثلث اصولگرایان را در انتخابات سال ۹۲ تشکیل داده بودند، قرار بود از میان آنها فقط یکی در میدان بماند و رای جناح راست یککاسه شود اما این اتفاق رخ نداد و به جز حدادعادل هیچکسی حاضر نشد گود رقابت را ترک کند؛ از این به بعدش دیگر حدس زدن نتیجه سخت نبود. در آن شرایط اصولگرایان که دولت را از دست داده بودند خیز برداشتند تا تنها سنگرشان یعنی مجلس را حفظ کنند. برای همین هم بود که اتفاقا انتخابات مجلس دهم برای آنها زودتر از هر زمان دیگر شروع شد. از آن تاریخ به بعد فقط کلیدواژه وحدت بود که به گوش میرسید. در این میان، حدادعادل که به نماد اخلاقمدارترین فرد و پایبند به تعهدات در جریان اصولگرایی شناخته شده بود، برای انتخابات مجلس دهم به عنوان لیدر مسوولیت وحدت اصولگرایان را به عهده گرفت. در همان مقطع بود که شورای ۲۲ نفره برای رسیدن یک فهرست واحد آن هم با محوریت غلامعلی حداد عادل و آیتالله موحدی کرمانی شکل گرفت.
حذف و اضافههای لیست ۳۰ نفره
مدتی از تشکیل شورای ۲۲ نفره نگذشته بود که حدادعادل سخنگوی شورای ائتلاف اصولگرایان از رسیدن به یک لیست مشخص خبر داد. او در ۴ بهمن ۹۴ و در اولین نشست خبری این شورا گفت: «امروز اعلام می کنیم که این شورا که ۲۲ نفر عضو داشت، پس از ۹ جلسه به یک فهرست واحد ۳۰ نفره از نامزدهای اصولگرا برای انتخابات مجلس دهم دست پیدا کرده است.» او با اشاره به حضور ۴ روحانی و ۶ خانم در لیست اصولگرایان تهران گفت: «۱۲ نفر از این فهرست جدید هستند که قبلا سابقه نمایندگی نداشتهاند و ما سعی کردیم در ترکیب متوازنی بین کسانی که دارای سابقه نمایندگی هستند و چهرههای جدید ایجاد کنیم.»
البته این تغییر چهرههای لیست که حدادعادل از آن سخن گفت تا آخرین روزهای منتهی به انتخابات ادامه داشت. ائتلاف اصولگرایان از ۳۰ نماینده تهران در مجلس نهم تنها ۱۷ نماینده را در فهرست خود جای داده است. در این میان محمدرضا باهنر، علیرضا مرندی، روح الله حسینان، علی اصغر زارعی در انتخابات مجلس دهم ثبت نام نکردند و افرادی هم مانند حمید رسایی عضو جبهه پایداری هم از سوی هیات های اجرایی و نظارت و شورای نگهبان رد صلاحیت شده است. اما از میان نمایندگان اصولگرای مجلس نهم که هم ثبت نام کرده و هم تائید صلاحیت شده اند، حسین طلا، بیژن نوباوه، سید مهدی هاشمی و مهدی کوچک زاده، نمایندگان نزدیک به جبهه پایداری و همچنین حسین مظفر، رئیس ستاد محمدباقر قالیباف در انتخابات ریاست جمهوری ۹۲ از فهرست احتمالی ائتلاف اصولگرایان حذف شده بودند. البته روزهای آخر لیست ائتلاف بزرگ اصولگرایان با تغییر مواجه شد و بیژن نوباوه که از لیست جا مانده بود نامش در بین نامزدهای جناح راست برای تهران به چشم میخورد از سوی دیگر حزب موتلفه که جولایی را معرفی کرده بود گویا از این انتخاب پشیمان شد برای همین در اصلاحیه ای نام محمدنبی حبیبی دبیرکل حزب موتلفه جایگزین جولایی شد.
اختلاف کار خودش را کرد
دو روز مانده به انتخابات مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان رهبری افرادی که از لیست اصولگرایان جا مانده بودند نتوانستند این موضوع را هضم کنند. برای همین به جای بخشیدن عطای انتخابات آن هم به سود ائتلاف راه لیستهای دیگر را در پیش گرفتند. مثلا غفوری فرد وارد لیست علی مطهری که در آن مقطع به نام لیست صدای ملت منتشر شده بود جای گرفت. اما این رفتن در لیست دیگری تنها یک روی سکه بازی خراب کنهای راستی بود چراکه چند ساعت مانده به پایان مهلت تبلیغات لیستی آن هم در حجم وسیع به نام لیست ۳۰ +۵ منتشر شد. در این لیست سید شهاب الدین صدر، سید مهدی هاشمی، حسین طلا، حسن بیادی و مهدی کوچک زاده هم اضافه شدند. در نگاه اول این تصور پیش آمد که شاید آتش اختلافات در اردوگاه اصولگرایی آنقدر زبانه کشیده است که شورای وحدت تصمیم گرفته تا برای کاهش اختلافات این ۵ نفر را هم به لیست اضافه کرده است. طولی نکشید که غلامعلی حدادعادل سخنگوی ائتلاف انتشار لیست ۳۵ نفره را جعلی دانست و آن را تکذیب کرد. او گفت: «فهرست جعلی۳۵نفره مصداق بارز بداخلاقی انتخاباتی است.بعضی باانتشار لیست های مشابه و جعلی به دنبال تخریب ائتلاف هستند و میطلبد مردم باهشیاری مراقب این گونه روشها باشند. مثلا لیستی ۳۵نفره منتشر می کنند که ۳۰نفر ائتلاف در آن هست و کسانی دیگر را به آن اضافه می کنند و می گویند حالا به ۳۰نفر رای دهید. ائتلاف اصولگرایان این گونه لیست ها را جعلی و مصداق بارز بداخلاقی انتخاباتی میداند.»
باخت- باخت اصولگرایان
جناح راست که در روزهای نخست عزم جزم کرده بود تا یک وحدت تمام عیار به نمایش بگذارد اما خروجی جلسات و تلاشهای آنها باز هم به یک وحدت ختم نشد. لیستهای موازی از یک سو و حضور مستقل از لیست هم از سوی دیگر قاتل جان ائتلاف شد. اینها در حالی بود که جناح رقیب یعنی اصلاحطلبان توانستند با همکاسه شدن با اصولگرایان معتدل یک وحدت یکرنگ ایجاد کنند و همین موضوع باعث شد اصولگرایان نه تنها بازی انتخابات مجلس را ۳۰ بر هیچ به رقیب واگذار کنند بلکه انتخابات مجلس خبرگان را هم جا ماندند و فقط آیتالله جنتی بود که توانست از لیست اصولگرایان به مجلس خبرگان راه پیدا کند.
۲۳۲۱۶
نظر شما