محمدعلی حیاتی

وزارت آموزش و پرورش در چهارسال اخیر با مشکلات زیادی روبه‌رو بود که بخشی از آن در گذشته ریشه داشت، مشکلاتی که هرچند مسئولان این وزارت سعی کردند برطرفشان کنند ولی انگار راه زیادی داشت تا برطرف شدن. مسائل مالی، بدهی‌های زیاد این وزارتخانه، مازاد منابع انسانی، ساختار تشکیلاتی وزارت آموزش و پرورش و. . . از جمله مشکلات این وزارتخانه است. آموزش و پرورش در چند سال اخیر با مسئله بزرگی درخصوص پرداخت مطالبات فرهنگیان روبه‌رو بوده است، هرچند تلاش‌هایی برای رفع این مشکل صورت گرفت ولی هنوز هم گلایه‌های زیادی از زبان معلمان در این خصوص به گوش می‌رسد.

مشکل نیروی انسانی نیز که به آن اشاره شد از پرمسئله‌ترین مشکلات پیش آمده در چهارسال فعالیت این وزارتخانه بود؛ چرا که متأسفانه این وزارت برای تأمین نیروی انسانی خود از نیروی مردم استفاده می‌کند که نمود بارز آن در فعالیت نیروهای حق‌التدریسی ونیروی‌های آزاد است و همین مسئله هم باعث شده که به خاطر زیاد بودن تعداد این افراد، مشکلات زیادی برای حقوق و استخدامشان به وجود بیاید. هرچند در سال‌های اخیر آموزش و پرورش سعی کرده مراکز تربیت معلم را که سال‌ها بود به بوته فراموشی سپرده شده بود، احیا کند و اقدامات بعضاً خوبی هم در این مورد انجام داد، مانند ارتقا دادن مدرک آن از کاردانی به کارشناسی، اما باز هم نتوانست در این موضوع به جایگاه خوب و قابل قبولی برسد.

بحث دیگر موضوع قانون خدمات کشوری (نظام پرداخت هماهنگ) بود که اجرایی نشدنش سال به سال معترضان بیشتری را متوجه خود کرد، چرا همیشه پروسه تنظیم و ابلاغ و اجرای قوانین طول می‌کشد و در این مورد دیدیم که بیشتر طول کشید و نارضایتی بسیاری از معلمان را با خود داشت.

بحث دیگر، موضوع تغییر بنیادی درآموزش و پرورش با توجه به ضرورتی که احساس می‌شود، است. تغییر در ساختارآموزشی، اداری و تشکیلاتی بود که حالا دیگر سال‌هاست که نیازمند توجه مسئولان به خود است. هرچند از سال پیش ستادی در این مورد تشکیل شده است که موارد این تغییرات را بررسی کند ولی هنوز در موارد ابتدایی مانده و واجرایی نشده است.

بزرگترین مشکلی که باید در مورد وزارت آموزش و پرورش به آن اشاره کرد این است که اصولاً و به طور کلی نظام آموزش ما متمرکز است، چرا تمامی موارد استخدام، نقل و انتقال معلمان، بازنشستگی آنان و. . . درحیطه وزیر است و از طرف دیگر همه امور در تهران متمرکز شده است.

از سوی دیگر در چهارسال اخیر ما شاهد تزلزل مدیریت در همه امور کشور بودیم. در وزارت آموزش و پرورش نیز تغییر مداوم وزیر و به دنبال آن معاونان و دیگر کارمندان این وزارتخانه باعث شد که تزلزل بزرگی در برنامه‌ها، سیاست‌ها وعملکرد اتفاق بیفتد و همین مسئله باعث شد کارها به صورت اصولی پیش نرود.

هم اکنون سازمان‌های مختلفی وابسته به وزارت آموزش و پرورش به موازات هم و به شکل جزیره‌ای فعالیت می‌کنند و مجموعه ستادی آن نیز هم برنامه‌ریزی، هم نظارت و هم اجرا را برعهده دارد، در حالی که این نوع مدیریت مشکلات عدیده‌ای را پیش رو گذاشته است، ضمن آن مدرسه و کادر اجرایی آن و دانش آموزان به عنوان کانون فعالیت فقط مجری دستورالعمل‌هایی هستند که از پایتخت صادر می‌شود، در حالی که باید آنها بیشترین نقش را در فرآیند تعلیم و تربیت ایفا کنند، همچنین نرم افزارهای آموزش و پرورش همچون کتاب‌ها و برنامه‌ریزی‌های درسی باید بازنگری شوند، چرا که برای تربیت نیروی مورد انتظار جامعه و شهروند نظام اسلامی اولین جایی که باید مورد توجه قرار گیرد، کتاب‌های درسی است.  

نیازی نیست که متصدی همه مسائل ریز و درشت در مجموعه آموزش و پرورش باشیم، درحالی که باید حضور بخش غیردولتی را پررنگ کنیم، به گونه‌ای که ۲۰ سال است مدارس غیردولتی آغاز به کار کرده‌اند، اما به خاطر نگرش‌های غلط نتوانسته‌ایم بیش از هفت درصد جمعیت دانش آموزی کشور را زیر پوشش قرار دهیم. البته باید گفت با کیفیت فعلی نیروی انسانی هم به اهداف تحول بنیادین نمی‌رسیم، چرا که آنان هم باید تخصص لازم را داشته باشند و هم تعهد لازم را بپذیرند. برهمین اساس مراکز تربیت معلم باید مورد بازنگری عمیق قرار گیرند.

ضمناً شیوه ارزشیابی دانش آموزان هم باید دگرگون شود، چرا که شیوه فعلی برگزاری امتحانات و سنجش توانایی‌های آنها نمی‌تواند انگیزه قوی را برای درک مطلب فراهم آورد، بنابراین برای رسیدن به تحول بنیادین، تحول و دگرگونی در همه ابعاد نظام آموزشی نیاز است.

مخبرکمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 12602

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
4 + 12 =