هفت اقدام عملی امام یازدهم برای عصر غیبت

آگاهی بخشی به مردم برای نجات از تفرقه ها، سوءباورها و ناامیدی های حاصله از غیبت امام غایب، مسئولیتی بزرگ بر دوش همه ائمه(ع)، به ویژه امام حسن عسکری(ع) بود.

فشارها در عصر امام عسکری(ع) به قدری بود که سه پیشوای بزرگ شیعه که در مرکز حکومت آنها (سامراء) می زیستند، با عمر کوتاهی به شهادت رسیدند؛ ولی در این میان، فشارها و محدودیتهای زمان امام حسن عسکری علیه السلام به دو علت از دو پیشوای قبلی بیش تر بود:

1- در زمان امام عسکری علیه السلام شیعه به صورت یک قدرت عظیم و دارای باورهای عمیق، در عراق در آمده بود و مردم می دانستند که این گروه به خلفای وقت معترض بوده، حکومت هیچ یک از عباسیان را مشروع و قانونی نمی دانند؛ بلکه معتقدند امامت الهی تنها در فرزندان حضرت علی علیه السلام مشروع است و در آن زمان شخصیت ممتاز این خانواده، امام عسکری علیه السلام بود. گواه قدرت اعتقادی شیعیان، اعتراف «عبیدالله»، وزیر «معتمد» عباسی به این موضوع است.

توضیح اینکه: پس از شهادت امام عسکری علیه السلام، برادرش جعفر نزد عبیدالله رفت و گفت: منصب برادرم را به من واگذار! من در برابر آن سالیانه بیست هزار دینار به تو می دهم. وزیر به او پرخاش کرد و گفت: احمق! خلیفه آنقدر به روی کسانی که پدر و برادر تو را امام می دانند شمشیر کشید تا بلکه بتواند آنان را از این عقیده برگرداند؛ ولی نتوانست، و با تمام کوششهایی که کرد، توفیقی به دست نیاورد، اینک اگر تو در نظر شیعیان امام باشی، نیازی به خلیفه و غیر خلیفه نداری و اگر در نظر آنان چنین مقامی نداشته باشی، کوشش ما در این راه کوچک ترین فایده ای نخواهد داشت.

2- طبق روایات و اخبار متواتر، خاندان عباسی و پیروان آنان می دانستند مهدی موعود علیه السلام که محوکنندۀ حکومتهای خودکامه است، از نسل حضرت عسکری علیه السلام است، به همین دلیل پیوسته مراقب وضع زندگی او بودند تا بتوانند فرزند او را به چنگ آورده، نابود کنند؛ ولی همچون تلاش بیهودۀ فرعونیان برای نابودی حضرت موسی علیه السلام، راه به جایی نبردند.

به همین دلیل فشار بر پیشوای یازدهم فوق العاده شدید بود و از هر طرف او را تحت کنترل و نظارت داشتند. حکومت عباسی به قدری از نفوذ و موقعیت مهم اجتماعی امام نگران بود که حضرت را ناگزیر کرده بود هر هفته روزهای دوشنبه و پنجشنبه در دربار حاضر شوند. البته، به رغم نیت پلید خلیفه، هر بار که امام رفت و آمد می کردند، هزاران نفر جمعیت مشتاق در مسیر حرکت امام اجتماع می کردند و چنان ابراز احساسات می نمودند که از کثرت جمعیت، راه ها بند می آمد و عبور و مرور قطع می شد، و به محض آنکه حضرت را مشاهده می کردند، سر و صدا خاموش می شد و برای حضرت راه باز می کردند و پس از عبور امام، وضع به حال طبیعی بر می گشت.
شیخ طوسی(ره) می گوید: دربار عباسی به قدری وحشت داشت که به این مقدار کفایت نکرد؛ بلکه «معتز» امام را بازداشت و زندانی کرد و حتی به «سعید حاجب» دستور داد که امام را به سمت کوفه حرکت داده و در راه او را به قتل برساند؛ ولی پس از سه روز، ترکان خود او را به هلاکت رساندند. پس از او «مهتدی» نیز امام را بازداشت و زندانی کرد و تصمیم به قتل حضرت داشت که خداوند مهلت نداد و ترکان بر ضد او نیز شوریدند و وی را به قتل رساندند.

گوشه ای از فعالیت های امام عسکری(ع)
امام عسکری علیه السلام با وجود تمام این فشارها و کنترل های بی وقفۀ حکومت عباسی، یک سلسله فعالیت های سیاسی، اجتماعی و علمی در جهت حفظ اسلام و مبارزه با افکار ضد اسلامی انجام می داد که می توان بعضی از آنها را بدین گونه خلاصه کرد:

1- کوشش های علمی در دفاع از اسلام و رد اشکال ها و شبهات مخالفان، و نیز تبیین اندیشۀ صحیح اسلامی؛

2- ایجاد شبکۀ ارتباطی با شیعیان مناطق مختلف، از طریق تعیین نمایندگان و اعزام پیک ها و ارسال پیام ها؛

3- فعالیتهای سرّی سیاسی، به رغم تمامی کنترل ها و مراقبت های حکومت عباسی؛

4- حمایت و پشتیبانی مالی از شیعیان، به ویژه یاران خاص خود؛

5- تقویت و توجیه سیاسی رجال و عناصر مهم شیعه در برابر مشکلات؛

6- استفادۀ گسترده از آگاهی غیبی برای جلب منکران امامت و دلگرمی شیعیان؛

7- آماده سازی شیعیان برای دوران غیبت فرزند خود، امام دوازدهم علیه السلام.

امام عسکری علیه السلام به رغم تمامی محدودیتها و کنترلهایی که از طرف دستگاه خلافت به عمل می آمد، فعالیتهای سرّی سیاسی هدفمندی را رهبری می کرد که با گزینش شیوه های بسیار ظریف پنهانکاری، از چشم بیدار و مراقب جاسوسان دربار به دور می ماند.

در این زمینه نمونه های فراوانی به چشم می خورد که در ذیل به دو مورد آن اشاره می کنیم:

1- «عثمان بن سعید ثمری» که از نزدیک ترین و صمیمی ترین یاران امام بود و بعدها به افتخار نیابت امام دوازدهم علیه السلام در غیبت صغری نایل گردید، زیر پوشش روغن فروشی فعالیت می کرد. شیعیان و پیروان امام عسکری علیه السلام اموالی را که می خواستند به امام تحویل دهند، به او می رساندند و وی آنها را در ظرفها و مشکهای روغن قرار داده، به حضور امام می رساند.

2- «داود بن اسود» خدمتگزار امام که مأمور هیزم کشی و گرم کردن حمام خانۀ حضرت عسکری علیه السلام بود، می گوید: روزی امام مرا خواست و چوب مدور بلند و کلفتی مانند پایۀ در به من داد و فرمود: این چوب را بگیر و نزد «عثمان بن سعید» ببر و به او بده. من چوب را گرفته روانه شدم. در راه به یک نفر سقا برخوردم. قاطر او راه مرا بست. سقا از من خواست حیوان را کنار بزنم. من چوب را بلند کردم و به قاطر زدم. چوب شکست و وقتی محل شکستگی آن را نگاه کردم، چشمم به نامه هایی افتاد که در داخل چوب بود. به سرعت چوب را زیر بغل گرفته و برگشتم و سقا مرا به باد فحش و ناسزا گرفت.

وقتی به در خانۀ امام رسیدم «عیسی»، خدمتگزار امام، کنار در به استقبالم آمد و گفت: آقا و سرورت می گوید: چرا قاطر را زدی و چوب را شکستی؟ گفتم: نمی دانستم داخل چوب چیست؟ امام فرمود: چرا کاری می کنی که مجبور به عذرخواهی شوی؟ مبادا بعد از این چنین کاری کنی. اگر شنیدی کسی به ما ناسزا می گوید، راه خود را بگیر و برو و با او مشاجره نکن. ما در شهر بد و دیار بدی به سر می بریم. تو فقط کار خود را بکن و بدان که گزارش کارهایت به ما می رسد.

اما به یمن وجود امام و زحمات ایشان، امروزه برکات ارزنده و دانشمندان و کتابهای پرباری را از آن امام گرامی به یادگار داریم. شیخ طوسی علیه السلام تعداد شاگردان و وکلای حضرت عسکری علیه السلام را متجاوز از صد نفر ثبت کرده است که در میان آنان چهره ها و شخصیتهای برجسته و وارسته ای مانند: احمد بن اسحاق اشعری قمی، ابوهاشم داود بن قاسم جعفری، عبدالله بن جعفر حمیری،  ابو عمرو عثمان بن سعید ثمری، علی بن جعفر و محمد بن حسن صفار به چشم می خورند.

/6262

کد خبر 1318088

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

آخرین اخبار

پربیننده‌ترین