۰ نفر
۲ اسفند ۱۳۸۹ - ۱۳:۴۰

آمریکا در یک دهه گذشته تمام تلاش خود را برای تغییر دادن خاورمیانه به کار گرفت اما ره به جایی نبرد

آندرو جی باسوویچ
خیزش های عمومی در جهان عرب استراتژی ایالات متحده در منطقه در دهه گذشته را به سخره گرفت. اعراب برای تغییر به پتانسیل خود اکتفا کردند و البته از وسایل در اختیار خود هم استفاده کردند. جورج بوش رئیس جمهوری سابق ایالات متحده شعار مبارزه با ترور را داد و البته که منظور وی هم از این شعار کشورهای حاضر در خاورمیانه و جهان عرب بودند. اکنون همین مردمان ابتکار بازی را در دست گرفته اند و مبارزه با آمریکا را به تصویر کشیدند.

یازدهم سپتامبر 2001 را به یاد دارید.سیلی از توجیهات به راه افتاده بود. بر اساس نخستین فرضیه هر حمله دیگری که به ایالات متحده انجام می گرفت بدین معنا بود که قطعا ساختار قدرت در خاورمیانه باید تغییر کند. مدافعان این فرضیه تاکید داشتند که مسلمانان نمی توانند به تنهایی تغییر را در سرزمین های خود عملی کنند و در این مسیر ایالات متحده باید نقش موتور انها را بازی کند. بر همین اساس آزادی تنها باید از تفنگ سربازان آمریکایی شلیک شود. در افغانستان،پاکستان و عراق تلاش های ایالات متحده برای تغییر با نتایج و دستاوردهای متفاوتی همراه بود.البته که هزینه این حرکات هم کم نبودند. تلفات سربازان آمریکایی کم نبود و البته بسیاری از شهرودان غیرنظامی هم در هرکدام از این کشورها قربانی شدند .در مقام قیاس باید تاکید کنیم که هزینه های ایالات متحده در منطقه خاورمیانه و آسیای میانه با دستاوردهای این کشور برابری ندارد . اکنون با تحولاتی که در خاورمیانه در حال شکل گیری است اثبات شد که آنچه آمریکا در تمام این سالها انجام داد ضرورتی نداشت و یا در بهترین حالت می توانیم آنها را سطحی و نه چندان عمیق بخوانیم. نه سال آمریکا بر دری کوبید که آن سوی آن خلا بود .

 اکنون همان در باز شده و البته به سوی شهروندان همان کشورها گشوده شده است .آنچه در یک ماه گذشته در تونس ، مصر ، لیبی و ده ها کشور مسلمان و عرب دیگر انجام گرفت نشان داد که نه تنها جهان اسلام برای تغییرات مهیا است بلکه این بار نسیم تغییرات از درون می وزد. انتقال قدرت چیزی نیست که دیگران بتوانند از کشوری دیگر نسخه ان را به داخل کشورها بفرستند. دموکراسی را نمی توان آمپولی دانست قابل تزریق. موج تغییر قابل کنترل نیست و البته که باید از درون شکل گیرد. مردمانی که ذیکتاتوری را تجربه می کنند دو دسته اند: انها که فقر اقتصادی کمر طاقت آنها را خم کرده و دسته ای که چندان هم فقیر نیستند اما نمی توانند بیش از این در برابر دیکتاتوری کمر خم کنند. هیچ کدام از این دو گروه هم برای ادامه مسیر به کمک ها و مربی گری واشنگتن نیاز ندارند. یک حقیقت را این روزهای خاورمیانه بسیار فریاد می کند: ما منتظر شما نیستیم که آزادی را به ما هدیه دهید آقایان آمریکایی.

بله، مسلمانان و ساکنان خاورمیانه و شمال آفریقا راه و رسم آزادی خواهی را خوب اموخته اند. موج آزادی خواهی آنها هم برای پیرشفت اندک نیازی به دلارهای آمریکایی ندارد .
اکنون در این فضا نمی توان پیش بینی کرد که آیا این حرکت های مردمی در نهایت منجر به روی کار آمدن دولت هایی می شود که هم دموکرات باشند و هم اسرائیل را تحمل کرده و البته با غرب هم دوست باشند. دولت رئیس جمهوری چهل و چهارم در مصر نقش عملی را بر عهده نداشت و در نتیجه نیازی نبود که گردانی با عنوان آزاد سازی مصر از واشنگتن راهی قاهره شود و جان و مال امریکا را خرج کند. این روزها دورنمای دموکراسی و تغییر در خاورمیانه بیش از هر زمان دیگری شفاف و روشن است . اگر از دوربین اعراب به ماجرا نگاه کنیم متوجه می شویم که تمامی تصاویر ذره ای از خوش بینی را در خود جای داده اند. اگر از لنز امریکایی ها نگاه کنیم شبحی از خوش بینی و بد بینی را می بینیم. امریکایی ها برای ایستادن در قسمت صحیح تاریخ، در یک ماه گذشته بیانیه های ضد و نقیض در خصوص تحولات خاورمیانه صادر کرده و البته موضع گیری های مشخصی هم نداشتند. با این همه شبکه الجزیره ای وجود داشت و دارد که حقیقت را به چشم مردم می آورد. آنچه که تحولات خاورمیانه به ما آموخت:


1. زمانی که بحث موشکافی تاریخ و نیت شناسی به میان می آید، سخن گفتن از جهانی تک قطبی و قدرتی ماورایی بسیار سخت است . یک تاریخ شناس آمریکایی در این خصوص می گوید: تاریخ در نگاه کلی در حقیقت قابی است که دست همگان در مدیریت ان باز است. اکنون این سخنان با اینترنت و شبکه های عمومی مجازی که انقلاب ها در خاورمیانه را شکل دادند، بسیار معنا دارد .


2. در تاریخ همواره خودبینی و تکبر سیاسی مجازات به همراه داشته است . شکست های آمریکا در عراق و افغانستان نه تنها قابل یادآوری است بلکه بازتاب هایی هم دارد . هزینه ای که آمریکا در خاورمیانه در این سالها پرداخت کرد چندان هم ضرورت نداشت. برای آنها که نبردهای بزدارنده را بهترین راه برای رسیدن به صلح و البته کوتاه ترین آنها می دانند تنها خاکسترهایی از خوش باوری باقی خواهد ماند.
البته آمریکایی ها می توانند یک نتیجه گیری به تفع خود هم داشته باشند . آنچه در قاهره ، صنعا، طرابلس رخ داد و همچنان هم جاری است نشان داد که رویاهای مردم در خاورمیانه با رویاهای آمریکایی ها چندان تفاوت ندارد . معترضان در قاهره هیچ کدام خواهان به روی کار آمدن اسامه بن لادن نیستند. این افراد سهم بیشتری از دموکراسی و اصلاحات می خواهند. آنچه در خاورمیانه رخ داد، نشان داد که اگر مردم به واقع دموکراسی بخواهند و اصلاحات اقتصادی و اجتماعی را واجب تر از نان شب بدانند، دیگر نیازی به حضور آمریکا برای آزاد سازی آنها نیست.
لس آنجلس تایمز 20 فوریه/ ترجمه: سارا معصومی

48

 

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 131874

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
9 + 3 =