مصطفی ملکیان در سخنانی به رمز و راز محبوبیت آیت الله طالقانی پرداخت و گفت: روحانیون باید خادم انسانها باشند. حوزه علمیه نباید مخدوم پرور باشد، بلکه باید خادم پرور باشد. اما امروز بعضاً برعکس آن چیزی را میبینیم که ما از پیامبر گرانقدر اسلام(ص) و تاریخ اولیای دین میدانیم.
به عنوان مثال، پیامبر چهره و ظاهری داشت که در جمع قابل شناسایی نبود و اما امروز بعضاً شرایطی معکوس وجود دارد. این تفاوت باعث بروز رفتارهایی از سوی برخی روحانیون میشود که خود را متفاوت از جامعه فرض میکنند اما در رفتار طالقانی و منتظری چنین رفتارهایی وجود نداشت و آنها در هر جمعی وارد میشدند سعی میکردند مانند عموم رفتار کنند.
وی عامل دیگر را به مسائل اخلاقی مربوط دانست و گفت: عامل دیگر به اخلاق و ارتباط آن با مناسک و شعائر بازمیگردد. باید بدانیم اخلاق در درجه اول است و مناسک و شعائر باید در استخدام اخلاق باشند. پیامبر و قرآن این را میگویند. اما ما فقط به مناسک و شعائر میپردازیم. اگر اخلاق را ترجیح بدهی بین مردم همدلی ایجاد میشود، زیرا اخلاق بین تمام انسانها مشترک است. ملکیان با بیان اینکه ما به حوزه علمیهای نیاز داریم که افرادی مانند طالقانی را بپروراند، ادامه داد: وقتی به امثال این شخصیتها نگاه میکنیم، میبینیم که آنان به هیچ عنوان احساس بینیازی به علوم مختلف و فلسفه نمیکردند.
فقر خودخواسته از دیگر عواملی بود که ملکیان به آن اشاره کرد و گفت: زمانی هست که کسی ثروت و مکنت ندارد، ولی زمانی هست که ثروت و درآمد دارد و میتواند مرفه زندگی کند، اما این کار را نمیکند، چون میخواهد فقر را برای مردم قابل تحمل کند. یعنی اگر نمیتواند فقر را به صورت عینی از میان ببرید، حداقل میتواند به صورت ذهنی این درد را برای فقرا کم کند. به عبارتی با اینکه میتواند مرفهانه زندگی کند، اما نهایتاً مثل متوسط مردم زندگی کنیم. وی با ذکر آخرین دلیل محبوبیت طالقانی در میان مردم تأکید کرد: دیگر ویژگی این افراد این است که زمان پریش نیستند.
زمان پریشی از آفتهای مهم است. با استناد عرض میکنم برخی روحانیون ما با دادگستری، دبستان، شناسنامه، خدمت نظام وظیفه مخالفت کردند، چون عقیده داشتند خلاف شرع است.
در همین قم در زمان رضاخان روحانیون ما با دوش حمام مخالفت کردند، چون میگفتند خلاف شرع است. در واقع آنها با هرچیز نویی مخالفت میکردند با اینکه هیچ پایه فقهی نداشت. وی در پایان گفت: این صحبتها از سر خیرخواهی است. اگر بناست دین در جامعه وجود داشته باشد، باید نمایندگان دین کاری کنند که مردم جذب شوند، نه اینکه خود دلیل دوری مردم از دین شوند.
طالقانی توحید را زیربنای توسعه میدانست
سعید مدنی جامعه شناس و پژوهشگر ارشد اجتماعی نیز به ارائه مختصری از مقاله خود با عنوان «آیا طالقانی توسعهگرا بود؟» پرداخت و با معرفی آیتالله طالقانی به عنوان یک مرجع فکری و فرهنگی در جامعه ایرانی درباره نوع نگاه او به توسعه گفت: مراجع فرهنگی در زمینه توسعه سه واکنش داشتند؛ کسانی که مسکوتند، یعنی در رابطه با توسعه هیچنظری ندارند، دیگرانی ضدتوسعه هستند و گروه سوم کسانی هستند که به توسعه کمک میکنند و پشتوانه نظری برای آن فراهم میکنند. دیدگاه گروه سوم محوریترین خط عبور سنت به مدرنیته است. این مدرس دانشگاه درباره مبانی فلسفی و نظری توسعه در آرای طالقانی بیان کرد: طالقانی توحید را زیربنای توسعه جامعه انسانی میدانست، در واقع نوع نگاه وی به توحید میتوانست با دنیای مدرن گره بخورد. طالقانی عقل و علم بشری را بر بنیانهای آزادی پی ریزی کرد و در تفسیر پرتویی از قرآن هم تأکید داشت که پیشرفت اولیه اسلام به همین دلیل بوده است. او اندیشههای علمی را به رسمیت میشناخت و در برنامه پرتویی از قرآن هم از منابع علمی مختلف استفاده میکرد. طالقانی برای تفکر و شناخت به طبیعت و دنیای مادی توجه میکرد و از فلسفه سیاسی برای تأمین مصلحت عمومی برخوردار بود.
نگاه طالقانی به زن
فاطمه گوارایی از فعالان حوزه زنان هم به ارائه مختصری از مقاله خود با عنوان «زن در اندیشه و عمل طالقانی» پرداخت و گفت: آیتالله طالقانی علاوه بر منشأ آفرینش انسان که واحد است به خود زن هم به عنوان یک عنصر مفید در جامعه نگاه میکرد.
او معتقد بود زن هم فارغ از جنسیت مانند مرد یک انسان آگاه و آزاد است. در انتخاب همسر، در حق زن در ازدواج و طلاق. آیتالله طالقانی تعدد زوجات را تحدید کرد و آنقدر محدودیت برای آن در نظر گرفت که عملاً امکان آن را سلب میکند. اما حالا میبینیم که 40 سال پس از طالقانی، دوباره بحث تعدد زوجات در جامعه جلوه پیدا میکند.
گوارایی با اشاره به تحولات دوران زندگانی طالقانی افزود: در زمان طالقانی مسأله زنان یک پله جلوتر میآید. اما در همین زمان هم اگر فردی مجتهد و موافق حضور زنان در احزاب سیاسی بود خود یک انقلاب بزرگ بود. زنان خانواده طالقانی از آزادی در انتخاب راه زندگی، حجاب و انتخاب همسر برخوردار بودند. آیتالله طالقانی به همراه سیدرضا زنجانی به عنوان دو مجتهد ملیگرا، از حضور یک زن در مرکزیت نهضت آزادی و حضور دو زن در کنگره جبهه حمایت کردند که از سوی برخی چهرههای ملی برتابیده نشد.
اشرف بروجردی، رئیس سازمان اسناد و کتابخانه ملی نیز در سخنانی کوتاه گفت: فراگیری پدری آیتالله طالقانی هیچ حد و مرزی نمیشناخت، مگر در برابر ظلم. طالقانی دارای آرامشی بود که فرصت تفکر در سایه این آرامش برایش فراهم بود. نوای او همیشه در گوش ما است که آیات وحی را در گوشمان زمزمه میکرد تا یاد بگیریم؛ به جهان خرم از آنم که جهان خرم از اوست/ عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست.
محمدمهدی جعفری، دبیر علمی همایش نیز با بیان اینکه مرحوم طالقانی در تلاش بود تا زمینه مردمسالاری را ایجاد کند، افزود: طالقانی قبل از پیروزی انقلاب دغدغه این را داشت که مبادا پس از پیروزی کسانی به فکر تصفیهحسابهای شخصی بیفتند، از این رو پیوسته عفو، گذشت و رحمت را توصیه میکرد. او همچنین به ضد انقلاب سفارش میکرد مبادا دست به اقدامی بزنند که مردم ناراحت شوند و جامعه ضربه ببیند.
او با اشاره به اینکه آیتالله طالقانی معتقد به گفتوگو و خواهان شرکت همه مردم در اداره امور کشور از صدر تا ذیل بود، تصریح کرد: تندروی، بیبرنامگی، جنگ تحمیلی، سهمخواهیها و کینه توزیها باعث شد ملت ایران از اهداف خود دور شوند و مسیر ما کج شد. لذا نسلهای دوم و سوم و چهارم پس از انقلاب، امروز با اهداف آن بیگانه شدهاند و میگویند چرا انقلاب کردید؟
جعفری با بیان اینکه خطر انقطاع نسل روز به روز بیشتر شده است، ابراز امیدواری کرد امیدوارم با تمام شدن این همایش، فکر و اهدافی که برای حفظ و احیای اندیشههای اسلامی اصیل وجود دارد، ادامه پیدا کند.
2323
نظر شما