یک نکته اما اینجا قابل تامل و مهم است که باید به آن توجه کرد، ما باید بین حرف حق زدن و بداخلاقی های سیاسی تفاوت قائل شویم. برخی ها چون منافع شان در خطر می افتد، نام حرف حق را بداخلاقی می گذارند.
بداخلاقی در هر مکتب و مرامی چه در عرصه سیاسی و چه در دیگر عرصه ها، پسندیده نیست، اما در مقابل این که یک حرف حق زده شود ولی تهمت تلقی شود، منصفانه نیست. مهم این است که ما ملاک سنجش خود را برای بداخلاقی ها تعریف کنیم. من با هرگونه اخلاق غیرمتعارف برای عرصه سیاسی مخالف و ان را نادرست می دانم.
نوع گفتمان مشخص کننده فضای آرام یا پرآشوب عرصه سیاسی است. تندروی در هر مقام و مسلکی اشتباه است و باید حرف درست ما به گونه ای باشد که مردم به آن گوش کند. به مثابه فریاد بی اثر نباشد که صرفا بشوند چرا که گوش دادن و شنید متفاوت است. زمانی که سیاسیون تفاوت بین گوش دادن و شنیدن مردم را ندانند، صحبت هایی می کنند که نتیجه آن چیزی به جز دلسردی مردم نیست.
چه در عرصه اجرایی و چه در مجلس و دیگر ارکان سیاست، گفتمان باید شفاف باشد و در عین حال ضعف ها و کاستی های خودمان را تقویت کنیم. این که خودمان را مبرا از خطا دانسته و از دیگران انتقادات تندی کنیم، منصفانه نبوده و بداخلاقی تلقی می شود. نباید خود را مطهر دانسته و دیگران را سراسر عیب بدانیم.
* فعال سیاسی اصولگرا
۲۱۷۲۱۵
نظر شما