سیاستزدگی از موضوعاتی است که مصداقهای متعددی دارد که یقیناً بهتر از من مواردی برای اثبات این ادعا سراغ دارید.
چیزی که میخواهم دربارهاش چند کلمهای عرض کنم، غائلهای است که که بر سر «کافه پیانو» راه افتاده است. کافه پیانو هم مثل اعتراض و مثل هر اثر ادبی-هنری دیگر میتواند خوب یا بد باشد و برای سنجش آن، منتقدین ابزار و ادواتی دارند که با آن ارزش کتاب را معلوم میکنند.
علاوه بر آن اقبال مخاطبان نیز - اگرچه معیار موثقی نیست - اما مؤلفه مهمی است که درجهبندی کتاب را معلوم میکند. اینکه نویسنده کتاب چه گرایش سیاسی دارد یا بیرون از حصر کتاب چه اظهارنظری کرده است، هیچ اهمیتی ندارد و نباید آن را دخیل در توفیق یا شکست کتاب بدانیم. میدانم با این حرف - احتمالاً - خودم را از چشم بسیاری از دوستان سیاستزدهای که فعلاً دچار تب و التهاب این اتفاقات اخیر شدهاند، میاندازم اما حقیقت این است که ما باید با جدیت تمام در مقابل این سیاستزدگی بایستیم و نگذاریم در حوزه ادبیات و هنر نیز این سیاست و بازیهای پلید سیاسی باشد که حرف اول و آخر را میزند.
ما میتوانیم از کافه پیانو متنفر باشیم یا هر روز و هر کجا آن را ستایش کنیم، اما نمیتوانیم برای پس فرستادن کتاب به دهان و رفتار نویسنده جوان و جویای نامی نگاه کنیم که برای امرار معاش یا برای عبور از موانع و شاید برای تسهیل کار خود، اظهار نظری کند که موافق نظر ما نیست. برعکسش هم هست. حالا دیگر ارشاد نمیتواند از این طرف بام بیفتد و بابت این چرخش سیاسی، نویسنده را ارج و قربی بالاتر از حدش بدهد.
نظر شما