کیوان کثیریان: بیتردید همان هنگام که کاسه صبر وزیر ولایتمدار دولت نهم لبریز شد و در جلسه هیأت دولت صدایش را بلند کرد، میدانست که رئیس غیرقابل پیشبینی دولت، شوخی بردار نیست.
انتصاب اسفندیار رحیممشایی به سمت معاون اولی رئیسجمهور پس لرزههای فراوان داشت که پیچیدهترین آن، عزل، تکذیب عزل، استعفا و سرانجام تکذیب استعفای وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی بود. محمدحسین صفاریهرندی در طول دوران چهارساله مسئولیتش به شدت از سوی مشاوران رئیسجمهور تحت فشار بود و حتی در مناظرههای انتخاباتی اخیر نیز صراحتاً از سوی شخص رئیسجمهور مورد انتقاد قرار گرفت تا شائبه تحمیلی بودنش قوت گیرد. با این همه هرگز کلمهای از دولت گلایه نکرد. اما تعلل رئیس دولت در اجرای دستور رهبر انقلاب برای برکناری مشایی او را به فریاد آورد تا جایی که رئیسجمهور شفاهاً برکنارش کرد . ماجرا تا جایی پیش رفت که جانشین او در وزارتخانه نیز معرفی شد. انتشار استعفانامه صفار -که متن زیبایش فقط از یک روزنامهنگار برمیآمد - با یک کنایه تلخ به پایان رسید این متن نشان داد وزیر معترض در هر شرایطی آماده ایثارگری است:«در برابر این تقدیر که در هشت روز باقیمانده از عمر دولت نهم از نام و آبروی این بنده کوچک خدا و سرباز ولایت امر به قدر یک عدد بهره گرفته شود تسلیم و راضیام.» با برکناری محسنیاژهای و صفار، این «عدد» از سقف مجاز فراتر میرفت و مطابق قانون، دولت دو هفته پایانی عمرش ناچار به کسب رأی اعتماد مجدد از مجلسی میشد که از عملکرد هفته اخیر دولت خشمگین به نظر میآید.
اشاره مستقیم صفار هرندی هم جالب توجه است: «... اما گویا محذور از نصاب افتادن دولت، موجب توقف این حکم گردید.» گمانهای که با اعلام معاون ارتباطات و اطلاع رسانی دفتر رئیسجمهور مبنی بر پذیرفته نشدن استعفای صفار توسط رئیس جمهور رنگ واقعیت به خود گرفت. او شانههای خود را در آخرین لحظات از زیربار مسئولیت وزارت رها کرد اما ابلاغ نخست رئیس دولت نهم را جدی گرفت و صراحتاً گفت که خود را وزیر این دولت نمیداند ولی با تسلیم و رضا ناجی دولتی شد که این روزها بحرانها را به معنی واقعی کلمه تجربه میکند.
نظر شما