سپیده سعیدی: بومیگزینی دانشجویان یکی از جنجالیترین بحثهایی است که در سالهای اخیر در حوزه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری مطرح شد. موضوعی که با تغییرات بسیار همراه بود و همچنان بسیاری از داوطلبان کنکور بلاتکلیف و نگران این اقدام هستند. توزیع امکانات به صورت عادلانه در دانشگاههای سراسر کشور، مسئله کمبود خوابگاههای دانشجویی و حتی به کارگیری استادان باتجربه در همه دانشگاههای کشور به صورت یکسان از جمله مسائلی است که در این اقدام بحث برانگیز دخالت دارد. دکتر احمدرضا رحیمی مشاور ریاست دانشگاه امیر کبیر بومیگزینی دانشجویان را اقدامی مثبت ارزیابی میکند؛ چرا که تهران دیگر تعیینکننده نیست و قرار است همه شهرستانها از بهترین امکانات برخوردار باشند.
آقای دکتر رحیمی چگونه میتوان دانشجویی را از بهرهگیری از امکانات و مراکز گسترده دانشگاهی که در پایتخت وجود دارد محروم ساخت؟ پیش از این تلاش داوطلبان و ایدهآلشان برای قبولی در دانشگاههای تهران بود.
بله هنوز هم میتوان چنین ایدهآلی را در ذهن پرورش داد، اما مبنا و ایده این طرح (بومیگزینی) به گونهای است که امکانات عادلانه در همه شهرستانها وجود داشته باشد. داوطلبان و دانشگاهیان هم به این باور رسیدهاند که تهران دیگر تعیینکننده نیست.
اما هنوز چنین وضعیتی که شما ترسیم میکنید در دانشگاههای شهرستانها وجود ندارد. یعنی امکانات در دانشگاهها به سطح امکانات تهران و دیگر شهرهای بزرگ نمیرسد.
مطمئناً امکانات به صورت متوازن توزیع خواهد شد اما چگونگی و زمان آن هنوز مشخص نیست، البته صحبتهای من بدان معنا نیست که من صددرصد موافق این طرح هستم.
به هر حال اجرای هر طرحی فراز و فرودهای خود را دارا است و ممکن است طرحی در اجرا موفق نباشد اما وزارت علوم در هر حال از این طرح بهره میبرد.
وزارت علوم چه بهرهای از اجرای این طرح خواهد برد؟
وزارت علوم طی سالهای گذشته، آسیبهای جدی به خاطر جابهجایی افراد متحمل شد. ضمن آنکه جابهجایی نیروهای انسانی در شهرستانها نیز بسیار مشکل است. از طرفی باید بپذیریم که مهاجرت خانوادههای شهرستانی به تهران و عدم بازگشتشان به شهرهای خودشان باعث شلوغی بیش از اندازه تهران شده است. بسیاری از دانشجویان به تهران مهاجرت میکنند به همراه خانواده و دیگر به شهر خود بازنمیگردند و آن شهر از داشتن جمعیت متخصص و تحصیلکرده خود محروم میشود.
یکی از همان مواردی که در توزیع عادلانه دولت در شهرستانها باید در نظر گرفته شود مسئله اشتغال است. بسیاری از دانشجویان در شهرهای خودشان امکان اشتغال ندارند.
اگر آنها فارغالتحصیل شوند در تهران هم طبق قاعده مشغول به کار نخواهند شد. در حال حاضر رابطه بین تحصیل و اشتغال به هم خورده است. شغلها بر مبنای تحصیلات نیست.
اما نمیتوان باتوجه به این فرضیات آنها را از داشتن امکانات برای اشتغال محروم کرد.
ببینید در بسیاری از مناطق امکان ایجاد اشتغال وجود ندارد یعنی آن منطقه قابلیت داشتن چنین امکاناتی را به هر دلیلی ندارد.
پس چگونه میتوان چنین قانونی تصویب کرد و داوطلب را مجبور به بومی گزینی کرد؟
باید یادآور شوم که نقطه عکس این مطلب هم وجود دارد در بسیاری از مناطق ما در رشتههایی خاص بسیار موفق هستیم و شهرها بر این اساس شناخته میشوند؛ مثل شیراز، مشهد، تبریز و. . .
شیراز، مشهد، تبریز و چند شهر بزرگ دیگر ایران هم همان قاعده تهران را دارا هستند که نخبهپروری میکنند و استادان باتجربهای در مراکز دانشگاهی این شهرها مشغول تدریس هستند.
در پاسخ به این سؤال هم باید بگویم که همانگونه که دیگر تهران تعیینکننده نیست واین مسئله در انتخابات ثابت شد. نخبگان هم نقش تعیینکنندگیشان را متأسفانه از دست دادهاند. در حال حاضر نظریهپردازها نیز الزاماً از گروه استادان دانشگاهها نیستند.
بومیگزینی دانشجویان یکی از جنجالیترین بحثهایی است که در سالهای اخیر در حوزه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری مطرح شد.
کد خبر 13653
نظر شما