روزنامه رسالت در سرمقاله خود با عنوان«صورتبندی اعتراضات جدید» نوشت:

*عاطفه‌گرایی، حاصل شرایطی است که در آن، هر کس صرفا بر اساس سلیقه‌ خود عمل می‌کند. عاطفه‌گرایی، هنگامی همه‌گیر می‌شود که سیستمی معنابخش که بتواند "هدف" از فعالیت‌های گوناگون اخلاقی و سیاسی را برای اعضای جامعه روشن کند، کمرنگ شده، یا از میان برود.

* نزدیک به دو سال است که ایران، صحنه‌ی مناقشات و منازعات بوده است. چرا دو طرف درگیر در ماجرا نتوانسته‌اند به منطقی مشترک و گفتگویی سازنده برسند؟  این، در حالی است که فضای این مناقشات اعتراضی چنان از حدود اخلاقی خارج شده است که رهبر انقلاب در سخنرانی اخیر خود، مؤکدا و به شدت، هرگونه هتک حرمت و ناسزاگویی و بی‌اخلاقی در گفتگوها و مباحثات سیاسی را نهی کرده‌اند.

* مناقشات اعتراضی در جوامع امروزی به جایی نمی‌رسند، چون هیچ کدام از دو طرف درگیر، در هیچ حالتی شکست خود را نمی‌پذیرند. واضح‌ترین مصداق این سخن، نپذیرفتن نتیجه‌ی انتخابات، توسط کاندیدای شکست‌‌خورده و جمعی از طرفداران او بود. چه چیز موجب می‌شد تا برای این گروه، نتیجه‌ی انتخابات غیرقابل پذیرش باشد؟ آیا واقعا فرایند برگزاری انتخابات در ایران، این همه غیرقابل اعتماد بوده است، یا مشکل را باید در همان چیزی یافت که مک‌اینتایر نام "عاطفه‌گرایی" بر آن گذارده است؟  به گمان من، مورد دوم می‌تواند راهنمای بهتری برای فهم شرایط امروز ایران باشد.

*"عاطفه‌گرایی" مشکل بزرگ اخلاقی فضای سیاسی امروز ایران است. چیزی که موجب شده است تا گفتگو و گفتمان و مناظره و روزنامه و مقاله و وبلاگ و سایت و سخنرانی و...، به ناسزاگویی‌ و تخریب از روی انزجار بیانجامد و امکان گفتگوی انتقادی را از ما سلب کند.

/30119

کد خبر 136738

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

آخرین اخبار

پربیننده‌ترین