زهرا خدایی
بهار انقلابات دمکراسی خواه خاورمیانه سرانجام به عربستان هم رسید و پایه های سلطنت ملک عبدالله بیمار را نیز به لرزه درآورد. به رغم آنکه انقلابات در خاورمیانه و شمال آفریقا با سرعتی شگفت انگیز روند تحولات را دستخوش دگرگونی های فراوانی کرده است، اما شاید هیچ تغییری به اندازه تغییر در ساختار سیاسی عربستان سعودی از چنان اهمیتی برخوردار نباشد.اعتراضات در این کشور در مراحل اولیه شکل گیری است و نیروهای سرکوب اجازه گسترش آن در ریاض را نداده اند.آن ر اما سرکوب و خشونت نیروهای امنیتی به خوبی بیانگر بیم و واهمه سران سعودی از خشم مردمی است.
خاندان سعود از سال 1735 بر شبه جزیره عربستان حکومت می کنند و شاید در طول این مدت قیامی مردمی اینچنین پایه های حکومت سعودی ها را به لرزه در نیاورده باشد.مسئله ای که بیش از همه در مورد عربستان اهمیت دارد،حضور و پشتیبانی آمریکا از خاندان سعود و حکومت آنهاست.بدون شک در صورت بروز تغییرات در ساختارهای سیاسی این کشور، ماهیت رابطه آمریکا با کشورهای همپیمانش در خاورمیانه دستخوش تغییرات اساسی خواهد شد و شاید همین مسئله بیش از همه موجب نگرانی آمریکا شده است.دعوت برای تظاهرات در 20 ماه مارس ( 29 اسفند) غرب را از این بابت نگران کرده است که مشت آهنین رژیم سعودی در رویارویی با مخالفان داخلی با یک آزمایش جدی و واقعی روبروست.خبر در گفتگو با حسین سلیمی کارشناس سیاسی ناآرامی ها و آینده سیاسی عربستان را مورد بررسی قرار داده است.
با توجه به تفاوت در ساختار و بافت اجتماعی عربستان با سایر کشورهایی خاورمیانه و شمال آفریقا آیا باید ماهیت اعتراضات مردمی در این کشور را متفاوت دانست؟
در شرایط فعلی گسترش شبکه های اجتماعی، اطلاعات و ارتباطات موجب شده که میزانی از آگاهی اجتماعی در جوامع مختلف خاورمیانه رشد یابد. اما در مورد عربستان باید گفت آخرین آمارها گویای آنست که در عربستان سعودی امروز هم شاهد رشد طبقه متوسط و هم شمار تحصیل کردگان روشنفکر و همچنین تعداد کاربران شبکه های اجتماعی هستیم و این رشد در جامعه عربستان از سیر صعودی برخوردار است.همین مسئله سطح آگاهی در جامعه عربستان را نیز افزایش داده و در نتیجه نوع اعتراضاتی که در سایر کشورهای عربی شاهد آنیم به عربستان نیز رسوخ کرده است.
و اما در مورد تفاوت ساختار اجتماعی این کشورها بله حق باشماست.جامعه عربستان تفاوت های بنیادینی به لحاظ ساختار سیاسی و اجتماعی با جوامع دیگر دارد اما باید گفت ضریب پتانسیل های اعتراضی در جامعه عربستان بالاست. مثلا جمعیت شیعه در این کشور که فاقد حقوق اولیه اجتماعی و سیاسی است و حتی به لحاظ اقتصادی اکثریت قابل توجه آن زیر خط فقر قرار دارند همیشه پتانسیل اعتراضی در جامعه محسوب می شده و یا گروه وسیعی متشکل از میلیونها کارگر مهاجر که به نوعی جزء شهروندان درجه 2 جامعه محسوب می شوند همواره یکی از محرک های اعتراضی در جامعه عربستان بوده اند.طبیعی است که رسوخ آگاهی های جدید به این طیف از جامعه می تواند باعث تشدید اعتراضات شود.
آیا به نتیجه ای خواهد رسید؟
ساختار سیاسی و اقتصادی متفاوتی که در عربستان وجود دارد، اجازه به نتیجه و ثمر نشستن این اعتراضات را نمی دهد و گرچه پتانسیل ها اعتراضی در این کشور وجود دارد ولی به نتیجه رسیدن آن در جامعه ای مثل عربستان دشوارتر از سایر کشورهایی که شاهد تغییرات بنیادین هستند.
آمریکا تاکنون حتی در ظاهر از همه اعتراضات دمکراسی خواه دفاع کرده است.با توجه به حساسیت و اهمیتی که عربستان برای آمریکا دارد، موضع آمریکا در قبال ناآرامی های عربستان چیست؟
آمریکایی ها موضعی دوگانه در قبال تحولات خاورمیانه داشته اند. آمریکایی ها سالها پیش در قالب طرح خاورمیانه بزرگ به دنبال گسترش دمکراسی و تغییر ساختاری برخی از پادشاهی ها حتی حکومت های همپیمان خود در منطقه از دوران نومحافظه کاران بودند.
اما باید گفت آمریکا به دنبال تحولات ناگهانی در رژیم های همپیمان خود در منطقه نیست چون می تواند منافع ساختاری آمریکا را در منطقه تحت تأثیر قرار داده و حتی آن را با چالشهایی روبرو کند.به همین دلیل مواضع آمریکا در قبال تحولات منطقه پارادوکسیکال است و در بسیاری از موارد متناقض و گاهی دچار فراز و نشیب های غیرقابل پیش بینی است.
بنابراین موضع آمریکا در قبال تحولات خاورمیانه تغییر رژیم ها نیست؟
آمریکا به دلیل ماهیت تحولات خاورمیانه ، در قبال تحولات کشورهایی همچون عربستان دچار سردرگمی و متعاقب آن دوگانگی است. یادمان باشد که در بقیه کشورها نیز در ابتدای شکل گیری تظاهرات آمریکایی ها خواهان تغییری اساسی در رژیم ها نبودند.آنها دقیقا در زمانی که با اوج اعتراضات اجتماعی در مصر و تونس روبرو شدند،به نوعی موضع طرفداری از ایجاد اصلاحات در این کشورها را در پیش گرفتند اما در ظاهر از کنار رفتن حاکمان و انجام مجموعه ای از اصلاحات ساختاری حمایت کردند.
اگر آمریکا براساس همین الگو در مورد عربستان رفتار کند، به نظر می رسد که در مرحله اول آنها خواستار تغییرات بنیادی در نظام سیاسی و حتی ساختار حکومتی در جامعه عربستان نباشند.اما در صورتی که اعتراضات اجتماعی عمق پیدا کند،به نظر می رسد که آمریکایی ها هم از نوعی اصلاحات منتهی در درون ساختار فعلی حکومت عربستان حمایت خواهند کرد که نشانه های آن در حوزه های سیاسی و اقتصادی در حال بروز است.
بنابراین شما معتقدید که تغییرات تنها محدود به اصلاحاتی در حوزه همین ساختار فعلی خواهد شد؟
نمی توان به طور کامل مطمئن بود.این مسئله ای است که حاکمان کنونی عربستان و آمریکا ممکن است خواهان آن باشند. اما تجربه گذشته و وضعیت کنونی خاورمیانه به ما نشان داده که بعضی از مواقع اعتراضات اجتماعی دارای چنان عمقی می شوند که شاید کشورها را به سمت تحولات اساسی تر بکشانند.
برخی از کارشناسان بر این اعتقادند که تأثیر اصلاحات اخیر دولت عربستان اعم از اعطای کمک های مالی به مردم نه تنها دردی را دوا نمی کند، بلکه بر معضلات موجود می افزاید.
دادن برخی از امتیازات اقتصادی و یا اقدامات مقطعی ممکن است همچون قرص مسکن در آرام کردن اعتراضات اجتماعی عمل کند در حالیکه درمان بنیادین این مشکلات به اصلاحات ساختاری نیاز دارد. اصلاحاتی اعم از اصلاحات ساختاری در درون حکومت، اصلاحات در نوع گفتمان حاکم بر این کشورها، اصلاحات در برخورد با مردم، طبقۀ متوسط جدید، گروههای تحصیل کرده و در نهایت اصلاحات حقوق اجتماعی - سیاسی. بنابراین تا زمانی که اصلاحات ساختاری و مبتنی بر نیازهای واقعی طبقات جدید و گروههای اجتماعی معترض نباشد و نیازهای آنها را برآورده نکند، دادن برخی از امتیازات اقتصادی و یا حتی ایجاد بعضی از فضاهای مصنوعی سیاسی تنها می تواند همچون داروی آرام بخشی برای دردهای کوتاه مدت ایفای نقش کند.
چه چشم اندازی را می توان برای آینده تحولات عربستان متصور باشیم؟
در شرایط فعلی، تحولات خاورمیانه سرعتی قابل توجه داشته و عوامل متعددی در روند آن ایفای نقش می کنند همین مسئله اجازه پیش بینی دقیق را از ما می گیرد..اما می توان به سه نکته درباره آینده تحولات عربستان اشاره کرد:
اول آنکه پتانسیل های اعتراضی موجود ،ممکن است با برخورد شدید و تا حدودی سرکوب حکومتی در جامعه عربستان مواجه شود و شاید این برخورد شدید برخی از اعتراضات اجتماعی را در این کشور برای مدتی خاموش کند اما این روش نوع دیگری از اعتراضات را در جامعه عربستان شعله ور خواهد کرد.
دوم آنکه مجموعه ای از اصلاحات و امتیازاتی به گروههای معترض اعطاء خواهد شد. کمکهای اقتصادی، وعده های ایجاد اصلاحات در حوزه آموزش، جامعه و ...
در پیش گرفتن چنین رویکردی از سوی دولت عربستان در کوتاه مدت قابل پیش بینی است اما در بلندمدت به نظر می رسد که با توجه به بیماری ملک عبدالله، جانشینان وی و نحوه تعیین جایگزین او در آیندۀ سیاسی عربستان بسیار مهم است.
و احتمال سوم اینکه اگر بحران جانشینی در شرایط اوج گیری اعتراضات اتفاق بیفتد، ممکن است تحولات ریشه ای در جامعه عربستان رخ دهد اما در صورتی که این مسئله با تأخیر زمانی صورت گیرد،جانشینان و نخبگانی که از درون قبیلۀ سعودی جایگزین رهبران فعلی خواهد شد،در روند اصلاحات آینده در جامعه عربستان بسیار مهم و تعیین کننده خواهد بود.16346
نظر شما