ترانه ضالِّه(با اصلاحات لازم)
مقام منبع مستطاب:
با سلام و احترام؛ پیرو دستور جنابعالی، متن اصلاحشده ترانه ضاله«مرا ببوس» که متأسفانه اذهان عمومی را مشوش کرده برای پخش رسانهای تقدیم میشود.
با احترام، اصلح مصلحی
1/4/1338
بند یکم:
مرا ببین... مرا ببین...
برای آخرین بار...
تو را خدا نگهدار...
که میروم به سوی سرنوشت.
بهار ما رسیده/
گذشتهها چه بد بود/
منم به جستجوی سرنوشت/
در میان توفان/
همپیمان با قایقرانها/
گذشته از جان/
باید بگذشت از توفانها/
بعد از ختم و اذکار/
دارم با همکارم پیمانها/
که برفروزم آتشها در کوهستانها/
(بهبه)
شب عرفانی، عبادت کنم/
از راه مستقیم گذر کنم/
نگه کن ای عابد من/
سرشک شوق به دامن/
برای من بیفکن/
مرا ببین... مرا ببین...
برای آخرین بار...
تو را خدا نگهدار...
که میروم به سوی سرنوشت.
خواهر گرامی(متعهد)/
امشب تماس میگیرم/
قصد ازدواج دارم/
تا لب به دعا باز کنید برای حقیر/
خواهر گرامی/
از نجابت نگاه شما/
اشک پاک و بیآلایش شما/
روشن سازد یک شبستان نیایش براداران شما/
مرا ببین... مرا ببین...
برای آخرین بار...
تو را خدا نگهدار...
که میروم به سوی سرنوشت.
بهار ما رسیده/
گذشتهها چه بد بود/
منم به جستجوی سرنوشت/
بند دوم:
ستاره هست، سپیدهدم، چو یک فرشته، همرزمم/
نهاده دیده بر هم/
میان پرنیان مشغول عبادت بود/
به آخرین نگاهش/
سرود واپسین سروده بود/
دید که من از این پس/
دل در راهی دیگر(جز خدا) ندارم به راه دیگر/
شوری حماسی در سر دارم
که عهدی صلحآمیز با صبحی روشنتر دارم
(به به)
به روی او نگاه(پاک) من/
نگاه او را به راه(عروج) من/
خواهران آسمانی نجیب/
به ماتم دل ما، در آسمان هماوا/
ستاره هست/
سپیده دم چو یک فرشته همرزمم/
نهاده دیده بر هم/
میان پرنیان مشغول عبادت بود/
به آخرین نگاهش، نگاه بینگاهش/
سرود واپسین سروده بود/
خواهر گرامی، همچون بانوی متشخص.
با برگ شقایقها/
بنشین بر بال باد سحر/
خواهر گرامی،
چشمان مطهر و بیآلایش خود جز به روی همسر خود نگشا/
و نگاه کن که این برادر دینی/
چه سان در خدمت شماست/
مرا ببین... مرا ببین...
برای آخرین بار...
تو را خدا نگهدار...
که میروم به سوی سرنوشت.
بهار ما گذشته،
گذشتهها گذشته/
منم به جستجوی سرنوشت.
پی نوشت مدیر مربوط:
متشکرم؛ متن شعر، کمی ناموزون به نظر میآید، اگر اصلاح شود، بهتر است؛ وگرنه همین هم خوب است.
چاپ شده در روزنامه جام جم
نظر شما