حقوقش را هنوز نداده بودند تا انگشتری را که نشان کرده بود برای نامزدش بخرد. نمی دانست چکار باید بکند. دوست داشت روز آنقدر کش بیاید که حقوقش واریز شود.
توی خودش بود که رئیس بخش اعلام کرد، بدلیل زیاد شدن بیماران، حتی مرخصی یک روزه اش لغو شده.
موبایلش را دراورد تا به نامزدش خبر بدهد. یک پیامک ناخوانده داشت: واریز مبلغ... ریال.
۲۴۱۲۴۱
نظر شما