۰ نفر
۷ فروردین ۱۳۹۰ - ۱۳:۲۴

یک- به خدا خیلی خوب است که تلویزیون ما یک «فیلم تحسین شده» را نشان می دهد[ گرچه به قول آقای عباسی- منتقد دفاع استراتژیک ما در حوزه ی سینما- فیلمی باشد ادامه ی جنگ های صلیبی] این که در ترجمه ی نام فیلم هم به شیوه ی شبکه یک عمل شود و «آغاز» بشود«تلقین» ، قابل درک است چون همه می دانیم که غیر از این طبیعی نیست! با این همه، چیز غیر طبیعی این است که ناظر خرید فیلم این شبکه ،نسخه ی پرده ای فیلم نولان را از «فیلمی» کنارخیابان بخرد و بفرستد برای دوبله!

عزیز من!این فیلم و امثال آن با کیفیت بالای صوتی و تصویری از اینترنت قابل دانلود است و حالا که شما از غیاب قانون کپی رایت استفاده لازم را می برید لااقل نسخه ی خوب را دوبله کنید و پخش کنید دراین ایام عید سعید باستانی.
توصیه ی من این است که ناظر خرید فیلم های صدا و سیما زیاد به فکر صرفه جویی ارزی نباشد و با هزار تومن وجه رایج ، سر وته قضیه را هم نیاورد. گرچه «فیلمی»های گوشه ی خیابان هم باید نان بخورند و می دانم که منظور ایشان این است که بنده خداها از نان خوردن نیفتند با این همه اگر ایشان نمی توانند از سرعت بالای اینترنت صدا و سیما به نفع ارتقای کیفیت استفاده کنند لااقل موقع خرید، «DVD» مورد نظر را خوب وارسی کنند اگر تا نصفه رایت شده یعنی کپی پرده ای ست نه کپی نسخه ی کمپانی!
دو- می خواستم دیگر در باره ی تغییرات در«فیتیله» ننویسم اما مگر این پسر من می گذارد!
دائم می گوید :«بابا! این آقا که عمو قناد نیس! کانالو عوض کن! بابا! عوض کن! بابا! چرا عوض نمی کنی؟ بابا! یا عمو قنادو بیار یا برام فیل بخر!بابا!...» دیوانه شدم. اصلاً فکر کنید که منتقدها مرده اند و این اُفت کیفیت وحشتناک برنامه هم دیده نمی شود و با چند آیتم مهد کودکی می شود بچه های داخل استودیو را راضی کرد، این همه بچه ی پای گیرنده های خانگی چی؟
دست اندرکاران جدید این برنامه آن قدر به فکر صرفه جویی در هزینه های خود هستند که دیگر به شاعران حرفه ای شعر کودک هم شعر سفارش نمی دهند و هر چه دل تنگ شان می خواهد ، می گویند و تبدیل به ترانه می کنند. خب! اگر می خواهید بچه های ما تلویزیون را خاموش کنند و دائم ازما فیل بخواهند، تعارف نکنید! این قدر هم هزینه نکنید لطفاً!
سه- به نظر می رسد هنوز دود از کنده بلند می شود و ایرج طهماسب و حمید جبلی هنوز می توانند با عروسک هاشان ،بچه های نسل نو را پای تلویزیون میخکوب کنند که دائم «بابا،بابا» نگویند!
حتی خود من هم وقت گذاشتم و با پسرم سری جدید این برنامه را نگاه کردم ولذت بردم از این که چقدر می شود هم اخلاق محور بود وهم سرگرم کننده. راستی آقای طهماسب! اگر کلاس آموزش زبان «درگری» گذاشتید ما را هم خبرکنید؛ این روزها روزنامه نگارها بدجوری نیازمند آن اند!
چهار- [ لطفاً در مورد این «مورد» تفسیر سیاسی -هنری -اقتصادی نکنید!] یک رفیق روزنامه نگاری داشتیم که شب عیدی از کار بی کار شد وگفتیم :«غصه نخور! فرض کن کشتی ات وسط خلیج همیشه فارس غرق شده، چه کار     می کردی؟» گفت:«از درخت بالا می رفتم!» گفتیم:« وسط خلیج همیشه فارس درخت کجا بود؟» گفت:   «مجبورم،می فهمید؟!»

کد خبر 139246

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =