مواضع گوترش و شورای حکام می تواند حامل سناریوهای تازه ای باشد

یک فعال سیاسی کشورمان نقش نفوذی ها و مخالفان داخلی را در وضعیت برجام بررسی کرد و معتقد است که درخواست ترامپ برای مذاکره با ایران همان بازگشت به برجام به شکلی آبرومندانه است. دشمن ترین فردی که به شدت مخالف برجام بوده و آمریکا را از آن خارج کرده حالا پی به ظرفیت های آن برده است. چطور می شود بقیه پی به این موضوع مهم نبرده باشند؟ چرا اروپا خارج نشد؟ چرا ایران خارج نشد؟ چون که ظرفیت های بالایی در آن نهفته است.

زهره نوروزپور: روز گذشته بالاخره تروئیکای اروپا با همراهی شورای حکام ، لابی اسرائیل و آمریکا رسما تصمیم خود را درباره بند آخر قطعنامه 2231 اعلام کردند. تروئیکای اروپا بیانیه داد که خواهان تمدید تحریم تسلیحاتی ایران هستند و شورای حکام نیز قعطنامه ای علیه برنامه هسته ای ایران صادر کرد. این در حالی است که سه ماه به نشست شورای امنیت باقی مانده است. برخی معتقدند روندی که اروپا بعد از خروج ترامپ از برجام در پیش گرفت چندان امیدوار کننده نیست و احتمالا مرگ برجام در مهرماه رقم خواهد خورد البته در صورتی که روسیه به نفع ایران رای ندهد که امیدورایم این اتفاق نیفتد! حال سوال اصلی این است که در داخل ایران چه شد که عده ای برای وضعیت برجام خوشحال به نظر می رسند و از اینکه این توافق مهم بین المللی به محاق می روند صوت و کف می زنند و گاهی هم نوا با دشمن اسرائیلی و ترامپ می شوند؟ سیاسون داخلی چقدر در وضعیت امروز برجام مقصر هستند؟ آیا اگر کمی اتحاد در خصوص این توافق در داخل کشور محسوس می شد توافق اتمی به این روز می رسید که به مویی بند باشد؟ مرگ برجام را خودی ها امضا کردند یا غیر خودی ها؟ روح الله جمعه‌ای روزنامه نگار پیشکسوت کشورمان در کافه خبر خبرآنلاین ابعاد رسانه‌ای و روانی نقش سیاستمداران داخلی در به هم زدن برجام را بررسی کرده که در ادامه مشروح آن را می خوانیم:

پس از توافق هسته ای اوضاع و نفوذ ایران در منطقه افزایش یافت. اما عده ای در داخل می گویند این توافق هیچ تاثیری در این زمینه نداشته است. موانع زیادی از سر راه برداشته شد و همکاری های روسیه و ایران نیز در پی آن افزایش یافت. در سوریه، عراق و حتی به طور نامحسوس ایران پیشرفت های زیادی داشت. در ابتدا بفرمایید دلیل مخالفان دولت و برجام از طرح این ادعاها چیست؟مگر آنها خواهان این نبودند که مقاومت در منطقه از قدرت بیشتری برخوردار شود پس چرا این را از دستاورد برجام نمی دانند در صورتی که همین حضور در نشست شورای امنیت در رفع تحرم تسلیحاتی ایران در نشست مهرماه شورای امنیت حتی می تواند قوی تر از گذشته شود.

در این خصوص نباید به موضوع به شکل صفر و صدی نگاه کرد. برجام نه وحی منزل بود و نه فاجعه آمیز. زمینه هر توافق این است که پیش از مذاکره یک سری از اختلافات وجود داشته است. به همین منظور طرفین برای حصول توافق به اصولی از حداقلی روند را شروع می کنند و در مذاکرات بر اساس همین حداقل ها چانه زنی می کنند تا بیشترین امتیاز را بدست آورند. هیچ توافقی خارج از این چارچوب نیست؛ همه توافقاتی که بعد از انقلاب داشتیم به همین شکل بوده است، آیا قرارداد الجزیره و قطعنامه 598 چیزی خارج از این چارچوب بوده است؟ ایران شعار جنگ جنگ تا پیروزی سر می داد اما در نهایت قطعنامه 598 را پذیرفت.

اما بحثی که جا افتاده و همه به آن معتقد هستند حفظ نظام بوده که از اوجب واجبات است. به این دلیل که معتقدیم نظام ایران نظامی اسلامی بوده و برآمده از خواست مردم، بر آمده از مبارزات  قرون متعدد اسلام خواهی، توحیدخواهی و غیره است. بنابراین این یک امانت و ودیعه ای است که باید حافظ آن باشیم. پشتوانه این نظام مجاهدت و مبارزات بی نظیر و شجاعانه بوده است و این مربوط به ایران نمی شود و دربرگیرنده منطقه نیز است. نقشه جغرافیایی که ما هم اکنون شاهدش هستیم حدود 50 سال است که نهایی شده است. پیش از 50 سال قبل بحرین جزئی از ایران بود و قبل تر مناطق شمالی و شرقی نیز در اختیار ایران بود. بنابراین میراث آن تلاش و کوششها در ایران فعلی متمرکز شده است و متعاقبا نظام کنونی میراث دار آن دستاورد و تمدن است. آنچه که مقام معظم رهبری درباره تمدن انسانی بحث کردند در همین راستا است. در نتیجه ما میراث دار یک تمدن هستیم. در حال حاضر و در نیز داخل باید آن را به چشم یک ساختار متحد و منسجم ببینیم. نمی توان تفکیکی بین وزارت خارجه، شورای عالی امنیت ملی، ارتش، سپاه، بسیج، سپاه قدس و غیره قائل شد. در قطعنامه 598 وقتی صحبت از حفظ نظام می شود دقیقا اشاره به همین مورد است و منظور ساختاری نیست که بین گروه های سیاسی بحث و جدل می شود و ادعای تصاحب و تملک آن را دارند. باید در نظر داشته باشیم که در قطعنامه 598 تنها وزارت خارجه و تنها بخشی از نظام تصمیم گیرنده نبود. توافق هسته ای نیز ماحصل تصمیم نظام بود. اشتباهی که در برجام به وجود آمد مصادره آن بود. برجام که در دوران آقای روحانی و توسط  وزارت خارجه با مسئولیت آقای ظریف روی داده باید به کل نظام تعمیم داده شود و نباید اجازه مصادره داد. این توافق دستاوردهای بزرگی داشت و باید شرایط پیش از برجام را همیشه مدنظر داشت و  بررسی کرد و اقتضائات را واکاوی کرد. با در نظر گرفتن خروج آمریکا از این توافق اگر امروز به واسطه تمام مشکلات توانسته ایم عملکرد خوبی داشته باشیم و ایستادگی کنیم باز هم به واسطه برجام است.

باید پرسید که قبل از برجام قطعنامه های سازمان ملل علیه کشورمان پابرجا بود یا خیر؟ اگر یکی از 5 کشور دارای حق وتو موافق نبود آیا آن قطعنامه های ظالمانه تصویب می شد؟ فراموش نکنیم که قطعنامه های سختگیرانه با حمایت چین و روسیه تصویب شد. این دو کشور بودند که گفتند ایران حقی برای عبور و مرور در آبهای آزاد ندارد، نمی تواند خرید تسلیحاتی داشته باشد. حق صادرات و تبادل مالی ندارد. چه چیزی این تحریم ها را برداشت و حضور منطقه ای ایران را پررنگ تر کرد؟ بدیهی است که برجام سبب شد. باید یه این سوال پاسخ داده شود که به موجب کدام بند آن قطعنامه ها، روسیه و چین از همکاری با ایران مستثنی شده بودند؟! روسیه در سوریه با ایران همکاری نظامی کرد وتا جایی رفت که جنگنده های خود را به ایران آورد و این برجام بود که این اجازه را داد.

 سوال دیگر که برخی منتقدان باید پاسخ دهند اینکه چرا برخی از افرادی که در گذشته موافق برجام بودند هم اکنون منتقد شده اند؟ ما باید به برجام افتخار کنیم همانطور که رهبری بر حفظ آن تاکید دارند. حتی فرمایشات ایشان درباره برجام هم مصادره می شود که باید با این مساله مبارزه کرد. رهبر انقلاب پس از خروج آمریکا راهبرد را تعیین کردند و گفتند مسائل باید از طریق این توافق ادامه یابد. اگر ایشان دستور خروج از توافق را صادر می کردند کسی می توانست مخالفت کند؟ قانون اساسی به ایشان اختیار کامل داده تا مسائل کلان کشور را تببین و عملی کند. در 5 گامی که ایران در کاهش تعهدات برجامی برداشت متناسب با رفتار مقابل عمل کردیم و ایشان فعلا می فرمایند که ایران باید همچنان در برجام بماند. اگر منافع ما در ماندن و بقای برجام است پس بدیهی است که برای ما منفعت داشته است. ایران برای بدست آوردن حداقل ها جنگید و از حق خودش کوتاه نیامد. اینطور نیست که همه طرف ها چک سفید امضا در اختیار تیم ایران گذاشتند و ایران نیز آن چکها را قبول نکرد! چنین چیزی قطعا با هیچ منطقی سازگار نیست. در فرآیند امضای این توافق مشورت های زیادی صورت گرفت، نسخه های اولیه به ایران آمد، محل امضای توافق تغییر کرد و در نهایت زمانش هم ساعتها به عقب افتاد. دلیل تعویق آن هم این بود که تایید نهایی در داخل ایران گرفته شود. اگر دستاوردهای برجام در داخل کم بوده به داخل کشور بر می گردد و این ایران است که نتوانسته از ظرفیتهای برجام استفاده درست را ببرد.

برخی معتقدند روح برجام نقض شده است..

بحث بر سر این مساله نیست. باید پرسیده شود چرا از ظرفیت های برجام استفاده حداکثری نشد؟

اینکه آمریکا را وارد بازی نکردیم و به فعالیت هایی رو آوردیم که فضا چالشی شد ....

همه این ها به کنش و واکنش بر می گردد و نمی توان انتظار داشت طرف مقابل عکس العملی نشان ندهد. نه ما و نه طرف مقابل نخواستیم باور کنیم که برجام می تواند دستاوردهای بزرگی در پی داشته باشد.

در روند تصویب برجام ابتدا رهبری دستور دادند در مجلس بررسی و تصویب شود و مجلس هم کمیسیونی تشکیل داد که یک ماه بررسی آن به طول انجامید. اکثریت کمیسیون آن نیز جز مخالفین بودند. افرادی که تمام تلاش خود را کردند که این توافق رای نیاورد و در نهایت هم همین تعداد رای ندادند. شاید حدود 4 یا 5 نفر در آن کمیسیون بودند که با کلیات برجام موافق بودند. یک ماه بحث شد و برای اولین بار رسانه ملی مشروح مذاکرات چنین جلسه ای را پوشش می داد. همه هم حضور داشتند از شخصیت های دولتی و هم مخالفان و کارشناسانی که در تا آن زمان در تلویزیون دیده نشده و نوظهور بودند. خب همه حرف ها زده شد و در نهایت برجام به مجلس رفت. همه نیز در حال حاضر انتقاد می کنند که چرا سریع تصویب شد؛ نقش آقای لاریجانی به این شکل و آن شکل بود و غیره.... تا اینجا هم می توان انتقادها را پذیرفت اما وقتی شورای نگهبان آن را تایید می کند چرا انتقادها ادامه دارد؟ شورای نگهبانی که برای مخالفین حکم وحی منزل را دارد. آن هم در شرایطی که با مهلت ده روزه شورای نگهبان آن را ظرف یک روز تصویب کرد. درحالی این اقدام انجام شد که هم اکنون روی لایحه حذف 4 صفر از پول ملی ایراد می گیرد که ظاهرا نه مدخلیت شرعی دارد و نه قانون اساسی و کاملا اجرایی است. اما برجام را به سرعت تصویب می کند.

- انتقاد دیگر اینکه می گویند با تصویب برجام در شورای نگهبان چرا متقابلا این توافق در کنگره آمریکا تصویب نشد؟

 ایران که نمی تواند برای دیگران تعیین و تکلیف کند. البته خلف وعده آمریکایی ها جای بحث دارد. به گذشته بر گردیم اگر در زمان تصویب این توافق و طرح نرمش قهرمانانه از سوی رهبر انقلاب، آمریکا اعلام می کرد که آن را در کنگره تصویب نمی کند ما چه واکنشی نشان می دادیم؟ در این صورت چه اتفاقی رخ می داد؟! عقل و منطق چه حکم می کند؟ اگر قطعنامه های شورای امنیت پا برجا بود و ما همچنان زیر فصل هفت منشور سازمان ملل بودیم چه تضمینی بود که آمریکا به ایران حمله نکند؟ شرایط به گونه ای بود که کل دنیا ایران را تحریم کرده بود. کافی بود تا یک کشور اعلام کند جمهوری اسلامی ایران به نقطه ای تعرض کرده تا ایران را به عنوان یک کشور متجاوز تلقی کنند. نمی گوییم اتفاقی می افتاد اما چه کسی حاضر بود تضمین دهد؟ دنیا بر اساس نظمی ظالمانه در حال اداره شدن است، موضوعی که پیش از انقلاب و هم پس از انقلاب آن را عنوان کردیم. می توانستیم از سازمان ملل و دیگر سازمان ها خارج شویم. پس دلیل عدم خروج  از سازمان های بین المللی چه بود؟ وقتی در چارچوب چنین نظمی قرار داریم و با عضویت و با تداوم عضویتمان بر آن صحه می گذاریم باید واقعیات را بپذیریم و از قطعنامه ها نباید به عنوان کاغذپاره یاد کنیم.

از برجام می شد استفاده های مهمی کرد. هیچ کس پیش بینی نمی کرد که ترامپ برنده شود و کلینتون رقابت را ببازد. ما نباید برجام را محاکمه کنیم ، باید خود را سرزنش کنیم. مخالفان در این زمینه بیشترین ضربه را به ظرفیتهای برجام زدند و بیشترین بهره را هم بردند. ظرفیت برجام جریان مقاومت را تقویت کرده است. ایا ایران می توانست بدون برجام در بحث های نظامی تجاری، همکاری داشته باشد؟ مخالفین  سعی دارند همه موفقیت ها را به نام خود تمام کنند در صورتی که این موفقیت برای همه است. بر همین اساس مخالفین باید برای حفظ برجام تلاش کنند چرا که برای آنان بیشتر از همه سود داشته است. دولت که از ابتدا مورد هجمه بوده و کمترین بهره را از برجام برده است. روحانی 7 سال زمام ریاست جمهوری را در دست داشته و مخالفین برای انتقاد می توانند از دیگر عملکردهای او انتقاد کنند. آنها می توانند نقدهای انقلابی، متدیانه و غیره داشته باشند. برای مثال بحث مسکن و افزایش قیمت آن را مطرح کنند و از عملکرد دولت در این قسمت و در جاهای دیگر انتقاد کنند. اما برجام توافقی بین المللی است و رهبری هم بر تداوم آن تاکید دارند و همین موضوع این توافق را برای ما مقدس می کند. اما مخالفین بدان توجه ندارند.

آمریکا پس از تصویب برجام به دنبال این بود تا مانع استفاده مطلوب ایران از این توافق شود. بعد که انتخابات پیش آمد و ترامپ برنده شد. برخی در جریان برجام دولت را مقصر می دانند و می گویند دولت، آمریکا را کدخدا می داند اما این ادعا غلط است و خود منتقدین چنین نگاهی دارند. چرا که با خروج آمریکا از برجام گفتند که کدخدا از این توافق خارج شده است. سوال اینجاست حال که آمریکا خارج شده چرا باعث ترس شما شده است؟ چرا بزرگنمایی شد و هراس در بین دلواپسان افتاد؟ خُب کمک می کردید با بقیه کشورهای عضو همکاری کنیم. چرا بحث همکاری را مطرح نکردید؟ برعکس گفتند اروپا هم هیچ کاره است. ما نباید در چنین تله هایی بیفتیم. همین الان نیز که به دنبال فعالیت های سیاسی برای انتخابات 1400 هستند نگاه به انتخابات آمریکا دارند پس آنها علی رغم شعارهایشان کدخدایی آمریکا را باورد دارند. نکته اینجاست که در آمریکا حزب مهم نیست. هر حزبی که باشد به دنیا می گوید که باید منافع حداکثری ایالات متحده آمریکا را تامین کنند. آمریکا در صورت عدم تامین منافعش منافع دیگر کشورها را نیز تامین نخواهد کرد. این مساله ای است که کل دنیا هرچند با اکراه ولی آن را پذیرفته است. منظور من این نیست که ما هم این منطق ظالمانه را بپذیریم؛ بلکه باید بپذیریم که دنیا پذیرفته است. اگر این را بپذیریم آگاهانه تر می توانیم تصمیم بگیریم و رفتار کنیم و با دنیا تعامل داشته باشیم.

- پس در این بین معنا و مفهوم استکبارستیزی چه می شود؟

استکبارستیزی به معنای زیر بار ظلم نرفتن است. منافع ملی حرف اول را در همه کشورها می زند. اگر آمریکا و اتحادیه اروپا تحریم های روسیه را لغو کنند پوتین به کدام سمت خواهد رفت؟ اروپا چه کسی را انتخاب می کند؟ اروپا به میزان تعاملات و مناسبات منفعتی خود با ایران و کشورهای دیگر نگاه می کند و سطح آن را می سنجد. چین هم اکنون با آمریکا مشکل اقتصادی دارد و اگر آمریکا تحریم های هواوی را بردارد چین چه رفتاری خواهد داشت؟ کما اینکه رفتار این کشور در برهه کنونی را نیز باید سنجید. چین هیچگاه سودای ابرقدرتی خود را فدای ایران و هیچ کشور دیگری نمی کند؛ حتی روسیه. چرا که با روسیه اختلافات تاریخی دارند. سیاست آنها مانند همه کشورهای دیگر تعامل بر مبنای منافع خودشان با ایران  و سایر کشورهاست. چین حتی حاضر است با ایران یا عربستان و یا آمریکا در جاهایی وارد درگیری شود.خوش خیالی نیست اگر بپنداریم که چین و روسیه با کنار گذاشتن منافع ملی خود به فکر منافع ملی ایران هستند و آن را لحاظ می کنند؟ خوش خیالی و یا غفلت نیست؟ ویا به قول مخالفین، بدتر از برجام نیست؟ اما الان  به خوبی واقف هستیم که منافع ملی چین برایشان اصلا شوخی بردار نیست. روسیه به هیج عنوان از کوچکترین مزایا که برای منافع ملی خود اهمیت دارد غفلت نمی کند. پس چرا خوش خیالی کنیم؟

آمریکا می گوید سهم من را در منطقه و کشورت باید لحاظ کنی تا با هم کنار بیایم. فرقی بین دموکرات و جمهوری خواه ندارد. حتی ممکن است برخی از تصمیمات سخت و اقدامات تحریک آمیز از جانب دموکرات ها باشد تا به ترامپ فشار بیاورند. بایدن هم اگر برنده شود بحث بازگشت ایران به برجام و تعهداتش را مطرح خواهد کرد و شروطی مطرح خواهد کرد تا وجهه آمریکا نیز حفظ شود. دنیا نمی گوید که ترامپ خارج شد بلکه می گویند آمریکا خارج شده است. آیا کودتای مرداد مربوط به رئیس جمهوری آن زمان یا حزب مستقر در آمریکاست و آیا نام آن بر زبان ها است؟ خیر بلکه می گویند آمریکا مسبب آن است و به رئیس جمهور وقت ربطی ندارد.

ایران در سیاست خارجی خود راهبرد مشخصی ندارد. باید باور داشته باشیم بین آرمان گرایی و واقع گرایی مرزی وجود ندارد. حضور ما در منطقه واقع گرایانه است و بر اساس منافع ملی ایران و آرمانهای انقلاب اسلامی است. رهبر انقلاب نیز در یک سخنرانی عنوان داشتند که در خصوص مبارزه با داعش که برای امنیت داخلی باید در خارج از مرزها جلوی دشمن را گرفت چرا که ممکن است در آینده مجبور شویم در خاک ایران با آنها مبارزه کنید. این چه ربطی به صدور انقلاب دارد؟ منافع ما ایجاب کرد که در سوریه باشیم. آرمان های ما در قانون اساسی به خوبی مشخص است. جمهوری اسلامی در این قانون اساسی حامی مظلوم و مستضعفین و صدور انقلاب است. در سوریه قبل از اینکه درگیری های داخلی رخ دهد و داعش تشکیل شود دولت سوریه صد در صد مورد تایید ما بود؟ یک دولت دوست بود ولی با آرمان های ما همسو نبود. آنها یک نظام بعثی هستند. ما از منافع ملی خود در سوریه دفاع کردیم که باید برای مردم تبیین شود. وقتی که داعش به عراق حمله کرد چرا ایران حساس شد؟ برای منافع ملی خودمان بود. اینکه داعش اگر خاک عراق را تصاحب می کرد آیا این اولویت ما نمیشد؟

سرمایه گذاری های ایران در عراق و سوریه در راستای تحقق منافع ملی دقیقا شبیه همان ساختار موشکی و تدافعی ماست. در کنار اینها قدرت منطقه ای ایران را نیز بالا برد. نفوذ ایران، قدرت امنیتی و دفاعی، فرهنگ شیعه هم تقویت شد. اربعین برای مثال روابط کشورها را مستحکم کرد. باید تمام متغیرها را در یک موضوع به صورت جامعه ببینم. ما نمی توانیم انقلاب اسلامی را ببینیم و اسلامیت آن را جدا کنیم. تصور کشورهای منطقه و دنیا این است که حضور ایران در منطقه در راستای کشورگشایی انجام می شود. آنها فکر می کنند این اقدامات برای تشکیل هلال شیعی است. ما باید از اتفاقات تاریخی درس بگیریم. زمانی که اردوغان به قدرت رسید همه گفتند وی برای احیای امپراطوری عثمانی روی کار آمده است و کشورهای دنیا به خصوص کشورهای عربی تمام تلاششان را کردند تا مانع شوند. اما واقعیت الان این است که اردوغان اگر کشور خود را نگه دارد هنر کرده است. حتی باید بگوییم که اگر حزب خود را بتواند سرپا نگه دارد هنر کرده است! اما در ایران به گونه ای است که یک امام جمعه می گوید ایران در عراق تعیین کننده است و مردم عراق نیز حساس می شوند. در شهرهای مذهبی شیعه نشین تنش ایجاد می شود. باید دقت کنیم پالس نادرست ندهیم. رهبری هم همواره بر منافع ملی و انقلاب اسلامی تاکید کرده اند. اما برخی نظام را وحشتناک جلوه می دهند.

- اختلافات بر سر برجام در نتیجه دخالت نفوذی ها است یا بی تدبیری مسئولان؟

بحث نفوذ و اختلافات به دولت بر نمی گردد. بحث جریان شناسی داخلی است که بسیار مفصل است. این تحولات در اوایل سال 80شروع شد. دوگانگی و اختلاف آغاز شد و مجلس ششم با گفتمانی شکل می گیرد. مجلس هفتم نیز بعد از آن تشکیل می شود که دو مجلس در دولت متفاوت هستند دوره دوم خاتمی و دوره اول احمدی نژاد است. رسمیت  این نزاع و دوگانگی موضوع تصویب طرح تثبیت قیمتها توسط مجلس هفتم بود که باعث بسیاری از مشکلات بعدی نظام حتی حوادث دیماه 96 و آبانماه 98 شد که بحث مستقل و مفصلی را می طلبد و شکاف بین دو جریان شکل می گیرد که معتقدند اختلافات نمی تواند در پای صندوق رای حل شود.بنابراین دو جناح تصمیم می گیرند به صورت نیابتی وارد نزاع شوند. سال 88 نیز نتیجه درگیری و اختلافات نیابتی بود که دارای ریشه های امنیتی نیز بودند و تنها دعوا بین هواداران احمدی نژاد و موسوی نبود. بعدها دیدیم که اوضاع در سال 92  رسما غیرجریانی شد و انتخابات دیگر جریانی نبود و هر جریانی چند نامزد داشت و دیدیم که نتوانستند به توافق برسند چرا که اگر بخواهیم قضیه را به صورت جریانی بررسی کنیم جریانات باید بر روی یک شخص به جمع بندی برسند که دیدیم نشد. جرقه این اختلافات از همان برهه آغاز شد و متاسفانه ادامه داشت. در دولت روحانی اختلافات به این دلیل مجددا ظهور پیدا می کند که برجام تصویب می شود. دولت این توافق را برگ برنده خود تلقی کرد و متقابلا در آن سو جناح مخالف تصمیم به نابودی آن گرفت. در واقع برجام مظلومانه قربانی این اختلافات شد. برجام یکی از مهمترین سندهای ملی ما در طول تاریخ و یکی از مهمترین توافقات بین المللی پس از جنگ جهانی دوم بود در تاریخ بی نظیر هست و ما می توانستیم در مقابل کودتای 28 مرداد به عنوان سند افتخار از آن یاد کنیم. در جریان کودتای 28 مرداد دولتی قانونی با اجماع جهانی سرنگون شد اما با برجام می توانستیم این مفهوم را جا بیندازیم که در دوره ای توانستیم همگی آن طرفین را در کنار هم بنشانیم تا به توافق برسیم. پس در پاسخ به شما باید گفت موضوعی که مطرح کردید مربوط به حال نیست و در گذشته نیز بوده است. حوادث 88 دارای ابهامات زیادی است.  فضای کنونی نیز بی شباهت به آن دوران نیست و یک سال دیگر انتخابات است. سال 88 به نظر من دارای سه بخش اصلی است: قبل، حین و بعد انتخابات. پس از انتخابات نیز دارای سه بخش دیگر است و هرکدام به تفکیک برای جامعه باید گفته شود اول یعنی از زمان انتخابات تا خطبه های نماز جمعه به امامت رهبر انقلاب. پس از آن تا زمانی که نفوذ پیدا کردند و فتنه شکل گرفت. پس از آن نیز جریان براندازی وارد ماجرا می شود. گروه های ضدانقلاب، سلطنت طلب، منافقین و غیره چشم طمع داشتند. هر کدام از این بخش هانیز نیازمند بررسی دقیق است. هیچ زمانی ندیدیم  که رهبر معظم انقلاب در خصوص نامزدهای انتخاباتی لفظ خائن و یا عوامل بیگانه به کار ببرند. نهایتا از کلمه فریب خورده استفاده کردند. وقتی رهبر انقلاب چنین فرمایشی را مطرح می کنند در میابیم که دو موضوع متفاوت رخ داده است. در یک دوره ای باید حوادث سال 88 به شکل بی طرفانه و منصفانه مورد ارزیابی قرار گیرد. برای من جای سوال است که چطور برخی از اعضای شورای نگهبان در کمپین انتخاباتی یک نامزد حضور داشته باشند؟ آیا این نمی تواند بسترساز اعتراض باشد؟

- در دوره ای که توافق تصویب شد بحث نفوذ خیلی مطرح شد و اتهاماتی به تیم هسته ای نیز زدند. گفتند افرادی نفوذی در جمع حضور دارند که خیانت کردند.

هشتگ نفوذ از زمانی مطرح شد که رهبری در یک سخنرانی در خصوص جریان نفوذ هشدار دادند که همزمان با برجام می شود و متاسفانه برخی نگذاشتند این مساله به خوبی تبیین شود. که به نظر من همین جریان نفوذ باعث شد تا فرمایش رهبری به خوبی تببین نشود. وقتی رهبری بحث از جریان نفوذ می کند عده ای در تلاشند تا معنا و مفهوم این فرمایشات مشخص نشود و بقیه هم وارد این بازی می شوند و بحث نفوذ را از زوایای دیگر مطرح می کنند. کسی که هشتگ نفوذی می زند خود نفوذی است. در دوره احمدی نژاد دیدیم که فسادهایی انجام شد و معاول اول وی و دیگر مسئولان نزدیک به وی  بازداشت شدند و احمدی نژاد صحبت از این می کرد که می داند مفسدان چه کسانی هستند این در حالی است که اطرافیان وی در حال تخلف هستند. مثالی واضح از ضرب المثل "دزد را بگیر!  "بعد هم مطرح می شود که در تیم ظریف افراد نفوذی حضور دارند. اگر چنین چیزی است ضعف از خودتان است! چرا شناسایی نشده اند؟ اگر ثابت شد کسی در تیم نفوذی است و آقای ظریف گفت چنین نیست آقای ظریف باید محاکمه می شد و مراجع قضایی و امنیتی باید وارد عمل می شدند. اگر بر فرض نفوذ هم بوده منتظر نشستند تا مذاکرات انجام شود بعد اعلام کنند؟!! در طول سال های گذشته اگر بحث نفوذ مطرح بوده و شخصی بیشترین انتقاد و فریادها را زده است می بینیم که بعدها مشخص شده او خودش متهم اصلی است. اخیرا نیز اعلام شد کسی که محل سردار سلیمانی را لو داده نفوذی بوده است. میبینیم که به وی حکم اعدام داده اند اما در برجام چه کسی حکم گرفته است؟ بله آقای دری دستگیر شد ولی حکم سنگینی نبوده است و مسئولین ذیربط در این خصوص  نیز گفتند که وی اطلاعات و دخالت خاصی نداشته است. من نه از برجام و نه از این قضیه دفاع نمی کنم اما مسائل باید شفاف باشند و تبیین شوند. اگر بحث نفوذ از سوی مخالفین مطرح می شود بدیهی است که مستندات در این طیف بسیار بیشتر هستند. مقام معظم رهبری در پیامشان به مجلس چند ویژگی را برجسته کردند: پرهیز از شتابزدگی، سطحی نگری، دوری از تحجر از جمله موارد بود. جریان اعتدال همان فرمایشات رهبری را می زند و این ما هستیم که از صحبت های رهبری تبعیت می کنیم. رسانه ها باید این موضوع را تبیین کنند اما متاسفانه منفعلانه عمل می کنیم. من سالها در جریان اصولگرایی بوده ام و هم اکنون نیز به عنوان مشاوری اصولگرا با دولت همکاری می کنم اما می خواهم بگویم برخی از مخالفین دولت، اساسا اصولگرا نیستند و خود مصداق نفوذی هستند. اگر ما دلمان برای انقلاب، مردم، کشور و غیره می سوزد نباید چشمان را ببندیم. من کدهای مختلفی دادم به فرمایشات رهبری اشاره کردم اما چرا کسی آن را مطرح نمی کند؟! کار به جایی می رسد که رئیس مجلس عصبی می شود و خواستار پایان دادن به حواشی می شود. ختم قرآن، نامگذاری اتوبان ها، ازدواج اجباری و شعار دادن درحمایت از مردم آمریکا و غیره کار مجلس نیست. رهبر انقلاب بر رسیدگی به وضعیت معیشیت تاکید کرده اند.مجلسی که سه ماه پیش تعیین تکلیف شده و حالا یک ماه از عمر آن می گذرد و دریغ از یک طرح! یکی از نمایندگان به من گفت که مجلس می خواهد در خصوص سهام عدالت طرحی ارائه کند. من هم در پاسخ گفتم بسیار عالی و گفتم در چه زمینه ای؟ وی گفت اختصاص سهام عدالت برای کسانی که جا مانده اند. من هم گفتم با کدام منابع مالی؟ ببینید حرف زدن کار بسیار آسانی است. دولت که منابع مالی ندارد. برای تشکیل این مجلس نظام هزینه های زیادی داده است. بُعد جمهوریت اهمیت بالایی دارد؛ بحث بررسی صلاحیت ها، میزان مشارکت مردم، رای حاصل شده و غیره. بعضی از نمایندگان چیزی حدود 20 تا 25 درصد رای مورد نیاز را به دست آوردند. حتی تا 15درصد نیز مطرح شده است. خب سوال اینکه آیا این هزینه برای جمهوریت، نظام و انقلاب نیست؟ در بحث مشارکت 40 و یا 42 درصد مناسب نیست. در یک نظام دموکراتیک و در جوامع باز استاندارد درصد آرا و مشارکت مردم چیزی حدود 70 درصد است . معمولا بین 25 تا 30 درصد شرکت نمی کنند. آنجایی که بالای 90 درصد مشارکت می کنند معمولا حکومت های توتالیتر هستند مانند دوره صدام که 99 درصد شرکت اعلام می شد که همه هم به صدام رای می دادند! اما در نظامی چون ایران که مردم سالاری دینی حکمفرماست رقمی بین 70 تا 75 درصد مناسب است. اگر 70  و یا 75 درصد را 100درصد در نظر بگیریم این 40 درصد چند درصد محاسبه می شود؟ یعنی 30 الی 35 درصد مشارکت نداشتند. حالا این درصد را به علاوه آن درصدی که شرکت نکرده اند اضافه کنیم حدود 60درصد در انتخابات شرکت نکرده اند.

نکته مهم اینکه در انتخابات سال 1400 مردم تعیین تکلیف می کنند. 35 درصدی که شرکت نکرده اند لب مرز هستند و اینها در انتخابات 96 شرکت کرده اند. این دسته نمی دانند به کدام سمت ملحق شوند آیا به سمت آن 25 یا 30 درصدی که هیچگاه شرکت نکردند یا طوری فضا فراهم شود و مجلس امیدهایی بدهد که همان 60 درصد و 70 درصد قبل تکرار شود؟ این 30 الی 35درصد مردم تا انتخابات تصمیم خواهند گرفت. دیگر برای آنان فرقی نمی کند که چه کسی رئیس جمهور می شود. بر چه مبنایی؟ بر مبنای عملکرد مجلس؛ چرا که هزینه را مجلس داده است. آنها خواهند پرسید که آیا قرار است تحول و رویداد مهمی رخ دهد که آن را ترغیب به رفتن به پای صندوق کند؟ ولی برخی می خواهند در بر روی یک پاشنه بچرخد. این میزان مشارکت هشدار بود و پایین ترین حد مشارکت بعد از انقلاب بود. معتقدم که هزینه ای که انتخابات یازدهم مجلس به مردم سالاری دینی زد بسیار سنگین بود و ما باید تمام تلاش خود را برای درمان آن بکنیم.

درسیاست خارجی، مسائل اقتصادی، نظامی و فرهنگی و غیره باید بازنگری کنیم. بنیه دفاعی ما موشک و تسلیحات نظامی نیست مردم هستند. همانگونه امام و رهبر انقلاب فرمودند مردم همه کاره هستند. اما هزینه ای که وارد شده خطرناک است. برای چه در آمریکا نگرانی ها افزایش یافته است؟ به این دلیل که شعارشان تکیه بر مردم بود، اما حالا مشخص شده آنهایی که منشور حقوق بشر را نوشته اند نژادپرست هستند!

کشوری که مقام های کشور ما را سر مسائل حقوق بشری تحریم می کرد حالا مشخص شده که نژادپرست هستند. تازه مشخص شده که مجسمه هایی که در اروپا و آمریکا وجود دارد همه برده دار بوده اند! اینها سمبلی برای آنان بوده است!

هژمونی آمریکا پسا جنگ جهانی دوم بر مبنای زور شکل گرفته است. ایران نیز می گوید نمی خواهد در ساختاری که به وجود آمده مستعمره داشته باشد بلکه می گوید می خواهد مستقل باشد. ما نباید فکر کنیم بایدن انتخاب شود شرایط برای ما ایده آل میشود ممکن است مطلوبتر شود اما ایده آل نیست و حتی ممکن است بدتر از ترامپ عمل کند.

- به بحث پایان تحریم های تسلیحاتی ایران بپردازیم. احتمال وتوی روسیه و چین چقدر است؟ احتمالات به چه صورت است؟ آیا جنگی در راه است و اینکه استراتژی ایران چه خواهد بود آیا برای تمام سناریوها آمادگی داریم؟

معتقدم که آمریکا موفق به ایجاد اجماع علیه ایران خواهد شد. اگر چنین اجماعی هم ایجاد نشود محدودیت ها علیه ایران را افزایش خواهد داد؛ چه از طریق مکانیسم ماشه و یا از طریق قطعنامه جدید. فشار بر اروپا برای همراهی و یا فشار بر چین و روسیه به واسطه تحریم ها. آمریکا این اقدامات را انجام خواهد داد چرا که منافع ملی آن ایجاب می کند. مهمتر اینکه ترامپ هم اکنون در مخصمه ای بزرگ افتاده است. شانس وی در حال حاضر پایین تر از بایدن است. آن چه که در اروپا و آمریکا رخ می دهد تنها اعتراضات نژادپرستی نیست بلکه دعوای راست گراها و چپ گراهای دنیا است. این دعوایی تاریخی بوده که مجددا ظاهر شده و خود را نشان می دهد. دلیلی ندارد این اتفاقات از آمریکا جرقه بخورد و در کشورهای مختلف دنیا ادامه یابد. عامل این دعوا ترامپ بود چون که او یک راست گرای افراطی است. این چیزی نبود که جمهوری خواهان به دنبال آن بودند. آنها مانند دموکرات ها بر این باورند که این نزاع باید خفته می ماند. به همین دلیل است که برخی از جمهوری خواهان از دست ترامپ عصبی هستند. از همین رو می توان گفت ترامپ نه تنها در آمریکا بلکه یک خشم بین المللی را بر افروخته است. نه تنها چپ گراها بلکه راست گراها نیز از عملکرد او ناراضی هستند و شانس او را پایین خواهد آورد. در توئیتی نیز گفته که احتمال دارد رای نیاورد. چنین اوضاعی سبب می شود تا احتمال اقدام ترامپ برای یک قمار احمقانه بالا رود.

ما باید مراقب قمار بزرگ ترامپ باشیم. شهید سلیمانی نیز تعبیر جالب قمار باز را برای او بکار برد که بسیار دقیق است. تنها برگ برنده او این است که هم افکار عمومی آمریکا را منحرف کند و هم اجماعی در جهان در بین دولت ها ایجاد کند. خب در این بین شرایط کدام کشور برای نیت پلید او مهیا است؟ جنگ که نخواهد شد چونکه نه منطقه تحمل جنگ را دارد نه دنیا و نه آمریکا که اصلا تحمل جنگ دیگر را ندارد. او دست به هر قماری بزند ایران نیز بیکار نخواهد نشست و پاسخ خواهد داد. اظهارات گوترش درباره منشا موشک های اصابت کرده به عربستان و شورای حکام که می تواند حامل سناریوهای تازه ای باشد. اگر اختلافات داخلی ایران تشدید شود و این مسائل را با نگاه های انتخاباتی 1400 بنگریم ضرر خواهیم کرد. باید سیاستی واحد و راهبردی مشخص داشته باشیم. راهبرد نظام پرهیز از جنگ است. بارها ایران را تا مرز جنگ کشاندند اما ما با تدبیر و درایت اجازه درگیری و جنگ را ندادیم. از موضع ضعف نبود بلکه از موضع قدرت اما با درایت بود. اما پرسش اینجاست که وقتی یک جنگ افروز راه نجاتش فقط ایجاد جنگ باشد ایران باید چه سیاستی داشته باشد؟ اینجاست که باید انسجام داخلی قوت یابد.

ما باید از مولفه های قدرت خود در دنیا موثرتر و بهتر بهره بگیریم. صرفا با روسیه و چین نیاز ما را برطرف نمی کند. باید بدانیم که اروپا با همه ویژگی هایش دو عضو دارد که داری حق وتو هستند. اینطور نیست این دو کاملا گوش به فرمان ترامپ باشند؛ چرا که آنها هم دارای منافعی هستند و ما می توانیم مناسبات خود را تقویت کنیم. می توانیم راهبرد یک گام به پیش دو گام به جلو را داشته باشیم که می تواند در آینده به پیشرفت های بهتری بینجامد. این یک بازی است و در صفحه شطرنج نیز گاهی باید عقب نشینی کرد و تماما نمی توان حمله کرد. ما باید با توجه به مولفه های خود در زمین بازی کنیم و نباید تمام تخم مرغ های خود را در یک دو یا سه سبد بگذاریم. از 5 قدرتی که صاحب حق وتو هستند یک کشور با ما مشکل دارد. با 4 کشور دیگر باید بازی کنیم. حتی بر این باورم که انگلیس را نیز می توان وارد بازی کرد چونکه این کشور نیز به دنبال منافع ملی خود است. پس این باید راهبرد ما باشد تاریخ نیز نشان داده که چین و روسیه قابل اطمینان نیستند و منافع اقتصادی پکن و واشنگتن به حدی در هم تنیده است که آن را تفکیک ناپذیر کرده است. نکته مهم دیگر اینکه چین برای ابرقدرت شدن نیاز به حضور در اقتصاد آمریکا دارد. این موضوع در مورد روسیه نیز صدق می کند این کشور بیشتر با اروپا مراوده دارد. ایران باید در نظر داشته باشد که اقداماتش باعث تحریک کشورهای اروپایی نشود. منظور این نیست که هر چه آنها گفتند بپذیریم بلکه هوشمندی و رعایت برخی از مسائل است.

- کشورهای اروپایی می گویند که ایران باید از گام های برجامی صرفنظر و به تعهدات خود باز گردد....

به همین دلیل است که می گویم الان زمان مناسب برای چانه زنی است. ما 5 گام در راستای کاهش تعهدات برجامی برداشتیم که به یک برگ بازی برای ما تبدیل شد. هر گام نیز به طور جداگانه قابل بحث و بررسی است. با همین 5 گام ایران می تواند مانور بدهد؛ با هر کشوری فرقی برای ما ندارد و می تواند تاثیرگذار باشد. همانگونه که در دیگر مسائل بر شفافیت تاکید کردم در این موضوع مخالف افشای تصمیمات سری و محرمانه نظام درجهت منافع ملی هستم و شورای عالی امنیت ملی باید به صورت مقتدرانه نسبت به افشاکنندگان موارد حساس و امنیتی ورود پیدا کند. اینطور نیست وقتی مذاکره سری صورت می گیرد رسانه ای شود و در روزنامه ها به تفسیر و تحلیل آن بپردازند. این موضوع بسیار سری است. در آمریکا با وجود هفته ها درگیری و اعتراضات شاهد این هستیم که علیه منافع ملی در کشور رسانه ها سخن نگفته اند. علیه ترامپ صحبت می کنند اما به فکر سرنگونی دولت نیستند و انتخابات زودرس را نیز مطرح نمی کنند چرا که کاملا با منافع ملی کشورشان هماهنگ هستند و بر همین اساس حرکت می کنند. اینکه وزارت خارجه در جایی مذاکره محرمانه دارد و خبر رسانه ای می شود به ماجرای نفوذ بر می گردد. در بحث تبادل زندانی میان ایران و آمریکا در رسانه ها مطرح شد که وزیر امور خارجه کشورمان با یک مقام آمریکایی گفتگو کرده است. خب سوال اینجاست که اگر مذاکره نشود مگر می توان به چیزی دست یافت؟ خب بدیهی است تبادل زندانیان نیازمند مذاکره است. آیا آقای ظریف بدون مجوز حاکمیت این مذاکره را انجام داده است؟ یا مثلا جیسون رضاییان بدون مجوز نظام آزاد شد؟

 ما در داخل به شدت نیازمند شکل گیری گفتمان اعتدالی هستیم. جریان اصولگرایی و اصلاح طلبی برای مدت هاست که از بین رفته است. اصولگرایی که 20 سال پیش صحبت از آن می شد به جریانی تلقی می شد که منویات رهبری را دنبال می کردند و صرفا به اظهارات ایشان  اکتفا نمی کردند. در خصوص اصلاح طلبی نیز به همین شکل است از طرفی بیشترین حمله ها را به آقای خاتمی می کنند. اگر ایشان سردمدار اصلاحات است پس دیگر معنای این حملات چیست؟ اگر اصلاح طلبی با مجمع روحانیون است پس چرا آنها را وارد میدان نمی کنید؟ پس بدیهی است که دو طرف هم اصولگرا و هم اصلاح طلب در مبانی نظری مشکل پیدا کرده اند. به همین دلیل است که می گویم این دو وجود خارجی ندارند. همانطور که گفتم نیازمند شکل گیری جریانی انقلابی اعتدالی هستیم تا دو گروه تازه از آن متولد شوند.

- به عنوان سوال آخر آیا مرگ برجام فرارسیده است؟

به هیچ وجه. معتقدم که برجام هیچگاه از بین نخواهد رفت. با همه تلاطم ها، تنش ها و فراز و نشیب ها آینده برجام را خوب پیش بینی می کنم و آن را به عنوان یک بستر برای توافقات آتی می بینم. این توافق دستاورد بزرگی داشت و برای همه برد خوبی بود. ما دو نوع برجام داریم یکی نوشتاری است و یک برجام واقعی. ممکن است برجام نوشتاری کنار برود اما مسیر آن تداوم خواهد داشت. ما نیاز به برجام دو و یا سه نداریم چرا که به تاریخ و جامعه جهانی نشان داد که علی رغم همه اختلافات و کارشکنی ها هنوز ظرفیت هایی بین کشورها وجود دارد که بتوان راجع به آن به بحث و تبادل نظر نشست که خروجی آن یک توافق باشد.

از این بحث ها فراتر می روم و معتقدم که توافق هسته ای می تواند تبدیل به یک کیس مطالعاتی در چارچوب روابط بین الملل شود. برجام در کره شمالی اتفاق نیفتاد که چه بسا اگر تصویب می شد به نتیجه می رسید. چرا؟ چون در کره شمالی یک نفر و یک ساختار سخن می گوید اما در ایران کاملا برعکس است. از طرفی دیگر باید گفت که دونالد ترامپ به ظرفیت های برجام واقف نبود نه اینکه آن را قبول نداشت. او در حال حاضر به این نتیجه رسیده که چه اشتباه بزرگی را انجام داده است که از برجام خارج شده است. شاهد هستیم که نه تحریم ها و نه فشارهای آمریکا تاثیر گذاشت. اگر به یاد داشته باشید او تاریخ تعیین کرد و در سال 97 گفت تا سه ماه دیگر تکلیف ایران مشخص خواهد شد. مراحلی را نیز تعیین کرد و گفت که پس از آن کار ایران تمام است و جمهوری اسلامی ایران جشن های پیروزی سالگرد انقلاب را نخواهد دید. اما امروز از تمام شروط ظالمانه نیز صرفنظر کرد و گفت مذاکره کنیم. مگر پمپئو شروط 12 گانه تعیین نکرد و گروه های ضدانقلاب را در همایشی جمع نکرد؟ فرشگرد از کجا تشکیل شد؟ چرا می خواهند شبکه صدای آمریکا را تعطیل کنند؟ به خوبی دریافته اند که اقداماتشان بی تاثیر بوده است. در خواست ترامپ برای مذاکره با ایران همان بازگشت به برجام به شکلی آبرومندانه است. دشمن ترین فردی که به شدت مخالف برجام بوده و آمریکا را از آن خارج کرده حالا پی به ظرفیت های آن برده است. چطور می شود بقیه پی به این موضوع مهم نبرده باشند؟ چرا اروپا خارج نشد؟ چرا ایران خارج نشد؟ چون که ظرفیت های بالایی در آن نهفته است. برجام را نباید فقط به مسائل هسته ای محدود کرد و این افتخار است برای ایران که این ظرفیت را برای جامعه بین الملل ایجاد کرد. می توان انتقادهایی نسبت به برخی بندهای آن داشت اما روح توافق باید حفظ و پاسداری شود. چرا باید ظرفیت ها نادیده گرفته شود چه کسی باعث آن شد؟ چرا باید از ثروت ها و سرمایه هایمان به راحتی عبور کنیم؟ در خیلی از کشورها کتب تاریخی ایران در خصوص کنفرانس تهران که چرچیل، استالین و روزولت در آن حضور داشتند استفاده می شود. کسانی که در تهران برای جنگ جهانی دوم تصمیم گرفتند. در چه حالتی چنین رویدادی رخ داد؟ در حالتی که آنها کشور ما را غصب کردند. شاه ایران را برداشتند و شاهی جوانتر را منصوب کردند. بدون اینکه از ما اجازه بگیرند به فرودگاه آمدند و حتی شاه را نیز به حضور نپذیرفتند و آن وقت دستاورد مهمی چون برجام را چوب حراج می زنیم. به هر روی در نهایت مسیر برجام ادامه خواهد یافت؛ البته نگرانی هایی نیز در خصوص تحولات جهان و منطقه وجود دارد که باید با تدبیر با آن برخورد کرد. همه این تحولات ما را به یقین بیشتری می رساند که راه حل نهایی تداوم توافقاتی مانند برجام است و خارج از آن نخواهد بود.

310 310

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 1401434

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
6 + 2 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 12
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • رضا IR ۱۷:۰۳ - ۱۳۹۹/۰۳/۳۱
    14 33
    برجام اجازه داد جنگنده های روسی بیان ایران؟!!! پررنگ شدن حضور منطقه ای ایران باعثش شهدا هستند یا برجام؟!!! تندروهام اگر به برجام حمله نمیکردن ترامپ کار خودشو میکرد. الکی اتهامزنی نکنید. تورم، اوضاع بلبشو، اقتصاد نابوده شدن همه باعثش برجام بود. انقد مردم رو گلابی فرض نکنید!
    • س IR ۱۸:۳۲ - ۱۳۹۹/۰۳/۳۱
      22 7
      اصلا برجام رو پاره پاره کنین.برجام کیلوچنده دیگه. با همین فرمون برین شماها ببینیم به کجا میرسیم. البته اگه خودکشانده نمی‌کنین مارو
    • گلابی US ۱۸:۳۷ - ۱۳۹۹/۰۳/۳۱
      24 9
      شما دوست عزیز مردم رو گلابی فرض کردید ، در دوره ایی که برجام تصویب شد میلیاردها دلار پول ایران آزاد شد ، شرکت ها نفتی برای قرارداد اومدن ایران ، تحریم تسلیحاتی ایران تمدید نشد ، ... ولی چرا برجام نتیجه نداد ؟ بخاطر افراطیون و افرادی که جناح سیاسی براشون ارجحیت بر رفاه مردم داره و برای نتیجه ندادن برجام دست به هر کاری زدند و همین کاسبان تحریم حالا دارند سود میبرند با دلار و یورو 20 هزار تومانی ، زمین های میلیاردی و....! جنگنده های روسی پولش از همون برجام تامین شد ! ولی با اومدن ترامپ بی شرافت و احمق بخاطر لج بازی با اوباما زد زیر برجام، که باز اینجا هم برجام مفید بود برای ما و وجهه آمریکا تخریب شد ! برجام بخاطر ترامپ و افراطیون داخلی به نتیجه نرسید !
    • IR ۰۸:۲۵ - ۱۳۹۹/۰۴/۰۱
      7 8
      دوست گلابی می شود بفرمایید این میلیاردها دلار آزاد شده در دوران برجام کجاست که خود دولت هم آن ها را نمی بیند؟؟ می شود بگویید در دوران برجام دلار چقدر شد؟؟ جز این است که کاهشی نداشت؟؟ چنان از آزادسازی میلیاردها دلار می گویی کانه ایران یک شبه شد اوناسیس کشورها راستی اگر حرف دروغ شما را بپذیریم می شود بگویید این میلیاردها دلار شما از کجا آمده بود؟؟ بابت چه چیزی بلوکه شده بود؟؟ می گفتید و می گفتند دولت قبل پول ها را هدر داده است ولی شما از میلیاردها دلار سخن می گویی که به این دولت رسید خوب چه شد؟ کدام زیرساخت را توسعه و یا ایجاد کرده است؟؟
    • IR ۱۳:۵۱ - ۱۳۹۹/۰۴/۰۱
      0 0
      به هلوهای ایرانی عرض میکنم کل پولی که از برجام نصیب ایران شد حدود 50 میلیارد بوده. این را سایت وزارت خزانه داری آمریکا اعلام کرد.این رقم پولی نیست که بخواهی هم هزینه های جاری دولت را بپردازی و هم باهاش جنگنده روسی بخری. حرفی که میزنید لینک و منبع بدید.
  • IR ۱۸:۰۷ - ۱۳۹۹/۰۳/۳۱
    27 6
    علاقه مندم بدونم و یکی به من پاسخ بده که فکر میکنید ایران زمین چند سال دیگه میتونه این بحرانهارو تحمل کنه؟
  • IR ۱۸:۴۱ - ۱۳۹۹/۰۳/۳۱
    7 5
    برجام تفسیر نیاز ندارد، بلکه فارغ از امضا اون باید عملکرد دولت رو در بعد امضا دید، سیاست التماس و واردات با امضا های خاص برای افراد خاص ظرفیتی بود که دولت ازش کمال بهره رو برای آقا زاده ها و کسایی که سهم میخواستن داد و کمر اقتصاد رو شکوند. این خروجی برجام هستش.
  • سپهر IR ۲۲:۰۶ - ۱۳۹۹/۰۳/۳۱
    2 3
    عجب مصاحبه اى ، بسيار عالى و روشنگر ، انصافاً روى خود من يكى خيلى تاثير داشت از صميم قلب ازتون تشكر ميكنم ، باور كنيد چنين گفت و گوهائى خيلى ميتونه اثر گذار باشه مخصوصاً روى افكار مردم ، چون جناح ها اصلاً بفكر منافع ملى نيستند، ضمن اينكه هيچگاه فكر نميكردم ياران داش محموت اينقدر مطلع و مسلط باشند ، خيلى قشنگ و دلسوزانه و البته آگاهانه قرارداد برجام را بررسى كرده ، من با بى ميلى شروع كردم اما عالى بود ، خدا خيرتون بده
  • علی محمد صادقیان IR ۲۳:۳۴ - ۱۳۹۹/۰۳/۳۱
    6 13
    مملکت رو دادن رفت هیچی هم نگرفتن هنوز هم خود را به نفهمی میزنن
  • شمس تبریزی IR ۰۳:۱۹ - ۱۳۹۹/۰۴/۰۱
    8 7
    گفته «اما وقتی شورای نگهبان برجام را تایید می کند چرا انتقادها ادامه دارد؟» شورای نگهبان کارش مطابقت مصوبه با قانون اساسی و شریعت است و اگر مصوبه خلاف این دو نباشد آن را تصویب میکند. شما اگر قانونی تصویب کنید که به هر ایرانی باید ماهی 100 تومن پرداخت بشه، این نه مخالف قانون اساسی است و نه با شریعت مغایرت داره. اما عقل میگوید که شما منبعی برای پرداخت این رقم به هر ایرانی ندارید. حالا اگر کسی به این مصوبه انتقاد کرد و فرضا گفت تورم زاست یا منبعی نداریم، باید بگید مصوبه شورای نکهبانه و انتقاد نکن؟ انتقاد از برجام چه ربطی به شریعت و قانون اساسی داره که از شورای نگهبان مایه میذارید؟
  • IR ۰۸:۲۷ - ۱۳۹۹/۰۴/۰۱
    12 0
    می فرمایند جنگنده های روسی در پس از برجام آمده است می شود بگویند چگونه ایران در حالی که تحریم تسلیحاتی را پذیرفته بود جنگنده خرید؟ خبرآنلاینی ها شما که خودتان می دانید خرید جنگنده های در کار نبوده است
  • گلابی US ۱۸:۳۷ - IR ۱۵:۱۶ - ۱۳۹۹/۰۴/۰۱
    0 0
    خوبه خودت داری میگی کاسبان تحریم سود بردند. نفعش برای من نوعی و بقیه چی بود؟ شوک روانی حاصل از خروجش نسبت به تصویب و خروج آمریکا از اون چقدر به اقتصاد ضربه زد؟ بازم گفتم و میگم افراطیون نقش نداشتن ترامپ به حرف این و اون گوش نمیده کار خودشو میکنه.وعدشو داد عملیش کرد. کلا هر اتفاقی چه خوب و چه بد در کشور بیفته برای مردم به صورت مطلق بده.