بهانه:
یک فیلمساز: بازیگری، مثل احضار روح است.
فرهنگ لغات
روحانگیز: آنچه سبب امید به زندگی شود/فیلمهای برادر «کیمیایی»/ ر.ک«رد پای گرگ»
روحافزا: طراوتبخش/ فیلمهای خواهر«میلانی»/ ر.ک«واکنش پنجم»
روح بلند: آنکه می گوید: آری... و آنکه می گوید: نه/ شورای نظارت
روح سرکش: (نداریم. بحمدالله، همه فیلمسازان، خوب می باشند)
روحیفداه: جگرت را بروم/ آقای«تهیه کننده»/ ر.ک «گیشه»
روحیه(روحیه): انرژیبخش/ پیشپرداخت
تف تو روحت!... : بازیگر خوبی نیستی/ خیلی بدی/ آکسسوار صحنهای/ ر.ک فیلم های تاریخی
روح سرگردان: روح سرگشته/ ابوالفضل جلیلی/ حسینعلی فلاح لیالستانی/ اصغر بیچاره/ (روح خوشتیپ سرگردان: عباس کیارستمی)
روح حاکم: زننده حرف آخر/ سردرِ سینما
روح خبیث(روح شیطانی): روحی که به اشکال مختلف در می آید/ بازیگری که «مارمولک»بازی درآورد)
روح پاک: علی حاتمی
روح بلند: اسدا... یکتا
روح پاک: روح وارسته و پشمینهپوش/ اکتفاکننده به حداقل/ «بیمه ندار»/ اعضای خانه سینما
مکاشفه روحانی: حس برتر/ شهود عرفانی به رأی العین/ عینالیقین/ فیلمهای ایرجخان قادری
جلسه احضار روح: جلسه «قرارداد»/ دیدار با «مدیرتولید»/ همبازی شدن با...
ارواح پدرت...! : به بازیگری که همزمان و بیخبر، با دو پروژه قرارداد میبندد، میگویند/ ابراز ارادت خالصانه.
نظر شما