بدون شک با استمرار وضع موجود روزنه های ترقی و تعالی به روی مردم گشوده نخواهد شد و شبح مداخله خارجی بر منطقه بیشتر سایه خواهد افکند و آینده ای مملو از عدم اطمینان و ناپایداری هر نوع خوش نگری را خواهد بلعید. از کشورهایی چون ایران، ترکیه و عربستان توقع می رفت با همکاری عراق، مصر و پاکستان بر بنیان حقوق کامله الوداد، نقشه راه پیشرفت خاورمیانه را مدیریت میکردند اما به هر دلیلی این آرزو برآورده نشده است. هم اینک بخش اعظمی از منطقه گرفتار جنگ، آشوب و ناامنی است و قریب به اتفاق دولتها خود را در پناه یکی از قدرتهای خارجی اجیر و اسیر کرده است.
عربستان، عراق، یمن، لبنان، سوریه، بحرین و لیبی گرفتار جنگ و یا نا امنی و اغتشاش است. ایران، ترکیه و پاکستان از لحاظ اقتصادی گرفتاری بغرنجی را تجربه میکند و رژیم صهیونیستی با توسل به گرایش ایدئولوژیکی هزاره، ترور و نیابت مسموم، نقش گوی سیاه در خاورمیانه را بازی میکند. در دهه اخیر تراکم گرفتاریها و ناملایمات به شکل وحشتناکی درآمده است. حداقل چهار تکانه و اتفاق ویژه در جهان عرب هر نوع خوشبینی به حال و آینده را به سیاه چال فرو میبرد.
خیزشهای عربی اولین است که با مداخله امریکا و بی تفاوتی اروپا در بیابان تنهایی ملت ها دود شد و به هوا رفت. مورد دوم افت شدید قیمت نفت در میانه دهه اخیر اعتماد به نفس دولت¬ها در کسب مشروعیت " پول پایه" را بر باد داد. در حالت سوم درگیریهای کور و کمرشکن در یکی دو سال اخیر در عراق، لبنان، سودان، الجزایر و لیبی است که نیم هوشیاری متولیان ثبات و امنیت در منطقه را عیان نمود. النهایه ویروس کرونا ساختار، سیاست و سیاستگذاری را به نحو بارزی نشانه رفته است. خاورمیانه گرفتار نابرابری شدید اقتصادی، نظام قبیله ای و سکتاریستی، دولتهای تحصیلدار و ایدئولوژیهای افلیج مذهبی است. متاسفانه رفاه و سلامت و امنیت و حتی آینده فرزندان این منطقه دچار جاهطلبی حاکمانی شده است که ورودشان به سیاست با رانت و شانس است و خروجشان با سپرافکندن در مقابل عزرائیل تضمین میشود.
آنان هر وقت میخواهند بر شخشانه، طبل وارونه می زنند. حاکمان به جای تن دادن به حسابرسی، عدالت اجتماعی و حقوق مدنی و تامین آزادی های مربوط به انسان هر یک به شکلی داعیه تقدس، الوهیت و ماندگاری دارند. صندوق بین المللی پول G.D.P منطقه را با پنج درصد سقوط همراه می بیند. آثار اجتماعی بیماریها فاجعه آمیز است. نصف جمعیت در این منطقه زیر 25 سال است که تقاضای کار آنها در صورتی در دفاتر رسمی ثبت میشود که رتبه بیکاری دو برابر نرم جهانی است.
بخش اعظمی از کارگران به ویژه شاغلین غیر رسمی به زیر خط فقر شیفت داده میشود. سیستمهای بهداشتی بار اضافی حمل میکند و آموزش از راه دور پربار نیست. ساز و کارهای ناکافی خدمات تامین اجتماعی برای کارگران و نیازمندان ملغمهای از آثار سو تدبیر را به هم ربط میدهد. در شرایط فعلی برای مهار سیلاب بدبختی مردم تنها راه بازگشت به مردم است. باید با آنان آشتی کرد و در تعیین سرنوشت ذی مدخلشان کرد. گزاره های اهرمنی از قبیل "حفظ قدرت با پول" را کنار زد. آماده سازی شهروندان در قرن بیست و یک الزاماتی دارد که بدون درک آنها ساکنان این منطقه سرنوشت شومی را تجربه خواهند کرد. پایان دوره نفت و پول پاشی و هزینه های گزاف مداخله حقیقتی است که بالاجبار دامن همه کشورها را خواهد گرفت. دیگر دولتها بذل و بخششهای بی حساب و کتاب را نخواهند داشت. جنگهای بی اساس و نیابتی، پناهندگی و مهاجرت را بیشتر شدت خواهد بخشید. شش درصد جمعیت جهان در خاورمیانه ساکن است، تنوع قومی باید منبع قدرت تعریف شود نه اینکه حدیدی برای سرکوبی ظرفیتها دیده شود. قرن بیست و یک قرن سنجش ثروت با سرمایهی انسانی است. اگر میخواهیم کشورها باقی بماند منزلت نخبگان و قدر سرمایهی انسانی را باید فهمید و دانست بزرگترین دارایی و سرمایه رضایت مردم است که با دموکراسی واقعی به دست میآید. با این نگاه میشود دیوار پیرامون پادگان خاورمیانه را خراب کرد و باغ های زیتون را آب داد و دانشکدههای علم و دانش را بنیان نهاد. انسان در خاورمیانه به حرمت و آزادی نیاز دارد و خاورمیانه برای بازسازی به انسان آزاده و توسعه محتاج است.
*نماینده ادوار مجلس
2727
نظر شما