زن میانسال که در شعبه 268 دادگاه خانواده نشسته بود هنگام تسلیم دادخواستش به قاضی عموزادی گفت: در 27 سالگی با دوست برادرم که به خانه ما رفت و آمد داشت آشنا شده و کمکم علاقهمان شدت گرفت. به طوری که حتی نمیتوانستیم یک روز از هم بیخبر باشیم. او که به تازگی از همسرش جدا شده بود به خاطر مشکلات روحی بسیار وابستهام شده بود. به همین خاطر هم بعد از مدت کوتاهی پیشنهاد ازدواج داد. اما من که ازدواج اول او را مانعی بر سر راه زندگی مشترکمان میدیدم سعی کردم در فرصتی مناسب موضوع را با خانوادهام در میان بگذارم.
غافل از اینکه برادرم تمام موضوع زندگی رضا را برای اعضای خانواده گفته بود. بنابراین با مخالفت شدید خانوادهام روبهرو شدم. حتی برادرم که دوست صمیمی رضا بود با ازدواجمان بشدت مخالفت کرد. اما من و رضا که تصمیم خود را گرفته بودیم در نهایت بهرغم مخالفت شدید خانوادهها راهی خانه بخت شدیم.
در این میان خانوادهام حتی حاضر به تحویل جهیزیهام نشدند. با این حال من و همسرم زندگی محقرمان را در یک خانه اجارهای آغاز کردیم. ولی با هم پیمان بستیم تا به خانوادههایمان اثبات کنیم میتوانیم در کنار هم خوشبخت باشیم. مدتی بعد یکی از دوستان رضا به ما پیشنهاد کرد مغازهای اجاره کنیم و با سرمایه او کار کنیم. پس از پذیرفتن پیشنهاد راهی جنوب کشور شده و کار را شروع کردیم. کسب و کارمان رونق گرفته بود که متوجه شدم فرزندی در راه دارم. به همین خاطر از خوشحالی در پوستم نمیگنجیدم و خود را خوشبخت میدیدم.
پس از تولد دومین فرزندمان نیز زندگی ما رنگ و بوی بهتری گرفت. بالاخره پس از چند سال کار و تلاش شبانهروزی با پساندازی قابل توجه به تهران بازگشتیم. پس از خرید خانه و مغازه زندگیمان وارد مرحله جدیدی شد. اما افسوس که چندی بعد دریافتم همسرم با یکی از دختران جوان شاغل در مغازه رابطه دارد. پس از بررسیهای دقیقتر نیز مطمئن شدم دختر جوان را به عقد دائمش درآورده است. آنها فرزندی هم در راه داشتند! با اطمینان از این موضوع احساس کردم دنیا روی سرم خراب شده.
من که بشدت افسرده شده بودم تصمیم گرفتم با به اجرا گذاشتن مهریهام همه حق و حقوقم را از همسرم بگیرم. اما خیلی زود متوجه شدم «هوویم» نیز به دنبال درگیری با رضا چک 550 میلیون تومانی که از شوهرم هنگام عقد گرفته بوده را اجرا گذاشته و خانه و رستوران ما را توقیف کرده است. حالا به دادگاه آمدهام تا با بخشش تمام حق و حقوقم از همسر فراریام جدا شوم. چراکه «هوویم» اموال شوهرم را تصاحب کرده و من هم فقط طلاق میخواهم.قاضی عموزادی پس از شنیدن اظهارات زن میانسال دستور بررسی ادعای مجهولالمکان بودن مرد و تحقیقات لازم را صادر کرد تا در صورت صحت موضوع حکم قضایی را صادر کند.
/56
نظر شما