گاهی اوقات فکر میکنم نوشتن بیهودهترین کار جهان است. البته نه برای آنکه باری به هر جهت قلم میزند و این پیشه را راهی میداند برای به شهرت رسیدن و نان چرب خوردن و لاجرم چند روزی در گنداب دنیا بیشتر زیستن.
بیهودهترین کار جهان است برای آنکه قلم زدن را بهانهای میداند برای احقاق حق پایمال شدهای یا افروختن چراغی در دل تاریکی یا دستکم تسلای دل دردمندی.
اگر در خاطرتان مانده باشد چندی پیش چیزکی نوشته بودم درباره برنامه «راز». یکی از قسمتهای این برنامه به معضلات شهر آبادان اختصاص داده شده بود. مهمانان و مجری صریح و بیپرده درباره ستمی که بر مردم مظلوم این شهر میرود سخن گفتند و مجری برنامه (نادر طالبزاده) صراحتاً تهدید کرد اگر به وضعیت این شهر رسیدگی نشود باز هم در تلویزیون از آبادان سخن خواهد گفت. پخش این برنامه مرا سر ذوق آورد تا یادداشتی بنویسم در ستایش از ساخت چنین برنامههایی و رجزهایی بخوانیم برای مسئولانی که به وضع آبادان بیاعتنایند.
چند ماهی از پخش آن برنامه و نوشتن آن یادداشت کذایی میگذرد که در خبرها میشنوم هفت تن از آبادانیها بر اثر آلودگی و اوضاع نابسامان آبوفاضلاب شهر جان باختهاند. شما جای من بودید چه حالی پیدا میکردید؟ اشتباه نکنید من آنقدرها سادهلوح نیستم که فکر کنم مسائل و معضلات یک مملکت به این سادگی حل میشود، آنقدرها هم خودبزرگبین نیستم که گمان کنم با قلم بیرمق من وجدان به خواب رفتهای بیدار میشود و رگ غیرتی میجنبد ولی اعتراف میکنم این مقدار خوشخیال بودم که میپنداشتم حضرات برای حفظ آبرو و ظاهرسازی هم که شده دستی به سروگوش آبادان خواهند کشید و دستکم به وضعیت نابسامان آبوفاضلاب شهر که کوس رسوایی آن در رسانه ملی هم زده شد رسیدگی خواهند کرد اما زهی خیال باطل! مرگ دلخراش و غریبانه هفت تن از هموطنان آبادانی نشان داد «عدالت» همچنان مظلوم است و بیش از آن که حقیقتی در آن باشد شعاری است فریبنده که میتواند تا جاودان زینتبخش کنگرهها و سمینارها و میتینگهای تبلیغاتی و انتخاباتی باشد. من و امثال من هم مشتی بیمار روانی عقبمانده هستیم که به جای پیوستن به روزنامههای جدیدالتأسیس خوش آب و رنگی که بانیانش وعده رفاه و عدالت به جهانیان میدهند قلم صدتا یک غاز میزنیم و دلمان خوش است. در زیر چرخ کبود سفله پرور از رنگ تعلق آزادیم.
راستی میتوانید حدس بزنید موضوع هفته آینده برنامه «راز» چیست؟
24
نظر شما