در خاورمیانه، فقط یمن با نزدیک ۳۰درصد بالاترین مرگ و میر را دارد که اصولا قابل مقایسه با هیچ کشور دیگری نیست. البته میتوانیم این نسبت را نادیده بگیریم چون تابع میزان تست کرونا است ولی اگر نسبت فوتی به جمعیت را هم حساب کنیم در رتبههای بالا قرار خواهیم گرفت.
فراموش نکنیم که در ۱۵ آبان، رتبه دوم را در مرگ و میر کرونا در فهرست جهانی داشتیم. اینکه آمار خیلی کشورها نیز درست نیست جای شکی ندارد، ولی آمار مرگ و میر ایران انحراف زیادی از واقعیت دارد. علت آن نیز نوع تعریفی است که از فوتی کرونا میکنند.
آخرین آمار ناشی از ثبت فوتیهای ثبت احوال در فصل تابستان و مقایسه آن با فوتیهای سال گذشته نشان میدهد که آمار رسمی را باید دو و نیم برابر کرد که در این صورت رقم و شاخص مرگ و میر در ایران خیلی بالاتر خواهد رفت. اگر درنظر بگیریم همهگیری جهانی کرونا در هر کشوری، از جمله ایران تبدیل به بحرانی ملی شده است که امنیت بهداشتی جامعه را تهدید میکند، در این صورت برای مقابله با این بحران انسانی در بحبوحه تحریمهای اقتصادی که تبعاتش میتواند بسیار فاجعهآمیز باشد لازم است که همه ظرفیتهای انسانی کشور برای مقابله با این بحران بسیج شوند، از این رو پیشنهاد میشود که از کارشناسان علمی و نمایندگان جامعه پزشکی و پرستاری و مسوولان بهداشتی و دانشمندان و کارشناسان دلسوز حوزه سلامت و پیشگیری در خارج و داخل ایران به همکاری دعوت شوند تا از تجربه و دانش آنها در کنترل این فاجعه قرن استفاده شود، چراکه این بیماری علاوه بر امنیت بهداشتی جامعه، امنیت اقتصادی و روانی ایرانیان را که به دلیل سیاستهای داخلی و تحریمهای خارجی هم دچار بحران مضاعف شده است، بیش از پیش دچار اختلال کرده که باتوجه به ادامه همهگیری، چشمانداز آن بیش از پیش نگرانکننده خواهد بود. در همین چارچوب این پرسشهای مهم را میتوان طرح کرد که:
-چرا اعضای کمیته ستاد کرونا جزییات آماری و اپیدمیولوژیک به دست آمده را منتشر نمیکنند؟
-چرا هیچ نظریهای برای علت بالا بودن درصد بالای مرگ و میر وجود ندارد؟ا
-چرا تفکیک سن و جنس و استان مشخص نمیشود؟
-چرا تفاوت معنیدار مرگ و میر بعد از تبدیل داروهای مورد استفاده کرونا از انواع خارجی به تولید داخل شرح داده نمیشود؟
-چرا جامعه علمی، پزشکان و پرستاران که خط اول مقابله با این بیماری هستند در جریان این جزییات قرار نمیگیرند؟
17302
نظر شما