رضا پورعالی: ۶۳ سال پیش در چنین روزهای (۱۷ تا ۲۱ آبان ۱۳۳۶) تهران به عنوان نخستین شهر آسیایی میزبان یک رویداد جهانی بود؛ میزبان سی و ششمین دوره رقابتهای وزنه برداری قهرمانی جهان. بر اساس آنچه در نشریات آن زمان بازتاب پیدا کرد، اعضای فدراسیون بینالمللی وزنهبرداری، کیفیت میزبانی مسابقات جهانی تهران را بینظیر قلمداد کردند. با این حال برای آن که بیشتر در حال و هوای نخستین میزبانی ایران از مسابقات جهانی قرار بگیریم، ترجمه بخشهایی از گزارش مفصل خبرنگار روزنامه ورزشی اکیپ فرانسه را که برای پوشش رقابتهای جهانی ۱۹۵۷ به تهران سفر کرده بود، می خوانیم:
«شوفر تاکسی انگشتهای هر دو دستش را نشان داد و معنای این علامت آن بود که ده ریال کرایه میخواهد. مسافت هر چه میخواهد باشد. در پایتخت ایران، نرخ یک کورس تاکسی همان ده ریال است. ما در کشور نفت هستیم و بنزین گران نیست. تاکسیها به رنگ سیاه با گلگیرهای سفید در بین اتومبیلهای دیگر مشخص هستند. تاکسی که مرا حمل میکرد از جاهایی عبور کرد که گهگاه الاغها هم قاطی اتومبیلها میشدند. عجیب آن که این الاغهای کوچک جثه را خیلی بار کرده بودند!
تهران در ارتفاع ۱۲۰۰ متری از سطح دریا قرار دارد و در آن بیش از یک میلیون نفر در خانههای کوتاه با سقفهای تخت و وسیع زندگی میکنند. ایرانیها اشخاص گرم و با محبتی هستند. آنها به طرز مطبوعی زندگی میکنند و به طور کلی کاری را که امروز میتوانند انجام دهند، بیدغدغه به فردا موکول میکنند. در اینجا زندگی اندکی ارزانتر از فرانسه است ولی یک کارمند تقریبا ۴۵۰ تومان حقوق میگیرد و یک وزیر حقوقش سه برابر اوست. در این کشور که رو به پیشرفت است، انسان میتواند از شیرینی زندگی و از نور طلایی خورشید لذت ببرد.
در حالی که این روزها پرتاب فضاپیمای اسپوتنیک-۲ یا قمر مصنوعی شوروی بحث قسمت عمدهای از مطبوعات است، اما با نزدیک شدن مسابقات وزنهبرداری قهرمانی جهان، کم کم در تهران این موضوع جای خود را به بحث درباره عضلات آهن و پولاد میدهد و عکسهای قهرمانان وزنهبرداری بر عکس قمر شوروی غلبه پیدا میکند. در اینجا ورزش در عالم حوریان و پریان و اجنه مشرق زمین و داستانهای شگفتانگیز هزار و یک شب غوطهور است.
(توضیح: اسپوتنیک-۲ نام دومین فضاپیمایی است که به مدار زمین فرستاده شد. این فضاپیما که در تاریخ سوم نوامبر ۱۹۵۷ به فضا پرتاب شد، حامل سگی به نام لایکا بود و از این حیث، اولین فضاپیمایی بود که یک موجود زنده به فضا میفرستاد. پرتاب این فضاپیما درست پنج روز پیش از افتتاح رقابتهای وزنهبرداری قهرمانی جهان در تهران صورت گرفت.)
نبض شهر در تهران آهسته میزند. به طور عادی کار از ساعت هفت صبح شروع شده و ساعت یک بعدازظهر ختم میشود. امروز صبح (جمعه ۱۷ آبان) هوا خاکستری و ابرآلود است و در شهر باران میبارد. با این حال تمام جایگاههای کاخ ورزش، محل برگزاری مراسم افتتاحیه و مسابقات وزنهبرداری قهرمانی جهان که ۳۵۰۰ نفر ظرفیت دارد اشغال شده است. اهالی تهران که استقبال چشمگیری از مسابقات دارند، نگران هستند که مبادا بارندگی سخت و مداوم سبب ایجاد سیلهای وحشتناک شود و روند برگزاری رقابتها را دچار اختلال کند. خوشبختانه باران در بعدازظهر بند آمد.
مردم برای رسیدن به کاخ ورزش، در حالی که از عجله و اشتیاق، صورتهای تبآلود دارند، ۵۰ میلیون فرانک قالیهای ایرانی را با خونسردی شگفت آوری لگدمال میکنند، همان قالیهایی که در دنیا بینظیر است. سرتاسر کف ورزشگاه و روی سکوی مسابقه، با این قالیها که نشان نبوغ و هنر قالیبافان ایرانی دارد پوشانده شده است. آدم خجالت میکشد و ناراحت است از این که خاکستر سیگارش را روی این قالیهایی که یک شاهکار هنری بینظیر و زیبا هستند بیندازد. این قالیهای گرانقیمت را فدراسیون اجاره نکرده است، بلکه طبق شنیدههای ما آنها را خریداری کرده است تا برای میزبانی از رقابتهای جهانی سنگ تمام بگذارد.
در کنار درهای ورودی سالن سه برابر بیشتر از ظرفیت سالن مردم هجوم آوردهاند و این هجوم ساعتها پیش از شروع برنامه آغاز شده بود. وقتی وارد سالن شدم، به محیطی راه یافتم که از سرور و شادمانی لبریز بود. پرچم کشورهای شرکت کننده از سقف آویخته شده بود. در این کاخ گرم و نورانی قهرمانان تمام کشورها بدون در نظر گرفتن نژاد و مذهب و بدون تبعیض، مورد تشویق قرار میگرفتند. مثل این که ایرانیها شیفته خود ورزش هستند. این مردم از چند روز پیش، عموم قهرمانان را با احساسات بینظیری تقدیس میکنند و به آنها شادی و نیروی بیحدوحصر میبخشند...»
بخشی از کتاب «صد سال وزنه برداری»/ نوشته رضا پورعالی
۲۵۶ ۲۵۱
نظر شما