نوجوانی که دوست خود را به خاطر درگیری سر 500 تومان به قتل رسانده بود، بعد از نقض حکم قصاص در دیوان عالی کشور، در محاکمه مجدد به پرداخت دیه و تحمل حبس محکوم شد.
شامگاه 19 شهریور 88، مأموران کلانتری 128 تهراننو از طریق مرکز فوریتهای پلیس از وقوع یک فقره درگیری منجر به جرح در خیابان پیروزی باخبر شدند. مأموران وقتی برای رسیدگی به اوضاع جوان مصدوم به نام امید به بیمارستان امام حسین مراجعه کردند متوجه شدند که وی بر اثر شدت جراحات وارده فوت کرده است. دوست مقتول به نام محمد که مجروح را به بیمارستان آورده و آنجا حاضر بود، به ارتکاب درگیری با وی اعتراف کرد.
بعد از اعتراف متهم 18 ساله به درگیری و قتل امید، قرار مجرمیت وی از سوی دادسرای جنایی تهران صادر و پرونده برای رسیدگی به دادگاه کیفری استان تهران ارجاع داده شد. جلسه رسیدگی به این پرونده، در تاریخ 10 خرداد سال گذشته در شعبه 113 دادگاه کیفری استان تهران و به ریاست قاضی محمدسلطان عزیزمحمدی برگزار شد. شفیعی، نماینده دادستان با اشاره به مدارک موجود در پرونده، بزه انتسابی به متهم را محرز دانست و مجازات وی را خواستار شد. اولیایدم نیز با اعلام شکایت مجدد از متهم، خواسته خود را قصاص متهم عنوان کردند.
در ادامه جلسه، متهم در جایگاه قرار گرفت و در تشریح علت ارتکاب قتل گفت: به همراه مقتول و 2 نفر دیگر از دوستانم داخل پارک مشغول بازی بودیم. یک اسکناس 500 تومانی که متعلق به مقتول بود، در دست من و بقیه بچهها میچرخید. امید به من گفت پولم را بده و من هم بارها قسم خوردم که پول دست من نیست. امید دمپایی من را برداشت و پنهان کرد و به همین دلیل از او عصبانی شدم و به او گفتم از پارک بیرون برو. اما او توجهی نکرد و بین ما درگیری شروع شد. لگدی به او زدم و او هم با همین کار جواب مرا داد. چاقو را برای ترساندن به سمت او گرفتم، دوباره به سمت من آمد که ناگهان متوجه شدم چاقو وارد بدنش شده است. قبل از اینکه به پارک بیایم، برای دعوا با کسی که برای خواهرم مزاحمت ایجاد کرده بود، چاقو برداشتم اما با آن چاقو دوستم را زدم. اولینبار بود که با خودم چاقو حمل میکردم و در همان مرتبه مرتکب قتل شدم.
قاضی به اظهارات شاهد حادثه مبنی بر اینکه متهم ابتدا با انتهای چاقو به پهلوی مقتول زده و وقتی مقتول به کار خود ادامه داده است، متهم چاقو را وارد بدنش کرده، اشاره کرد که متهم این اظهارات را انکار کرد و مدعی شد اصلاً متوجه برخورد چاقو نشده است.
بعد از اظهارات وکیل مدافع متهم مبنی بر اینکه متهم را نباید با قاتلان حرفهای مقایسه کرد و اصولاً این قتل به علت یک لجبازی بچهگانه روی داده است، متهم برای بیان آخرین دفاع در جایگاه قرار گرفت و گفت: امید برای من مانند برادر بود و ما از کودکی با هم بزرگ شده بودیم. امید میداند که من قصد کشتن او را نداشتم و خودش بارها به خواب من آمد و به من دلداری داد. دوست نداشتم عاقبت این دوستی این باشد که او الان زیر خروارها خاک باشد و من پشت میلههای زندان.
بعد از اظهارات متهم، قاضی همتیار ختم جلسه را اعلام و یک هفته بعد از جلسه محاکمه و مشورت با مستشاران دادگاه، متهم را به قصاص محکوم کرد. بعد از اینکه پرونده برای اعلام نظر به دیوان عالی کشور ارجاع داده شد، قضات دیوان عالی بعد از مشورت و بررسی پرونده، حکم صادره را نقض و پرونده را برای رسیدگی مجدد، به شعبه 71 دادگاه کیفری استان تهران ارسال کردند. قرار بود جلسه محاکمه در شعبه 71، در تاریخ 10 بهمن سال گذشته برگزار شود اما به دلیل عدم حضور اولیایدم در دادگاه، این جلسه تجدید و به امروز موکول شد.
بعد از قرائت کیفرخواست توسط نماینده دادستان، متهم در جایگاه قرار گرفت و اظهارات خود در جلسه گذشته را تکرار کرد. در نهایت قاضی عزیزمحمدی ختم جلسه را اعلام و با توجه به سن پایین متهم (16 سال) وی را به پرداخت دیه و حبس محکوم کرد.
17181
نظر شما