بدون نظرسنجی یا همه پرسی از ملت نظرشخصی خود یا گروههای سیاسی وابسته را مستند به رای مردم کرده و همیشه از یاد می بریم که سیاست بدون کسب فضیلت های اخلاقی برای خود و دیگران هیچ ارزشی ندارد.
پس از شنیدن برخی از نظرها که مانند همیشه از سوی مردم بیان میکنند، خواستم آرزوی خود را برای ایران از ۱۴۰۰ بعد به عنوان شهروندی که شاید در اقلیت باشم مطرح کنم .زمانی به عنوان دانشجو در کلاسی به عنوان نظریه های منطقه گرایی ، کتاب میان منطقه گرایی و روابط بین الملل نشر وزارت امور خارجه را بررسی می کردیم از استاد با لحنی تلخ پرسیدم من تمام جداول ساختار سازمان منطقهای در جهان و منطقه را دیده ام و از میان حداقل ۵۰ سازمان و نهاد و منطقه جهانی نام ایران تنها در اتحادیه حاشیه اقیانوس هند برای همکاری منطقهای دیده می شود. روشن است که پاسخی نبود. در یادداشت ها و یا مصاحبه های قبلی از تمایل به شکل گرفتن منطقهگرایی قدرتمند و اعتمادساز نوشتهام.
منطقهگرایی با شیوههای مختلف قدمتی کهن دارد ،اما در دوران مدرن با سابقه اروپا از ۱۹۴۵ به بعد شناخته میشود و در بخشهای مختلفی که شکل گرفت و ناکام ماند و یا دوران جوانی خود را سپری میکند و یا در برخی موارد به دلیل سلیقه های سیاستمداران به بار نمی نشیند و در مرحله جنینی است، اما آنچه مورد نظر است کاشتن بذر منطقه گرایی در منطقه با حضور ایران ،پاکستان، افغانستان ترکمنستان، تاجیکستان، ارمنستان، گرجستان ،و .....یا هر کشور دیگر منطقه ای است که بتوانند ارکان آن در داخل و منطقه را سازماندهی کنند.
ارکانی که مهمترین آن چرخش به پارادایم صلح، اعتمادسازی، شکل یافتن نهادهای اعتمادساز با افراد معتقد به آن در داخل است. این یادداشت خام است، اما به عنوان مثال یافته های اتحادیه اروپا، ناتو ،سازمان کشورهای آمریکایی و جامعه کارائیب و آند، شانگهای، اتحادیه آفریقا و شورای همکاری خلیجفارس، همگی در چندین مساله زیر اشتراک داشته اند: حاکمیت دولتی، عدم مداخله در امور یکدیگر، اقدامات مشارکتی، چندجانبهگرایی ،حل اختلاف از طریق دیپلماتیک، ایجاد یک منطقه صلح در جامعه مورد نظر... بااین اوصاف آیا ما میتوانیم به سمت کاشتن بذرهای صلح و منطقه گرایی فرهنگی ،سیاسی ، امنیتی و اقتصادی با استناد به تجربیات کشورهای مختلف از سال ۱۴۰۰ به بعد پیش برویم و امیدوار باشیم؟
* دکترای مطالعات آمریکای شمالی از دانشگاه تهران
نظر شما