دکتر ارمکی نوشته است : " منطق کنش اجتماعی کنشگران ایرانی ما را به آموزه هایی خاص می رساند که اصلی ترین آنها دوری گزیدن از داوری سطحی و صرفآ سیاسی است. هر چند که بعضی از افراد به لحاظ موقعیت های سیاسی و اجتماعی چون مدیران و سیاست بازان سیاسی نگر شده و امور اجتماعی و فرهنگی را سیاسی و سیاست زده می سازند. اجتناب کردن از سیاسی دیدن جامعه و مشکلات و مسائل به سادگی امکان پذیر نیست. زیرا همان کسانی که سیاست زده اند جهان اجتماعی را نیز سیاست زده می بینند. همانطور که همان افرادی که تحولات جهان و جامعه ایرانی را بر اساس توطئه می بیند نمی توان به درمان آنها اقدام کرد و از اثر و فعلیت کنشگران اجتماعی سخن گفت. مگر نبوده اند بسیاری در طول سده اخیر که هر نوع تحول و تغییری در ایران را به بیگانه ربط داده اند. مگر بسیاری نبوده و نیستند که وقوع انقلاب اسلامی را نیز توطئه غرب دانسته و مابقی را بازیگران این عرصه . مگر نبوده اند کسانی که دین خواهی مردم ایران را نیز سطح و سیاسی و توطئه دانسته اند. از طرف دیگر هم بسیاری هستند که هر نوع تحول و تغییر در نظام ارزشی و اجتماعی ایران معاصر را توطئه و غربگرایی دانسته و می دانند.
وی افزوده است : " سیاست بازان مدعی اند که هر نوع حادثه و واقعه ای که آنها انتطار وقوعش را نداشته اند، از روی بی شعوری و بی دینی و عدم تبعیت از قواعد و امور جاری مسلط می باشد. در این نگاه اگر افرادی که دچار مشکل شده اند از جامعه به واسطه قدرت و نیروی نظامی و انتظامی خارج شوند، مشکل پایان می یابد. در نتیجه مبارزه رو در رو تنها و بهترین راه و روش در مدیریت و حل مشکلات می باشد. بر اساس رویکرد توطئه ای، مشکل ریشه در توطئه دشمن دارد و باید دشمن را نابود کرد."
استاد جامعه شناسی به طور مثال درباره برخورد با بی حجابی عنوان کرده است: "به طور خاص بی حجابی و بد اخلاقی اجتماعی ریشه در تبلیغ دشمن از طریق رسانه ها و افراد و گروههای وابسته شان در داخل دارد. در نتیجه بهترین راه و روش در ساماندهی امور حذف دشمن و نیروهای شبه آنها در داخل است. بدین لحاظ است که اصل و اساس تبلیغ در برخورد با گروههای بیگانه گرا آغاز شده و در عین حال مشکلات ایجاد شده را نیز وابسته به دشمن می دانند. به جای حل مشکل و سامان دهی امور مسئله ساز و مسئله آفرین برخورد با دشمن که در این زمینه امری خیالی می شود، محور قرار می گیرد.
اگر قرار بود ظهور پدیده ای به نام بد حجابی در ساحت اجتماعی و فرهنگی و اخلاقی جامعه تعریف شود به ساحت امنیتی و انتظامی وارد شده و به جای مدیریت و ساماندهی اجتماعی و فرهنگی این پدیده، مدیریت و مداخله گری امنیتی و انتظامی صورت می گیرد. به جای اینکه بدحجابی به عنوان آفت عمل کنشگران در حوزه اجتماعی و فرهنگی شناخته شود و راز و رمز آن نیز در این حوزه جستجو گردد، ملاحظه های امنیتی و انتظامی اهمیت محوری می یابد. دیگر فرد بدحجاب از فرد آسیبی به فرد ضد امنیت ملی تبدیل شده و در نتیجه برخورد با او نیز می بایستی در اشد مجازات باشد."
متن کامل مطلب وی را اینجا بخوانید.
نظر شما