واقعیت این است که حلقه مفقوده شهرهای امروز، ارتباط و تعامل شهروندان با یکدیگر و قرار گرفتن این مؤلفه اجتماعی در سایه موضوعات اقتصادی و تجاری است که باعث کاهش احساس هویت، تعلق و دلبستگی شهروندان نسبت به شهرشان میشود.
فقدان فضاهای جمعی برای مکث و درنگ شهروندان که به پاتوق آنها تبدیل شود تا برای دقایقی و ساعاتی در آرامش، باهم بودن را در این فضاها تجربه کنند و از طریق ارتباط بصری، بتوانند از نظر روحی و روانی نیز با فضای پیرامون خود ارتباط برقرار کنند و ضمن ایجاد و تقویت احساس هویت، روابط اجتماعی بهتر، مؤثرتر و مطمئنتری را رقم بزنند، یکی از خلاءهای موجود در شهرهاست.
گام نخست برای تکریم شهر و شهروندانی که در آن زندگی میکنند، هویتبخشیدن به شهر است تا آنها نسبت به محل زندگی خود، احساس افتخار و غرور کنند. البته از طریق احداث و توسعه بناهای شاخص و فضاهای جدیدی که بر جذابیت شهر افزوده یا بر جلوه چشمانداز طبیعی شهر بیفزاید نیز میتوان این احساس را در شهروندان برانگیخت.
امروزه در شهرها، تبیین جایگاه انسان به جای خودرو برای تبدیل شهرهای خودرومحور به انسانمحور از اهمیت بالایی برخوردار است، موضوعی که در تهران به دست فراموشی سپرده شده و نمونههایی از این نسیان را میتوانیم در میدان ولیعصر یا چهارراه ولیعصر مشاهده کنیم که به جای هدایت خودروها به فضای زیرسطحی، انسانها را به زیر زمین تبعید می کنند، فرآیندی که در شهرهای پیشرفته دقیقاً برعکس آن را شاهد هستیم.
گسترش فضاهای اجتماعی و جمعیتی مانند اجرای تأترها و موسیقیهای خیابانی یا توسعه فضاهای سربسته مانند موزهها، سالنهای نمایش و تالارهای کنسرت و همچنین، فضاهای عمومی همچون کتابخانهها، بوستانها و فضاهای ورزشی برای تمام اقشار و سنین، میتواند عرصههای عمومی را ارتقاء داده و تعاملات اجتماعی شهروندان را بهبود بخشد.
بهبود و توسعه زیرساختها و خدمات شهری همچون ارتقاء و گسترش ناوگان حمل و نقل عمومی، میتواند احساس مثبتی را در شهروندان ایجاد کند، ضمن اینکه ایجاد راههای پیاده، احداث مسیرهای دوچرخه و مناسبسازی معابر و فضاهای شهری برای توانیابان نیز در انتقال این احساس مثبت، مؤثر است.
در این میان، اهمیت فرهنگ عمومی و ضرورت ارتقای سطح فرهنگ جامعه با استفاده از روشهای مستقیم و غیر مستقیم همچون آموزش و تبلیغات میتواند در برقراری ارتباط محیطی شهروندان با شهری که در آن زندگی میکنند، مؤثر باشد.
رشد قارچگونه سازههای عمودی در شهرها و ترکیب بینظم بسترها و پهنههای اداری، تجاری و مسکونی، زیست مطلوب شهروندان را تحت تأثیر قرار میدهد. بلندمرتبهسازی باعث بسته شدن منظر شهرها شده و برجها به مثابه غولهای بزرگی از دید پیادهها، کیفیت بصری شهر را تحتالشعاع قرار دادهاند.
در زندگی ماشینی عصر حاضر، انسان شهرنشین به ربات متحرکی میماند که فعالیتهای خود را با سرعت بالایی انجام میدهد تا چرخ زندگی خانواده خود را بچرخاند، چرا که امروز در زندگی شهری، اقتصاد حرف اول را میزند.
نکته مهمی که ارتباط محیطی شهروندان با شهر را دچار خدشه می کند، کمتوجهی به موضوعات محیط زیستی و از بین بردن باغات و فضای سبز شهری است و برای کاستن از این خلاء، ایجاد فضاهای آزاد و عمومی میتوانند جان دوباره به شهرها ببخشند.
در نهایت، توجه به عملکرد مناسب و منعطف شهر و ارائه خدمات و تسهیلات شهری برای رفع نیازهای روزمره و آتی شهرها از طریق برقراری ارتباط محیطی شهروندان با شهری که در آن زندگی می کنند از اهمیت و ضرورت ویژهای برخوردار است تا به هدف نهایی که حس و حال خوب شهروندان است، منجر شده و به تحکیم و تقویت ارتباط و دوستی شهروندان با یکدیگر و با شهری که در آن زندگی میکنند، منتهی شود.
*معمار
۲۳۵۲۳۱
نظر شما