«عروس یمن» نام کتابی است که به تازگی به همت انتشارات روایت فتح منتشر شده است. این کتاب داستان زندگی زنی به نام «فاطمه مؤمنی» است که مسیر زندگیاش او را با ماجرای قیام مردم یمن و مبارزه آنان با تجاوزگری آلسعود و همپیمانانش همراه کرده است. «زینب پاشاپور» که پیش از این با کتاب «بیتو پریشانم» وارد عرصه نویسندگی شده و در آن از همسرش که شهید مدافع حرم است، گفته بود، این بار راوی «عروس یمن» است. وی در گفتوگو با «جوان» از این کتاب و ادبیات مقاومت میگوید.
«عروس یمن» دومین کتاب شما در حوزه ادبیات مقاومت شده است، چقدر بر شکلگیری یک گفتمان جدید در عرصه ادبیات امروز ایران به عنوان ادبیات مقاومت باور دارید؟
من نه تنها به شکلگیری این فضا باور دارم بلکه امروز با توجه به اتفاقات اخیر در منطقه مانند ظهور داعش و مقاومتهای صورت گرفته و جنایتهایی که به اسمهای مختلف در حق مردم مسلمان و مظلوم منطقه روا داشته میشود،تقویت ادبیات و گفتمان مقاومت را یک ضرورت میدانم. جنایتهایی که رخ میدهد و واکنش ملتهای مختلف از یک طرف و از سوی دیگر شکلگیری چهرههای جدید این میدان و قهرمانانی که از دل مردم مقاوم ظهور کردند مانند حاج قاسم سلیمانی، ابومهدی المهندس و حاج عماد مغنیه که کشورهای مقاومت کم از این چهرهها ندارند به طور عادی گفتمان مقاومت را تقویت میکنند و از طرف دیگر زمینهسازی در کشورهای مختلف فارغ از رنگ، نژاد و ملیت را که در سطح جهانی رخ داده است میبینیم که مردم در مواجهه با ظلم سکوت نمیکنند و راه مقاومت را ترجیح میدهند و از طرفی ما ابزار بیان این مقاومت را نیز داریم و جوانان باانگیزهای که با قلمشان میتوانند در این عرصه نقشآفرینی کنند و همه اینها کنار یکدیگر مؤید این نیاز است که ادبیات جدیدی از گفتمان محور مقاومت متولد شود.
در کتاب«بیتو پریشانم» زندگی همسر شهیدتان را که با بطن زندگی او آشنایی داشتید به رشته تحریر درآوردید،در«عروس یمن» اما سوژه کاملاً در فضای غریبی است، این غربت و ناآگاهی، چالشآفرین نبود؟!
جدای از سختیهایی که نگارش زندگی همسرم داشت ولی بیتو پریشانم کتابی بود که من با او زندگی کرده بودم و از بطن زندگی خودم بود اما کتاب دوم کتاب متفاوتی از همه نظر از جمله فرهنگ، اتفاقات و حتی تجربه زیستی من کاملاً فضای متفاوت و جدیدی به شمار میرفت و البته چالشآفرین بود و همین چالش یکی از انگیزههای من برای نوشتن کتاب و علاقه از بیان زنان مقاومت و فضای مقاومت باعث شد که خودم را محک بزنم و اینکه آیا این توانمندی در من وجود دارد یا خیر، البته سعی کردم موانع موجود را یک امتیاز و فرصت تلقی کنم.
قهرمان کتاب مادری اصالتاً عربستانی و پدری عراقی و متولد قم است، این شخصیت به تنهایی یادآور جغرافیای شیعه است، چطور با خانم مؤمنی آشنا شدید؟
شخصیت خانم مؤمنی تلنگر و جرقه نوشتن کتاب را در من زد ولی آشنایی من با ایشان به واسطه و عنایت همسرم بود که در مراسمی که خانوادههای شهدای یمنی حضور داشتند صورت پذیرفت. ارتباط و کشش دوسویه بین من و ایشان باعث نوشتن کتاب شد و البته علاقه و پیگیریهایی که داشتم و میل ایشان بهعلاوه زندگی پرفرازونشیبی که ایشان در حوزه مقاومت داشت، دستبهدست هم داد تا عروس یمن شکل بگیرد و به رشته تحریر دربیاید.
یمن به دلایل متعددی هنوز در ذهن مردم ایران محل شناختهشدهای نیست، آیا «عروس یمن» میتواند زمینه آشنایی را ایجاد کند؟
من خودم تا قبل نگارش کتاب به جز احادیث یا اخبار اتفاقات یمن خیلی آشنایی با مردم و فرهنگ یمن نداشتم، اگر چه تجربه زندگی در کشور عربی را داشتم اما خب آن فرهنگ بسیار دور بود و من سعی کردم از زاویه دید راوی کتاب که خودش قدمبهقدم برای اولین بار در یمن حضور داشته، دلبسته آنجا شده و یمن را وطن خودش دانسته به یمن نگاه کنم. در گام نخست سعی کردم یمن را خودم بشناسم و بعد آنجا را به مخاطبان نشان دهم و در خلال تعریف داستان یک دورنمایی از مردم، فرهنگ و حتی مکانهای دیدنی یمن و نقاط مشترک بین مردم هر سرزمین را بیان کنم که فکر میکنم این کتاب تا حدود زیادی فرهنگ مردم یمن را به مخاطبان شناسانده است.
سانسور اخبار یمن در رسانههای منطقه به واسطه فشار سعودیها چقدر در کم بودن شناخت مردم ایران از یمن تأثیر دارد؟
من فکر میکنم فراتر از سانسور، یک بایکوت خبری درباره جریان مقاومت در حال اجراست که قطعاً نفوذ ثروت مقامات سعودی در این زمینه بیتأثیر نبوده و نتایج مختلفی هم میتواند داشته باشد و همین بیخبری عاملی است که حتی دادخواهی برای مظلومان صورت نگیرد و چون احساس دوری میکنیم، قطعاً پیگیر اخبارش هم نمیشویم و همین دوری باعث میشود مردم یمن را نشناسیم. متأسفانه من کتابی را که مستقیم به مردم یمن پرداخته باشد، پیدا نکردم، از همین رو شاید بکر بودن موضوع، جدید بودن اتفاقات، مشخص نبودن جنگی که کنار گوشمان در حال رخ دادن است، بایکوت خبری و فشارهای بینالمللی مختلف همگی عاملی باشد که ما در زمینه یمن اطلاعاتی نداشته باشیم.
نظر خانم مؤمنی درباره «عروس یمن» چیست؟
خانم مؤمنی در سن کم ازدواج کرده و از ایران رفته و کشور یمن را به عنوان موطن خودشان انتخاب کرده بودند و یک گرد فراموشی روی خاطراتشان نشسته بود، خیلی تلاش کردم این گردوغبار را کنار بزنم و برای من تعریف کنند و به رشته تحریر دربیاید. این بخش کار سختی بسیاری داشت، زیرا نمیخواستم خلاف واقعیت چیزی را بیان کنم و از طرفی در حالی از تجربیات ایشان در مواجهه با یمن در حال نگارش بودم که خودم آنها را ندیده بودم، اما نکته مهم و مسئله اصلی که بسیار نگرانم میکرد آن بود که آیا عروس یمن همان اتفاقاتی است که در زندگی ایشان رخ داده است یا خیر ولی وقتی ایشان کتاب را خواندند جملهای گفتند که همه نگرانیهایم را برطرف کردند و ایشان گفتند، این کتاب دقیقاً زندگی من است و خدا را شکر به فضل خدا و کمک امام زمان(عج) ایشان به عنوان راوی کتاب راضی بودند.
مقاومت مردم یمن، میتواند به عنوان بخش جدیدی از ادبیات مقاومت جای خود را باز کند؟
مقاومت مردم یمن در برابر جنگ همهجانبهای که در حال اتفاق افتادن است و ایستادگی و مقاومتشان با دستخالی و صدالبته پیروز میدان شدنشان میتواند جای خودش را در حوزه ادبیات مقاومت باز کند و تجربههای درخشان این مردم میتواند روایتها و داستانهای بسیاری را تشکیل دهد. کشورهایی مانند نیجریه، پاکستان، فلسطین و بسیاری دیگر به نظرم جایشان در ادبیات مقاومت بسیار خالی است و باید به آنها پرداخته شود و به نظرم تکتک این ملتها و مردم مقاومشان مانند قطعات پازلی هستند که قرار گرفتنشان در کنار هم محور مقاومت و ادبیات مقاومت را تشکیل میدهد.
به عرصه «عروس یمن» به زبانهای غیرفارسی فکر کردهاید؟
این ایده از ابتدا بوده است و با ناشر و راوی نیز مطرح کردهام و به این نکته حین نگارش نیز توجه کرده بودم و سعیام بر این بود که از فرهنگ آنها دور نباشد و این وسواس به این دلیل بود که اگر روزی به زبانی غیر از زبان فارسی ترجمه شود، خیلی دور از فرهنگ مردمان یمن نباشد و امیدوارم در آینده نزدیک این اتفاق برای عروس یمن بیفتد.
2323
نظر شما