روزنامه ایران نوشت:

پسران مرد میلیاردر با طراحی نقشه‌ای تصمیم گرفتند همسر دوم پدرشان را  از ارث محروم کرده و اموال او را بین خودشان تقسیم کنند، اما یک مرد در دادگاه رازشان را فاش کرد و زن صاحب ارثیه کلان شد.

مدتی قبل زن 50 ساله‌ای به نام «نرگس» به مجتمع قضایی عدالت رفت و با ارائه دادخواستی به شعبه 276 خانواده تهران تقاضای اثبات زوجیت دائم و الزام به ثبت رسمی نکاح کرد. وی که هنوز سیاهپوش مرگ شوهرش بود، در مورد ماجرای زندگی‌اش به قاضی «محمود بقال شیروان»- رئیس دادگاه- گفت: 5 سال پیش با یک مرد ایرانی که صاحب 3 پسر بود، در کشور ترکیه آشنا شدم. «جلال» پس از مرگ همسرش در ایران به تنهایی زندگی می‌کرد و فرزندانش نیز در خارج از کشور زندگی می‌کردند. بنابراین تصمیم به ازدواج گرفتیم و به خانواده‌هایمان اطلاع دادیم.

در آن زمان من مقیم کشور آلمان بودم اما در ترکیه زندگی می‌کردم. بدین ترتیب در مسجد سفارت ایران در استانبول عقد کردیم، چون شناسنامه‌ای همراهم نبود ازدواجمان در دفاتر مربوطه در سفارت به ثبت نرسید. تا اینکه مدتی بعد پس از مراجعت به ایران، شوهرم بر اثر سکته قلبی جان سپرد و زندگی کوتاه مشترکمان آرام و بی‌صدا به پایان رسید.

پس از برگزاری مراسم خاکسپاری و ختم، کنسولگری ایران در ترکیه تصویر عقدنامه شرعی‌مان را برابر اصل کرد و برای شورای حل اختلاف فرستاد، هیأت قضایی نیز پس از رسیدگی پرونده، گواهی حصر وراثت صادر کرد مبنی بر اینکه من هم می‌توانم از اموال همسرم ارث ببرم از همان روز جدال بر سر تقسیم ارثیه آغاز شد. فرزندان همسرم از ورود من به خانه همسرم جلوگیری کردند و حتی اجازه ندادند جهیزیه‌ام را از آنجا خارج کنم و ادعا می‌کردند که عقدنامه‌ام جعلی و غیرواقعی است.

در حالی که فیلم و عکس‌های مراسم ازدواجمان موجود است.بدین ترتیب قاضی «شیروان» دستور احضار فرزندان مرد میلیاردر را صادر کرد تا برای بیان دلایل‌شان در دادگاه حاضر شوند. پس از مدتی آنها در دادگاه حاضر شدند و گفتند: سالها در خارج از کشور و دور از پدرمان زندگی می‌کردیم تا اینکه او در تنهایی و غربت تسلیم مرگ شد. بعد از مراسم شب هفت پدرمان، «نرگس» به سراغمان آمد و ادعا کرد که در کشور ترکیه با پدرمان ازدواج کرده است.

در حالی که او فروشنده لاستیک خودرو بود و بخاطر کارش نمی‌توانست از کشور خارج شود و غیرممکن است که با یک زن مقیم آلمان در ترکیه ازدواج کرده، اما آن را به ثبت نرسانده باشد. از سوی دیگر آنطور که شنیدیم او قرار بود با زنی به نام «الهام» ازدواج دائم یا موقت کند و جشن بگیرد، اما هیچ‌گاه در مورد «نرگس» حرفی نزده بود و درتمام فیلم‌های خانوادگی و عکس‌هایش نیز تنها است.

 افرادی هم که به خانه و محل کار پدرم آمد و رفت داشتند، هیچ‌وقت شاکی را ندیده‌اند و حتی کارگر پدرم نیز او را نمی‌شناسد. او با پرداخت پول و وعده‌های مالی سعی کرد تا شهود را تطمیع کند و از این راه صاحب بخشی از ارثیه میلیاردی پدرمان بشود.قاضی دادگاه با دریافت اظهارات طرفین از آنها خواست تا مدارک خود را ارائه داده و شهودشان را نیز معرفی کنند.

 در حالی که «نرگس» و فرزندان شوهرش با معرفی چند شاهد سعی داشتند درستی اظهاراتشان را ثابت کنند، حضور برادر مرحوم گره‌گشای این معما شد. مرد سالخورده‌ای با حضور در دادگاه به قاضی گفت: یادم هست که برادرم تلفنی به من خبر داد که به ترکیه می‌رود تا ازدواج کند. از او نپرسیدم چرا و چطور با عروس آشنا شده اما او مرا دعوت کرد که نتوانستم در مجلس عقد آنها حاضر شوم. مدتی بعد هم «نرگس» را به عنوان همسرش به فامیل معرفی کرد و با هم زندگی مشترک داشتند.

هر چند همسر برادرم مدام به خارج از کشور سفر می‌کرد و برادرم همیشه تنها می‌ماند، اما فرزندانش به‌خوبی با همسر پدرشان آشنا شده بودند و دلیل انکارشان را نمی‌دانم آنها برای تصاحب ارثیه چندین‌بار با زن بیچاره بشدت درگیر شدند.در حالی که هیچ‌یک از حاضران در دادگاه اعتراضی نسبت به اظهارات پیرمرد در مورد زندگی برادرش نداشت، قاضی پرونده با استعلام از پلیس مهاجرت دستور بررسی وضعیت ورود و خروج شاکی و پیرمرد مرحوم را در طول 5 سال گذشته از طریق مرزهای هوایی و زمینی صادر کرد.گفتنی است، در صورت اثبات حقایق از سوی دادگاه، زن صاحب ارثیه کلانی خواهد شد.

/5656

کد خبر 153051

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =