«چرا شعر؟ چرا داستان؟» موضوع سیزدهمین نشست عصر روشن بود که محمود معتقدی و رسول یونان درباره آن سخن گفتند.

زینب کاظم‌خواه: محمود معتقدی در این نشست که عصر پنجشنبه پنجم خرداد برگزار شد، با اشاره به این موضوع که در حوزه شعر آن‌ها که شعر کلاسیک می‌گویند به درستی نمی‌توانند شعر نیمایی و نو بگویند، یادآور شد: «ه.ا. سایه یکی از بهترین غزلسرایان ماست، ولی وقتی می‌خواهد شعر نو بگوید دیگر سایه نیست.»

این شاعر درباره چرا شعر و چرا داستان این جریان را یکی جریان سهل و ممتنع دانست و تاکید کرد: «نمی‌توان به شاعری گفت اگر داستان بنویسی بهتر است.»

او اعتقاد داد: «ذهن و زبان یک شاعر در پروسه شاعرانگی‌اش شکل می‌گیرد. من شاعری مثل شمس لنگرودی را فقط شاعر می‌دانم، اما سهراب وقتی نقاشی کشید، نقاشی‌هایش مثل شعرش هست یا بورخس قصه‌هایش شبیه شعرهایش هستند. به نظرم مخاطب و جامعه ادبی هست که موقعیت شاعری را نشان می‌دهد.»

عصر روشن

یونان نیز در این نشست گفت: «زمانی نمایشنامه‌ای به نام «گندمزار دور» نوشته بودم، عمران صلاحی آن‌ را خواند و خوشش آمد و گفت چرا نمایشنامه می‌نویسی، گفتم از نمایشنامه نوشتن خوشم می‌آید. گفت تمام شاعران دنیا نمایشنامه می‌نویسند. بعد که تحقیق کردم دیدم همین‌طور است. به نظرم اگر شاعر نمایشنامه می‌نویسد از عقده‌هایش خالی می‌شود. وقتی ما نمایشنامه می‌نویسیم خود را پشت آدم‌هایمان پنهان می‌کنیم. بعد وقتی که شعر می‌گوییم شعرمان سالم است.»

او با اشاره به این موضوع که ما شاعر زیاد داریم، اما شعر خوب کم داریم، یادآور شد: «شعر خوب این نیست که خود گویی و خود خندی گویی که هنرمندی. به نظرم باید شفاف‌سازی کرد. کار یک شاعر و نویسنده علاوه بر کیفیت بر کمیت هم هست.»

این شاعر با بیان این‌که هنر مثل تیم فوتبال است و همه رقم ژانری باید در آن باشد گفت: «اگر «گلپونه‌ها» هما میرافشار نبود، من نمی‌دانستم شعر چیست»

عصر روشن

علیرضا بهرامی دبیر نشست عصر روشن نیز این سئوال را مطرح کرد که اگر شعر و داستان از یک جنس هستند، چرا در شکار مخاطب مساوی نیستند که معتقدی در پاسخ به این سئوال گفت: «این‌که چرا شما داستان یا شعر را برای خواندن انتخاب می‌کنید هزار و یک دلیل دارد. این به ساختار فکری مخاطب باز می‌گردد. چرا شعر کلاسیک مخاطب دارد، زیرا هزار سال پشتوانه دارد، اما شعر نیمایی به آن میزان طرافدار ندارد و نتوانسته در برابر آن قد علم کند. ممکن است من هر چه می‌نویسم فروش نرود، اما احمدرضا احمدی هر چه بنویسد فروش رود. هر چند اگر از شفیعی کدکنی بپرسیم او اصلا احمدی را شاعر نداند.»

او افزود: «این‌که چرا در 30 ‌سال اخیر شاعر بزرگ نداشتیم دلایل خود را دارد، اما نمی‌شود نسخه پیچید که چرا شعر دوست نداریم و داستان دوست داریم و یا برعکس.»

این شاعر ادامه داد: «وقتی در مورد احمدرضا احمدی حرف می‌زنند از پنج نفر دوستان کودکی‌اش می‌پرسند، از ما نمی‌پرسند که احمدی چقدر شاعر است؟»

یونان نیز در پاسخ به این حرف معقتدی گفت: «به اندازه تمام شاعران دنیا برای شعر تعریف هست؛ ولی این که شاعری را عده‌ای حمایت می‌کنند، هم هست. وقتی مجله دنیای سخن منتشر می‌شد، شعرهایی از چند شاعر مدام چاپ می‌شد، اما آن‌ها چه شدند؟»

علیرضا بهرامی نیز در‌این‌باره گفت: «به نظر من در این چند سال اخیر است که کتاب‌های احمدرضا احمدی خوب خوانده می‌شود و او اکنون از کسانی چون بیژن الهی که با آن‌‌ها در یک قاب قرار می‌گرفت، متمایز شده‌ است. ضمن آن‌که من‌هم معتقدم شعر و داستان هر دو از یک بستر منبعث می‌شوند. اگر بپذیریم کار شاعر و داستان‌نویس، کشف لایه‌هایی از هستی و دریافت رابطه‌های خاصی از اجزای هستی پیرامون ماست و آن‌ها را در یک ظرف مرتب قرار دادن و به مخاطب ارائه کردن، نه شاعران ما می‌توانند بگویند از آثار داستانی بی‌نیازند، نه داستان‌نویسان ما می‌توانند با دنیای شعر غریبه باشند.»

عصر روشن

جواد کراچی کارگردان مقیم آلمان نیز که مهمان این نشست بود نکاتی را درباره شعر گفت و با اشاره به عظمت فرهنگ گذشته ایران گفت نسبت به غرب حرکت ما بسیار کند است و اگر فرصت درونی شدن شعری را پیدا کنیم، کلید راه یافتن به دنیای شاعر را پیدا کرده‌ایم.

رسول یونان به این حرف این کارگردان اعتراض کرده و گفت: «من مانند شما نگاه نمی‌کنم و فکر نمی‌کنم ما قبله‌ عالم هستیم. در اروپا این‌گونه نیست. کسانی هستند که یک‌ روزه کتاب چاپ می‌کنند. این‌جا مثلا اگر محمود معتقدی بخواهد کتابی چاپ کند، کتابش یک سال در ارشاد می‌ماند. ما باید این را قبول کنیم که در ادبیات جهانی سهمی نداریم. ادبیات بارحم است و نمی‌شود حق کسی را ندهد. ادبیات زبان زمانه خویش است؛ مانند آیینه است. وقتی می‌گویم زندگی در ایران کند است، برای آن دلیل دارم، تیراژ کتاب سندی برای آن است، کتاب‌فروشی‌ها هم هستند و این واقعیت جامعه است. واقعیت جامعه را بپذیریم تیراژ کتاب چیز پنهانی نیست. اگر از چند نفر در خیابان اسم چند شاعر را بپرسیم از فردوسی و سعدی و پروین اعتصامی جلوتر نمی‌آیند این نمی‌شود که برویم آن‌طرف دنیا بنشینیم و درباره فرهنگ ایران حرف بزنیم. اگر نگرانی درباره فرهنگ ایران هست بیایید این‌جا دست به دست هم دهیم تا درستش کنیم.»

بهرامی در ابتدای این نشست به خواندن متنی از حسین پاینده پرداخت که در آن از نزدیکی داستان کوتاه با شعر گفته بود و معتقد بود، داستان کوتاه با شعر نزدیکی بیش‌تری دارد تا با رمان.

همچنین لیلا صادقی و سهیل نفیسی هر کدام نکاتی را درباره شعر و داستان بیان کردند.

58244

کد خبر 153719

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • بدون نام FR ۰۶:۰۰ - ۱۳۹۰/۰۳/۰۷
    2 1
    با سلام این پایه میکروفن گنده وبدقواره چقدر فضا را خشن و زشت کرده است. یعنی اینها بلد نیستند که میکروفن درست حسابی داشته باشند. خداوند شفا بدهد

آخرین اخبار

پربیننده‌ترین