دانشمندان انسانشناس این ویژگی را مرهون داشتن انگشت شست میدانند و البته توانایی ابزارسازی را در هماهنگی حسی و حرکتی دو نیمکره مغز با قشر خاکستری توصیف کردهاند. از چنین منظری استفاده ابزاری نیز میتواند تلفیق هماهنگی شست (یک یا دو دست)، دو نیمه مغز و قشر خاکستری باشد.
چندی پیش خبر طرح تحقیق و تفحص از سازمان محیطزیست به سرعت منتشر شد و عدهای از نمایندگان مجلس به بهانه وضعیت رو به اغمای محیطزیست (به معنای عام آن و نه یک سازمان مسئول) اینجا و آنجا مصاحبه کردند. تفحص درباره وضعیت اسفبار محیطزیست هم به دانش و تخصص نیاز دارد و هم به شناخت از شرح وظایف سازمانها و نهادهای مرتبط و گاه آلاینده و مخرب.
پس از مدت کوتاهی دوباره خبر رسید که آن طرح تفحص به اجرا در نمیآید چون نمایندگان مجلس توضیحات مسئولان محیطزیست را پذیرفتند و در عین حال چند ماه باقیمانده از عمر مجلس فرصت این کار نیست. نگاهی به محورهای طرح تفحص نشان میدهد محیطزیست مورد استفاده ابزاری قرار گرفته است. در متن و فرامتن مصاحبهها دلیل اصلی آن طرح خودنمایی میکند: «تقاضای مجوز زیستمحیطی برای صنایع مختلف و طرحهای عمرانی توسعهای». بیان سادهتر ماجرا از این قرار است: چرا محیطزیست اجازه نمیدهد صنایع به صورت قارچگونه زمینها و اراضی کشور را شخم بزنند و نابود کنند. با توجه به زمان باقی مانده از کار مجلس هشتم، برخی نمایندگان که میخواهند در حوزه انتخابیهشان خودی نشان بدهند لازم است ایجاد و احداث آن صنایع را پیگیری کنند و به سمعونظر رایدهندگان دوره بعدی برسانند.
طرفداران محیطزیست (به جز افراطیون این عرصه) توسعه و آبادانی ایران را ضروری میدانند. اینان خواستار ایجاد «توسعه پایدار» هستند. عبارتی که این روزها در بقالیها هم ممکن است شنیده شود چون به هر حال «مد روز» است و کاربرد داخلی و خارجی هم دارد. اما همین عبارت نخنما و دستمالی شده هم مورد توجه شخمزنندگان میراث طبیعی ایران نیست. ایجاد صنعت به هر قیمت در دستور کار این گروه قرار دارد بدون آن که به آینده حتی چند ماهه آن بیاندیشند. نمونههای آن در اخبار تاکنون بارها منتشر شده است؛ انفجار و تعطیلی کارخانهها، ایجاد آلودگیهای مرگآور، خروج قطار از ریل و ... در این آشفتهبازار اگر سازمان محیطزیست میتوانست به وظایف خود عمل کند، هلهله شادی طرفداران و حافظان محیطزیست گوش فلک را کر میکرد.
نمونه دیگری که نشان میدهد محیطزیست این بار مورد استفاده ابزاری قرار گرفته سوال دیگری است که قرار بود نمایندگان درباره آن تحقیق کنند؛ «علت مرگ پلنگهای خریداری شده از کشور روسیه» چه بوده است؟ در همین عبارت کوتاه دو اشتباه آشکار وجود دارد؛ پلنگ (که خالخال است) از روسیه خریداری نشد، بلکه ببر (که راهراه است) با پلنگهای ایران معاوضه شد. جایی نیز به جای «تالاب» از واژه «مرداب» انزلی استفاده شده که نشان میدهد آنان که محیطزیست را دستاویزی قرار دادهاند تا چه میزان با آن بیگانهاند.
محور دیگری که محققان و مفحصان را به تنظیم طرحی واداشته به اندازه محور قبلی تعجببرانگیز است. قرار بود بر اساس آن طرح «تعداد صنایع ساخته شده بدون مجوز محیط زیست از سال ۱۳۸۰» از سازمان محیطزیست مورد سوال شود. به نظر میرسد اگر صنعتی بدون مجوزهای سازمان محیطزیست تاسیس شده دلایل آن را باید در جای دیگری مثل وزارت صنایع جستوجو کرد.
این طرح ابزاری نیز مانند طرح تحقیق و تفحص از سازمان ملی جوانان خیلی زود از دستور کار خارج شد و بعد از نشست نمایندگان مجلس و مسئولان محیطزیست موضوع خاتمه پیدا کرد. بدین ترتیب جلسه به خوبی و خوشی پایان یافت چون دو طرف راضی شدند که حرفهای هم را بپذیرند. اینک ناظران و دیدهبانان محیطزیست باید گوش به زنگ ایجاد صنعتی (احتمالا از نوع نفتی آن) باشند که به زودی قسمت دیگری از طبیعت را شخم خواهد زد.
ساخت ابزار را از ویژگیهای منحصر به فرد بشر دانستهاند. تنگنا و احساس نیاز دو عاملی هستند که برای تغییر یا مقابله با آنها وسیله و ابزاری ساخته میشود.
کد خبر 154242
نظر شما