آنقدر با عجله او را برکنار نمودند که حتی فرصتی برای تعیینِ جانشین وی هم بخود ندادند. صدالبته که او چون در دورانِ آقای روحانی منصوب شده بود دیر یا زود باید برکنار میشد. اما نه به اینصورتِ فضاحت بار که یک استاد دانشگاه را بعد از ۷سال از ریاست دانشگاه برکنار کردند.
علّت برکناریِ وی آن شد که از قوه قضائیه خواستار آزادی "کسری نوری" یکی از دانشجویان دانشگاه تهران میشود که جز محکومین پرونده دروایش گنابادی است و بیش از نیمی از دورانِ محرومیتش را هم سپری نموده. همین باعث غضب مسئولینی شد که در سخنرانی هایشان رأفت پیامبر (ص) و مدارای امام جعفر صادق (ع) با مخالفین را تذکر میدهند.
اتفاقا دکتر نیلی بهیچ روی جزو منتقدین حاکمیت نبود.در طیِ ۷سال ریاستش، ازگل بالاتر به آنها نگفته بود و فرسنگها با اصلاحطلبان فاصله داشت.
شخصاً معتقدم بارزترین ویژگی وی آن بود که بدنبالِ "تغییراتِ انقلابی" در دانشگاه نبود. مصیبتبارترین روسایِ دانشگاهها بعد از انقلاب؛ آنهایی بودهاند که با یک عزم و اراده انقلابی به منظورِ ایجاد تغییر و تحول به دانشگاه آمدهاند. بسیاری از آنها آنقدر آگاهی ندارند که سبک و سیاقی که در دانشگاه جا افتاده حاصل دهها سال تجربیات اساتیدی است که اگر از انقلابیون با سوادتر نبوده اند، دست کم باندازه آنها سواد داشته اند. دستاوردِ این روسایِ انقلابی معمولا بجز تخریب و مصیبت برای دانشگاه چیز دیگری نبوده. دکترنیلی لااقل آنقدر آگاهی داشت که نخواهد در دانشگاه یک تحول انقلابی ایجاد کند.
بعد از اعتراضات دی ماه ۹۶، تلاش نمود تا سلسله نشستهایی را در دانشگاه به کمک شماری از اساتید از طیفهای مختلف تشکیل دهد. موضوعات جلسات بررسی مسائل و مشکلات کشور بود. البته کرونا از اواخر ۹۸ باعث شده بود که جلسات بصورت غیر حضوری و آنلاین برگزار شوند. گمان نمیکنم هیچیک از مسئولین کشور چه در دوران آقای روحانی و چه بطریق اولی امروز به آن جلسات اهمیتی دادند. البته که حق با آنهاست چون خودشان بحمدالله میدانند که کشور را چگونه میبایستی اداره نمایند و نیازی به دانشگاه و دانشگاهیان ندارند.
* منتشر شده در کانال شخصی
نظر شما