عزتالله انتظامی مثل همه بازیگران ماندگار ایران، زادگاه هنریاش تئاتر است. در سینما با فیلم «گاو» داریوش مهرجویی بود که تواناییهای بازیگری او شناخته شد. تقریباً چهاردهه از این فیلم گذشته است. این گفتوگو در حاشیه مجمع سالانه خانه تئاتر در تئاتر شهر انجام شد.
شما اهل رمان و داستان خواندن هستید.کتاب خوب و شاخصی که اخیراً خواندید چه بود؟
خیلی صریح و رک بگویم که کتاب خوب کمتر پیدا نمیشود. من بسیار دنبال کتاب خوب میگردم ولی پیدا نمیکنم. یک بار به یک نمایشگاه کتاب رفتم و چون توانایی گشتن در کل نمایشگاه را نداشتم، گفتم اگر میتوانند از نمونههای خوب انتشارات آثاری در حوزه نمایشنامهنویسی، داستان یا رمان بیاورند تا مطالعه کنم. چندین کتاب برای من آورند، کتابهایی که چاپ چهارم و پنجم به بالا بودند. اکثر نویسندههای این کتابها نیز خانم بوند ولی من از خواندن نوشتههای آن متعجب شدم و اصلاً از آنها خوشم نیامد.
دلیل این وضعیت را چه میدانید؟ مشکل این است که آثار چاپی ضعیف هستند یا اینکه ما حتی به صورت بالقوه نویسنده خوب نداریم؟
اتقافاً بیشتر به دلیل وضعیت نشر است که سمت و سوی خاصی پیدا کرده و نویسندهها را مأیوس کرده است، از اینکه آثار خود را چاپ کنند ، دلسرد شدهاند. واقعاً انتشار یک کتاب کار سختی شده است و هر کسی نمیتواند کتاب خود را چاپ کند. همچنین به نظر من یکی از دلایلی که میتوان آن را به عنوان عامل مؤثر در این وضعیت بازار نشر بیشتر مطرح کرد وضعیت ممیزی و خط خط قرمزهاست.
بعضی از این ممیزیهای بیمنطق واقعاً کار نویسندههای امروزی را بسیار دشوار کرده است. در حالی مدیران فرهنگی باید بداند اگر میخواهیم آثار شاخص هنری تولید شود. زمانی هنرمند، نویسنده، نمایشنامهنویس، فیلمساز و... میتواند اثری شایسته خلق کند که ذهن خود را باز بگذارد و خلاقیت به خرج دهد تا چیزی نو و تازه خلق کند ولی وقتی هنرمند ما دائماً به این فکر اشد که نکند چیزی بنویسد که اجازه چاپ به او ندهد، چگونه میتواند اثری فاخر و شاخص تولید کند. با این وضعیت هنرمند اگر میخواهد چیزی بنویسد که چاپ شود، باید به ذائقه مدیران فکر کند و آن را اعمال کند تا اجازه چاپ بگیرد، در حالی که مخاطب هنرمند باید مردم باشند.
در جشنواره بیستونهم فیلم فجر اصلاً فیلم خوب ندیدند؟
چرا فیلم خوب دیدم ولی گفتم بسیار کم که شاخصترین آنها فیلم «جدایی نادر از سیمین» ساخته کارگردان با استعداد ما اصغر فرهادی بود این فیلم را دوست داشتم همچنین فیلم «راه آبی ابریشم» ساخته محمد بزرگنیا که در جریان هستم زحمات زیادی برای ساخت آن کشیده شد. بزرگنیا دو، سه سالی است روی فیلم کارکرد که نتیجه قابلقبولی را هم در نهایت داشت. آخرین فیلمی که در خاطرم هست فیلم «سیزده 59 » است که از آن هم بدم نیامد.
شما عضو هیئتمدیره خانه تئاتر ایران هستید، چه چشماندازی را برای تئاتر میبینید در حالی که گروههای تئاتری دائماً در حال انتقاد از وضعیت تئاتر هستند و شرایط خود را نامناسب میدانند؟
بله، اشاره کردم که وضعیت هنر کلا اینگونه شده و تئاتر نیز از همه بیشتر دچار مشکل شده است. هیئتمدیره خانه تئاتر خیلی به دنبال حل مشکلات تئاتر است ولی توجهی به ما نمیشود هنوز هم موفق نشدهایم که قرار داد تیپ را که سالها برای ثبت آن زحمت کشیده شده به مسئولان وزارت ارشاد به صورت صددرصد بقبولانیم. تلاش زیادی میشود ولی نتیجهای ندارد اما آرزو میکنم این اتفاق برای خانواده تئاتر بیفتد و از بار مشکلات عدیده آنها کاسته شد.
آقای انتظامی شما چیزی حدود شش دهه در عالم هنر بوده و شرایط مختلفی را دیده اید. با این وضعیت اگر این شرایطی که اشاره کردید، برای هنرمندان ادامه پیدا کند سرنوشت هنر کشور چه میشود؟
با اصمینان کامل میگویم که هنر بالاخره کار خود را میکند و نمیشود جلوی هنر را گرفت. ممکن است محدودیتهای باعث شود فیلمها و تئاترها کم شوند ولی بنا به ویژگی هنر، همان یک فیلم و یک تئاتر حرف همه را میزند و بالاخره راه را دوباره باز می کند. مثل رودخانه که همیشه نزدیکترین و بهترین راه را انتخاب میکند و اگر هم سر راه موانعی وجود داشته باشد، به طریقی این موانع را یا دور میزند یا کنار میراند.
58301
نظر شما