از میان تدابیر حقوقی نیز میتوان به طومار شیخ بهایی بهعنوان سند مکتوبی برای مدیریت حوضه آب زایندهرود اشاره کرد. طومار شیخ بهایی، بهعنوان سندی حقوقی برای تقسیم آب بین ساکنان 7 بلوک آبخور (شامل 270 سهام جزئی و 33 سهم کلی) در نظر گرفته شده بود.
در این طومار، از 75 روز پس از نوروز تا آخر آبان ماه به مدت 160 روز تقسیم آب تعریف شده و در فصل سرد که بارندگیها کافی و مناسب بوده بهرهبرداری به شکل آزاد در نظر گرفته شده است. این طومار با مدیریت منابع موجود در آن زمان و حق برداشت به میزان تعیین شده، تعارض را به حداقل رسانیده و مسأله بهرهبرداری از آب را مدیریت میکرده است.
اگرچه نظامهای مالکیت بر منابع آبی، از سوی مردم بدون نقص نبوده و تنشها و تعارضات را از بین نبرده است؛ اما شاید طرح این سؤال ضروری باشد که آیا مالکیت و نمایندگی دولت بر منابع آبی توانسته است این تنشها را مدیریت کند؟ آیا دولتها در مدیریت و زمانبندی برداشت این منابع موفق بودهاند؟ آیا به مشارکت گرفتن مردم و تقویت اعتماد و سرمایه اجتماعی راهی مناسب برای مدیریت منابع آبی است؟ وقتی نظام مالکیت و بهرهبرداری توسط خود مردم اداره شود آیا نتایج بهتری را شاهد نخواهیم بود؟
گفتنی است شیخ بهایی در سال 1000شمسی درگذشته است.
23302
نظر شما