۰ نفر
۴ تیر ۱۳۹۰ - ۱۲:۴۶

به راستی جنگ لیبی و دخالت ناتو در آن لازم بود؟ آیا واقعا جنگ لیبی برای دفاع از شهروندان این کشور بود یا قذافی بهانه ای بود برای کلید خوردن یک سناریو؟

علی الهیل  

ممکن است شایعه ها وخبرها (از لحاظ روانشناسی شایعه از هیچ بوجود نمی آید) و پیش بینی ها و خبرهای مندرج در رسانه ها ( با وجود کمی آن ) همگی به سطح واقعیت ها نرسند اما برای ناظران نمی توانند بدون زمینه و یا بی نشانه و دلیل باشند.

 بعضی از این شایعه ها وخبرها حاکی از آن هستند  که کمیسیون روابط عمومی امریکایی صهیونیستی (ایپک ) و لابی های یهودی صهیونیس ونیز تا اندازه ای لابی یهودی صهیونیستی اسرائیل در فرانسه در حقیقت عامل اصلی دخالت نظامی ناتو در اوضاع لیبی هستند که با پوشش بشر دوستانه بطور یکسان در حال بمباران مردم موافق ومخالف قذافی هستند.

 البته ناتو سعی دارد عملیات خود را بزرگ وگسترده نشان دهد وادعا نماید که تاکنون بیش از دوهزار و سیصد حمله هوائی انجام داده است . حال باید دید دستاوردهای این حملات ودخالتهای ناتو چیست؟    

پرسش های بسیاری مطرح می گردد اما پنهان کاری ها همچنان ادامه دارد ولی بهر حال دخالت های ناتو نشان دهنده ضرورت هایی است که سیاست و منافع ناتو ان را تحمیل کرده است. خبرهای درز یافته به بیرون حاکیست امریکا و کشورهای اتحادیه اروپا و ناتو تنها در ظاهردستور دهندگان اجرایی از سوی دیگران هستند و بازیگر اصلی کس دیگری است که اوضاع کنونی جهان عرب اجازه علنی کردن انرا نمی دهد. اما تمامی نشانه ها حاکی از آنست که رژیم صهیونیستی  یا در حقیقت لابی های صهیونیستی دخالت مستیقم در این ماجرا دارند تا آنجا که ناتو دستور العمل خود را از" ایپک " امریکایی دریافت می کند. و در حقیقت " ایپک " تمامی عملیات به اصطلاح ناتو در لیبی را از طریق لابی های خود از خانم کلینتون گرفته تا سارکوزی و الن ژوپه ، رهبری می کند وبر اساس منافع خود سیاستهای بین المللی غرب را هدایت می نماید و بنظر می رسد که بعضی از رژیم ها و رهبران عرب نیز در این چهارچوب نقشهایی بر عهده دارند از جمله همکاری آشکار وعلنی  میان دولت امارات و لابی صهیونیستی در استرالیا دلیل دیگری است بر اثر گزاری ایپک ولابی های صهیونیستی بر تصمیم گیریهای اعراب بنفع اسرائیل.    

تحلیلگران غربی عقیده دارند که دولت امارات و بویژه وزیر خارجه آن شیخ عبد الله بن زاید از جمله محافل دولتی امارات است که در حال حاضر ترجیح می دهد گوش شنوا به خواسته های ایپک ولابی های صهیونیستی بدهد واز جمله کوششهای دولت امارات به رهبری شیخ عبد الله بن زاید درخواست آن وبا همکاری عربستان واردن و رژیم صهیونیستی از دولت امریکا برای کوشش به ابقای رژیم حسنی مبارک ویا دست کم شخص مبارک در دوران انقلاب مردم مصر بود واینکه دولت امارات همچنان کوشش دارد در زمینه قضایای منطقه نقشی برعهده بگیرد.

در این میان بنظر می رسد غرب تحت تأثیر همین فشارهای لابی های صهیونیستی اقدام دولت امارات در سرکوب امضا کنندگان درخواستی به رهبری دکتر ناصر بن غیث که طی ان تقاضای اصلاحات کرده بودند نادیده گرفت . امضا کنندگان این نامه تقاضای اصلاحات سیاسی ، اقتصادی و اجتماعی کرده بودند از جمله برابری با بیگانگان که هم اکنون در دولت امارات از امتیازهای بسیاری برخوردار هستند.

قابل توجه اینکه حکومت های طولانی مبارک در مصر و زین العابدین بن علی در تونس و علی عبدالله صالح در یمن و قذافی در لیبی و آل خلیفه در بحرین که تاکنون و هم اکنون با انقلابهای مردمی روبرو بودند ویا هستند و نیز دیگر رژیم های عربی که هنوز با انقلابهای مردمی روبرو نشده اند و انقلابهای این کشورها همانند آتش زیر خاکستر هستند ، همه آنها با پشتیبانی امریکا قدرت را در اختیار داشتند و دارند و کاخ سفید با وجود اطلاع از عملیات سرکوبگرانه آنها به گونه ای و یا در حقیقت با هدایت لابی های صهیونیستی از آنها حمایت می کرده ومی کند.  

در حقیقت منافع رژیم صهیونیستی و در أصل لابی های صهیونیسم  بر منافع ملتهای غربی وعربی ارجحیت دارد وهریک از رهبران عرب و یا غربی ویا مسلمان به خود اجازه می دهد با ان به مقابله برخیزد تهمت دشمنی با نژاد سامی او را دنبال خواهد کرد و اینده سیاسی او را لکه دار خواهد نمود تا آنکه مرگ او را از این مخمصه نجات دهد.

این وضعیت بسیاری از رهبران و وزرا و شخصیتهای امریکایی و فرانسوی و انگلیسی و ایرلندی و دیگران در بر گرفت. در جهان عرب نیز بومدین و عبد الناصر با ان روبرو شدند. شاید بتوان گفت که نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری در غرب و بویژه در امریکا و یا اروپا بدون موافقت " ایپک " و دیگر لابی های صهیونیستی نمی توانند در انتخابات شرکت کنند . همه بیاد داریم که دیوید کامرون نخست وزیر کنونی انگلیس پیش از آنکه حزب محافظه کار در انتخابات به پیروزی برسد وفاداری خود را در برابر اسرائیل اعلام داشت واین همان است که سارکوزی در فرانسه انجام داد ومرکل در المان . اما در امریکا از دوران هری ترومن وتا باراک اوباما موافقت با انتخاب شخص رئیس جمهور همواره می بایست از نگهبان"ایپک " شروع می گردید تا بقیه شخصیتهای آن ونخستین معیار در این کشور وکشورهای اروپایی وفاداری وخدمت به اسرائیل است بطور عموم وتعریف معنی انسانیت وبشریت را " ایپک " ولابی های صهیونیست تعیین می کنند وگرنه چرا غرب باید برای حمایت از غیر نظامیان در فلسطین وغزه دخالت کند اما برای حمایت از همانها در یمن و سوریه دخالت ننماید ولی در عین حال در لیبی دخالت می نماید؟ این شبکه یهودی صهیونیستی پیچیده ای است که دارای کانالهای فرعی بسیاری است که رهبری وفرماندهی آنرا صهیونیستهای با نفوذ در امریکا و کانادا و کشورهای اتحادیه اروپا و استرالیا برعهده دارند.

ترکیب پیچیده این شبکه ها به دوران هری ترومن رئیس جمهور امریکا باز می گردد که در آن دوران تصمیم به کشتن صدها هزار ژاپنی در هیروشیما وناکازاکی را در سال 1945 با بمب بمباران هسته ای گرفت . ترومن همواره از یهودیان مدرسه دانشمندان ( فرانکفورت هسته ای المان ) سپاسگزاری می کرد که راز بمب هسته ای را در طبقی از الماس و طلا تقدیم وی کردند . آنان از همان دوران برای تسلط بر تصمیم گیریهای سیاسی در امریکا و اروپا به سود امنیت صهیونیسم و ادامه حیات اسرائیل برنامه ریزی می کردند وهمین بطور اشکار موضع گیریهای امریکا و اروپا در پشتیبانی از اسرائیل برای آتش زدن همه فلسطینیان واعراب و مسلمانان وملتهای طرفدار آنان در امریکای لاتین را فاش می سازد .

این بود قطره ای از دریا از آنچه که جان میرشمار و استیفان وولت در کتاب خود " لابی های اسرائیلی و سیاست خارجی امریکا " در اختیار ما گذاردند . مقصود از آن سیاست امریکا در خاورمیانه عربی است. هدف کنونی بطور کلی هدایت نتایج تمامی انقلابهای عربی بسود امنیت صهیونیسم و اسرائیل و تضمین دست یازیدن غرب بر  نفط اعراب می باشد. در حالیکه مردم در دو کشور عربی تونس ومصر در برابر کوششهای " ایپک " برای جهت دادن این انقلابها بسود خود بیدار بودند. بعنوان مثال نامهایی در شورای انتقالی لیبی مطرح است که هیچگاه در مقاومت در برابر حکومت قذافی حتى به اندازه یک سر سوزن فعالیت نداشتند تنها کسانی که از روابط لابی های صهیونیسم و بویژه ایپک و تأثیر آنها بر غرب از جمله ناتو اطلاع دارند که می دانند اینان از هم اکنون در حال افتادن در دام صهیونیسم هستند وان هم از طریق نمایندگان ایپک ولابی های صهیونیسم در فرانسه ولیبی وفراموش نکنیم که لابی صهیونیستی در فرانسه ــ ونه دولت فرانسه ــ نخستین کسانی بود که به دولت فرانسه دستور دادند در لیبی اقدام به دخالت نظامی کند . واین اقدام برای این بود تا از صف آرایی انقلابیون لیبی علیه امنیت صهیونیسم در شمال افریقا جلوگیری نمایند بخصوص که اسرائیل به گونه ای فزاینده در آرزوی استثمار نفت وگاز ودیگر ثروتهای لیبی در صورت موفقیت انقلابیون مصر در قطع گاز از اسرائیل است .   

ترجمه: محمدماجد نجار

دکتر علی الهیل استاد دانشگاه و تحلیلگر قطری این یادداشت را اختصاصا برای خبرآنلاین نگاشته است.

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 159390

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
1 + 1 =