رسم جالب و شگفت آوری شده است، برخی واقعیت های دین به نام مصلحت و تعبیرهای جدید به راحتی توجیه ، تفسیر و قربانی می شوند، بدون آنکه به عاقبت این امر توجه شود، عنوان کرده اند؛ به یقین برای توجیه مفاسد مالی، نیمی از نهج البلاغه گزارش فساد کارگزاران است، لکن نگفته است که بی درنگ پس از گزارش فساد در اموال عمومی شدیدترین خواری و ننگ بر فساد کننده اعمال شده است. فسادکننده مانند سارق است و برخورد با او باید مانند سارق و بلکه شدیدتر باشد،نه آنکه در حاشیه باشد و جابجا شود.اگر قرار باشد به رفتار علوی توجه شود ،باید به نگرش او به بی ارزش بودن حکومت نیز توجه شود.
از منظر قرآن و امام علی کارکرد حکومت ها خیر ،منفعت رساندن و عمران در دنیاست، باقی غرور، برتری طلبی و فساد است. غرض از یادداشت این است که اگر به معاد معتقد هستید، مفاد دینی را به بهای اندکی برای دنیا نفروشید.
سپس اینکه رفتار امام علی، میراث دوران4 ساله او و نامه هایش همگی گنجینه ای بی بدیل برای بشریت است، اگر فهم و ادراک ما به استخراج آن برای ایجاد مدل عدالت ورزانه نرسیده است و در مقوله برپایی نظام قسط و عدل شکست خورده ایم، به برخی عمل می کنیم و برخی را فراموش کرده و سپس توجیه می کنیم، پس آن را بیهوده خرج نکنید و اجازه دهید شاید نسل جوان و جدیدی بیاید که از درون این گنجینه، روش های عدالت ورزانه، حکمرانی خوب و آزادی خواهانه و حقوق بشری را متناسب با فرهنگ زمانه استخراج کند.
یادتان باشد یک امام علی و چند تن اهل بیت بیشتر نداریم و هیچ یک از این بزرگواران داعیه ظلم، توجیه و برتری طلبی در دنیا نداشته اند.
نظر شما