بعد از صعود تیم ملی به جام جهانی 1998 فرانسه و روزی که تومیسلاو ایویچ بر نیمکت داغ ایران نشست، ترغیب به شرکت در کار گروهی و هم چنین آموختن اصول دفاعی به ملی پوشان را مبنای کار قرار داد و اگر چه پیش از رسیدن تیم ملی به فرانسه این مربی فقید کات شد اما تاثیرات تلاش های تومسیلاو ایویچ در بازی هایی که تیم ملی در برابر یوگسلاوی، آمریکا و هم چنین آلمان به نمایش گذاشت، مشهود بود.
تومیسلاو ایویچ که در زمره مربیان تراز اول آن برهه از زمان قرار داشت به محض حضوردر ایران خیلی زود نقاط ضعف فوتبال ما را شناخت و راههایی که او پیمود در نهایت منجر به حضور شایسته تیم ملی در جام جهانی 1998 فرانسه شد و از سویی بعد از این رقابت ها فوتبالیست های ایرانی به باشگاههای اروپایی سرازیر شدند و دوران طلایی فوتبال ایران آغاز گردید.بعد از ایویچ هیچ گاه جزء در برهه ای که بلاژوویچ را در اختیار گرفتیم به دنبال مربی بزرگ نبودیم تا اینکه بعد از سال های سال دست به جذب کارلوس کروش زدیم، مربی ای که مورد اعتماد آلکس فرگوسن است.
و امروز کروش همان حرف ایویچ را تکرار کرد.«این روزها روی دفاع تیمی و هم چنین حضور مثمر ثمر در کار گروهی را تمرین می کنیم» این جمله را سرمربی تیم ملی در اردوی اتریش بر زبان آورد و نشان می دهد او هم مانند تومیسلاو ایویچ خیلی زود به نقاط ضعف تیم ملی پی برد و حال می کوشد مانند این مربی کروات این نقاط ضعف را به حداقل برساند و دوران طلایی را برای فوتبال ایران رقم بزند.
فوتبال ایران فوتبال مستعدی است که قابلیت نزدیک شدن به فوتبال روز دنیا را دارد.حضور فوتبالیست های ایرانی در باشگاههای متعدد اروپایی و هم چنین اظهار نظرهایی که مربیان صاحب سبک در مورد فوتبال ایران داشتند گواه این مدعاست اما علت اینکه تا به امروز به این مهم نرسیدیم جدا از برخی مشکلات در بخش سخت افزاری و نرم افزاری این است که فوتبال یک بازی گروهی است و فوتبال ما در بازی گروهی همان ضعف هایی دارد که ایویچ آن را شناخت و اکنون کروش آن را تکرار کرده است.البته در مدت زمانی که هدایت تیم ملی برعهده تومسیلاو ایویچ بود این نقاط ضعف کمرنگ شد و با تاکید کروش انتظار می رود دوباره به دوران طلایی جام جهانی 1998 فرانسه و بعد از آن برسیم.
شرکت در کار گروهی تنها به معنی پاس عرض یا عمق دادن، یا پاس پشت دفاع انداختن و یا سانتر از جناحین نیست بلکه به فوتبالی اطلاق می شود که بازیکن یک متر بیهوده ندود، ثانیه ای بی مورد توپ را در اختیار نداشته باشد و از همه مهمتر اینکه تاکید بر تکروری و کار انفرادی نداشته باشد کاری که در سطح کلان تیم بارسلون آن را انجام می دهد.متاسفانه در فوتبال ایران میل به تکروی و کارانفرادی زیاد است و بازیکن بیش از استانداردهای جهانی توپ را در اختیار می گیرد و با آن حرکت می کند.این موضوع جدا از اینکه سرعت بازی تیم را می گیرد و آرایش خط دفاعی حریف را به حالت اولیه برمی گرداند بازیخوانی را برای تیم مقابل آسان می کند.در دفاع تیمی نیز مهاجم نوک یا همان سانتر فوروارد تبدیل به اولین مدافع می گردد و دروازه بان نیز در نقش مدافع آخر انجام وظیفه می کند.دفاع تیمی در شرایطی شکل خواهد گرفت که تک بازیکنان در مستطیل سبز مسئولیت پذیر باشند و این در حالی است که در فوتبال ایران دفاع کردن را صرف وظیفه مدافعان می دانیم و کمتر پیش آمده بازیکنی بعد از، از دست دادن توپ برای تصاحب دوباره توپ تلاش کند.
تغییر تفکر موجود در ذهن ملی پوشان زما ن بر است و باید به کروش اجازه داد تا آهسته آهسته به هدف نزدیک شود.چرا که این فرهنگ مدت هاست با فوتبالیست های ایرانی همراه است و بی شک تغییر عادت حتی عادت های غلط سخت است.آینده روشن است چون کروش نقاط ضعف را شناخته و راه مقابله با آنها را بلد است.
4141
نظر شما