گزارش «اعتماد» از ۶ سرنشین خودرو پراید در سقوط از پلی که نردههای محافظ آن سرقت شده بود
جاده مرگ
بهاره شبانکارئیان
سرنوشت آنها را برای مراسم عروسی راهی جاده کرد. ساکن شهرستان اندیکا در خوزستان بودند. برای مراسم عروسی به اهواز رفته بودند و نمیدانستند در راه برگشت عزا در راه است. پنجشنبه ساعت ۴ عصر بود که خودرو پراید خانواده «کریمپور» از بالای پلی در جاده اهواز مسجدسلیمان به پایین سقوط کرد. آنهم به خاطر سرقت نردههای یکی از پلهای این جاده. در این خودرو پراید هر ۶ نفر از اعضای یک خانواده بودند. یکی از شاهدان عینی به یکی از خبرگزاریهای محلی گفته بود که مدتی پیش نردههای این پل مورد سرقت قرار گرفت و روز پنجشنبه این خودرو از همان محل به دره سقوط کر دو ۴ نفر از سرنشینان جان خود را از دست دادند. آقاطلا کریمپور و همسرش زیبا، فاطمه و طوبی دو دختر آنها و مانیا و مانی نوههایشان. وقتی که این پراید بر اثر عریض نبودن جاده و خودرویی که از روبهرو به سمت آنها میآمد، چرخ فرمان ماشینش را کمی میچرخاند و از بالای پل به پایین سقوط میکند مانیای ۶ ساله با تلفن همراه مادرش با پدرش تماس میگیرد و خبر این حادثه را به او میدهد؛ پنجاه دقیقه بعد پدر مانیا و اقوام آنها، سرنشینان این حادثه تلخ را پیدا میکنند اما دیر شده بود و هر ۴ نفر بزرگسال جانشان را از دست داده بودند ولی بهطور معجزهآسایی مانیا و مانی ۲ ساله برادرش زنده ماندند. بر اثر شدت جراحات، این دو کودک در بیمارستان گلستان اهواز بستری هستند. در پی وقوع این حادثه نیز عارف شرهانی، مدیر روابط عمومی اورژانس خوزستان اعلام کرد که روز قبل از این حادثه نیز بر اثر برخورد خودروهای سمند و پراید در محور امیدیه هفت نفر مصدوم شدند.
پنجشنبه ساعت ۴ بعداز ظهر
«روحالله کریمپور» نزدیک ۶۰ سال دارد. پسرعموی راننده خودرو پراید است و در خصوص روز حادثه به «اعتماد» میگوید: «مانیا ساعت ۴ با پدرش تماس میگیرد و میگوید که ما با ماشین به پایین افتادیم اما چون سنش کم است آدرس یا نشانی نمیتوانست بدهد. پدر مانیا با اقوامش از جادهای که آنها برمیگشتند شروع به گشتن کردند. پنجاه دقیقه بعد ماشین آنها را زیر پلی در این جاده پیدا میکنند. این جوری بهتان بگویم که اگر مانیا تماس نمیگرفت شاید یک هفته هم نمیشد آنها را پیدا کرد. ارتفاع پل تا پایین زیاد است و کسی به فکرش نمیرسد که زیر این پل ماشینی سقوط کرده. وقتی آنها میرسند مردم هم متوجه شده بودند و روی پل شلوغ شده بود و فیلم میگرفتند. بر اساس اطلاعاتی که به ما رسیده متوجه شدیم نردههای این پل حدود دو هفته پیش سرقت رفته و باعث رخ دادن این حادثه شده. ۴ نفر درجا جانشان را از دست دادند و این دو بچه هم در بیمارستان گلستان اهواز بستری هستند. مانیا سه چهار ناحیه از بدنش شکسته شده و مانی خون در سرش لخته شده که در حال درمان هستند.» او با صدایی گرفته ادامه میدهد: «ساکن اندیکا هستیم. پسرعموی من به همراه همسر و دو تا از دخترانش که یکی از آنها دانشجو بود و آن یکی هم مادر این دو بچه راهی مراسم عروسی در اهواز میشوند. در راه برگشت پنجشنبه ساعت ۴ بعدازظهر این حادثه اتفاق میافتد.»
جادهای تکبانده و کمعرض
او بیتوجه به پاسخ یکی از سوالها ادامه میدهد: «جاده اهواز مسجدسلیمان یک جاده مرگخیز است. ماهیانه که چه عرض کنم به صورت هفتگی تصادف رخ میدهد و این مشکلات هست. تمام اهالی که این جاده را میشناسند به این جاده، جاده مرگ میگویند. این جاده تکبانده است و عریض هم نیست. ارتفاع پل هم تا پایین ۳۰ متر است. کسی متوجه این حادثه نشده که اگر کسی متوجه میشد و اینها را به بیمارستان میرساند شاید زنده میماندند. متاسفانه برای این جاده خطرناک نه مسوولان محلی تلاش میکنند و نه راه و ترابری. این مشکلات سرجای خودش حالا یکسری از مردم هم به خاطر فقر و بدبختی نردههای این جاده را دزدیدند. مشکل میشود دوتا. این مشکلات هم وقتی برطرف نمیشود دودش توی چشم برخی دیگر میرود. نمایندههای محلی هم قبل از اینکه رای بیاورند وعده وعید میدهند. یکی از نمایندههای محلی هم از اقوام خودمان است. اتفاقا یکی از افرادی که تب میکرد برای همین نمایندههایی که وعده وعید میدهند، همین مرحوم پسرعموی خودم بود.»
در تمام طول صحبتهایش حواسم پیش این دو بچه است و در پایان هر سوالی که از او میشود بهطور خودکار خودش صحبت را به سمت این دو کودک میکشاند. مجدد میگوید: «یعنی اگر این بچه با پدرش تماس نمیگرفت مشخص نبود چه خبرهایی به گوش ما میرسید. خب فکر میکردیم گم شدند. ربوده شدند. کشته شدند و هزار جور فکر دیگر. این بچه در بغل مادرش بود که جلوی چشمانش مادرش، خالهاش و پدربزرگ و مادربزرگش فوت میکنند.»
46
نظر شما