برای بررسی مواضع کشورهای عربی در قبال ایران باید این مسئله را در نظر بیاوریم که کشورهای عربی در دو اردوگاه قرار دارند؛ برخی از کشورها مانند مصر، اردن و عربستان کاملاً وابسته به غرباند و سیاستهای استکباری غرب را شدیداً اعمال میکنند. این کشورها هر از گاهی در مقابل ایران قرار میگیرند.
در اردوگاه دیگر کشورهای عربی کشورهایی هستند که با کشورهای غرب مخالف هستند و ما بیشترین ارتباط را با آنها داریم مانند سوریه و لبنان.
اما درخصوص کشورهای حوزه خلیجفارس که اکنون تعامل این کشورها و ایران مهمترین مسئله منطقه محسوب میشود باید گفت مسئله متفاوتتر ارزیابی میشود چرا که از یک سو این کشورها اغلب در اردوگاه اول هستند و به لحاظ نزدیکی و تأثیرپذیری به غرب مواضع دورتری نسبت به ایران دارند، اما از سوی دیگر ما با این کشورها به لحاظ سیاسی و فرهنگی یک همگرایی داریم.
در واقع ما و کشورهای حوزه خلیجفارس به لحاظ تاریخ، مذهب و جغرافیا اشتراکات و ارتباطات عمیقی داریم که منافع اقتصادی و سیاسی مشترک به دنبال دارد و بنابراین ناچاریم روابط خود را با این کشورها ترسیم کنیم.
هر چند که به لحاظ تأثیرپذیری بسیاری از این کشورها از غرب تقابل ایران و غرب در این منطقه تأثیر میگیرند و کشورهای غربی یک نوع بحرانسازی علیه ایران در منطقه به وجود آوردهاند و سعی میکنند روابط ایران و کشورهای غربی حوزه خلیجفارس را به هم بزنند. اما ایران و کشورهای حوزه خلیجفارس باید هوشیار باشند و از یاد نبرند که منافع مشترکشان یک ارتباط خوب را در منطقه طلب میکند.
ایران باید بر روی این مواضع خود تأکید کند که هیچگاه در گذشته در جریان پیروزی انقلاب اسلامی و سه دهه پس از آن تهدیدی برای کشورهای همسایه خود نبوده است و همواره قدرت و امکانات خود را برای همکاری در منطقه به کار گرفته است.
اما مسئله مهم ایجاد اختلاف میان ما و کشورهای عربی حوزه خلیجفارس مسئله فلسطین است، حمایت ایران از فلسطینیان و پرچمداری مسئله فلسطین توسط ایران یکی از عوامل واگرایی با کشورهای عربی و طرفدار غرب است که این هم با تحریک کشورهای غربی صورت میگیرد.
قطعاً اگر ایران از موضع خود درخصوص فلسطین کنار بکشد، بسیاری از مشکلات و موانع ارتباطی با کشورهای حوزه خلیج فارس از بین میرود اما برکناری ایران از مواضع خود در قبال فلسطین، با آرمانهای انقلاب اسلامی و هدف جمهوری اسلامی همخوانی نداشته و ندارد.
مواضع استقلالطلبانه ایران در سالهای اخیر و به خصوص پایبندی و سیاست استقلالطلبانه در رابطه با پرونده صلحآمیز هستهای ایران سبب ایجاد یک نوع فشار توسط غرب و در نتیجه ایجاد یک نوع ایرانهراسی در بین کشورهای عربی شده است که اکنون با شیعههراسی نمود پیدا کرده است.
مسئله یمن و متهم کردن بدون دلیل و استدلال ایران به دخالت در این کشور نمونه اجرای سیاستهای ضدایرانی در قالب ایرانهراسی و شیعههراسی از سوی غرب است. مسئله پیش آمده در یمن یک مسئله کاملاً داخلی این کشور است که بر اثر اختلافات طایفهای به وجود آمده و هیچگونه ارتباطی با ایران ندارد اما بدون هیچگونه دلیل و مدرکی ایران را متهم به حمایت از شیعیان این کشور کردهاند.
در این میان بحث مذاکره با کشورهای عربی که مورد حمایت دبیر کل اتحادیه عرب هم هست،تنها راه رسیدن به ارتباط مفید و مؤثر است که باید مورد حمایت ایران و کشورهای حوزه خلیج فارس قرار گیرد تا تعامل مفیدی ایجاد و منافع مشترک باز تعریف شود. البته باید در نظر بگیریم که مذاکره باید بر اساس بحث اقناعی و با هدف قانع شدن دوطرف باشد.
ایران باید برای ایجاد تعامل و ارتباط مفید با کشورهای عربی حوزه خلیج فارس به تأثیر و نفوذ خود میان ملتها و مردم این کشورها تأکید کند و در نظر بگیریم که تاکنون ایران با مردم عرب روابط صمیمانهای داشته و این مردم نسبت به ایرانیها علاقهمند هستند به این ترتیب ما میتوانیم نگرانی دولتهای عربی را نسبت به خود برطرف کنیم، ضمن تأکید بر دوستی با ملتهای عرب باید به دولتهای عربی همسایه این نکته را یادآور شویم که با ایران یک دشمن مشترک دارند که منافع کشورهای اسلامی را مورد تهدید قرار داده است و تنها با همگرایی با یکدیگر میتوانیم از منافع خود دفاع کنیم.
کارشناس مسائل خاورمیانه
نظر شما